دیشب بابام وقتی داشت اخبار میدید از شدت خستگی چشماشو بست و برای چنددیقه خوابید منم عین همین سه چهار دیقه رو بهش زل زده بودم و نگاش میکردم حتی به نفس های منظمش دقت میکردم و ذوق میکردم.
یکی از کاراهایی که برام خیلییییییی لذت بخشه تماشا کردن آدماییه که عاشقانه دوسشون دارم وقتی خوابن :)))
تقریبا بیست روز پیش هم وقتی صبح از خواب بیدارشدم هنوز هوا کاملا روشن نبود،چشمم خورد به یکی از کسایی که خیلیییی دوسش دارم اینقد بهش نگاه کردم که نفهمیدم کی خوابم برد ینی اصلا دلم نمیخواست بخوابم:)))
یکی از کاراهایی که برام خیلییییییی لذت بخشه تماشا کردن آدماییه که عاشقانه دوسشون دارم وقتی خوابن :)))
تقریبا بیست روز پیش هم وقتی صبح از خواب بیدارشدم هنوز هوا کاملا روشن نبود،چشمم خورد به یکی از کسایی که خیلیییی دوسش دارم اینقد بهش نگاه کردم که نفهمیدم کی خوابم برد ینی اصلا دلم نمیخواست بخوابم:)))