حداقل دوتا رفیق هستن که باهاشون بگم و بخندم. امروزم مامانم داشت پشت تلفن با یه لحن خوب میگفت: "دیگه بزرگ شدی؛ با دوستات میری بیرون دور دور و..." یه لبخند تلخ زدم و فقط یه جمله توی سرم میچرخید : "کدوم دوست...؟"
اصولاً هیچکدوم از دوستای هممدرسهایم رغبت و علاقه به بیرون اومدن با من رو ندارن. من همیشه اون کسی بودم که توی عکیپ "اضافه" محسوب میشد.
No Prob. I Get Used To My Loneliness.
اصولاً هیچکدوم از دوستای هممدرسهایم رغبت و علاقه به بیرون اومدن با من رو ندارن. من همیشه اون کسی بودم که توی عکیپ "اضافه" محسوب میشد.
No Prob. I Get Used To My Loneliness.