📝 مانيفست اصلاحطلبي؛ پيشزمينه تشكيل هسته سخت اصلاحات
✍🏼 یادداشتِ بهروز شاهرخنيا در روزنامه اعتماد
✅ ٢١ سال از دوم خرداد ٧٦ و پيروزي جريان سياسي «چپ» در انتخابات رياستجمهوري هفتم ميگذرد. در طول اين دو دهه، نامهاي مختلفي به اين جريان منتسب، تحميل يا پيوست شده؛ با اين حال، بيش از هر نامي اين جريان به نام «اصلاحطلبان» در گفتمان و ادبيات مكتوب عرصه سياسي كشور شناخته ميشوند. اصلاحطلبان با وجود حضور پررنگ و سازماني و حزبي در عرصهها و ادوار گوناگون، اما هنوز نتوانستهاند تعريف و راهبرد مشخص و جامعي از اصلاحطلبي ارايه دهند، راهبردي كه مرجع گروهها و احزاب تشكيلدهنده اين جريان عظيم در كشور باشد. به همين دليل است كه در ادوار و سالهاي مختلف، شاهد حضور احزاب و گروههاي مختلف با ديدگاههاي متفاوت و بعضا متناقض در اين جبهه سياسي هستيم، به گونهاي كه روزي رقباي اصلاحطلب «جبهه مشاركت» به اين جبهه سياسي نام «بينالعباسين» منتسب كردند، اكنون نيز به نظر ميرسد كليت جريان اصلاحطلب پس از دو دهه حضور و ظهور رسمي قابليت حمل چنين لفظي را دارد.
✅ همچنين، در ٢١ سال گذشته اصلاحطلبان با فراز و نشيبهاي متعددي روبهرو بودند، از پيروزيهاي متعدد در انتخابات سالهاي بعد از ٧٦ تا شكست سال ٨٤، حوادث تلخ ٨٨ و سرانجام پيروزي ائتلافي در انتخابات رياستجمهوري سال ٩٢ و... تاكنون، ولي همچنان يك سوال هم براي احزاب و اعضاي اين جبهه و هم ناظران سياسي و مدني بيجواب مانده است: اصلاحطلبي چيست و اصلاحطلب كيست؟
✅ هماكنون جريان اصلاحطلب، «شوراي هماهنگي» و «شوراي سياستگذاري» را به عنوان دو نهاد بالادستي كه اعضاي آنها احزاب و افراد و گروههاي اصلاحطلب هستند، در راس خود دارد. با اينكه اين دو نهاد و به خصوص بعد از سال ٩٢، شوراي سياستگذاري، توانستهاند نقش موثري در پيروزيهاي انتخاباتي داشته باشند، ولي از لحاظ سازماندهي و پروسههاي تصميمسازي و بروندادي با انتقاداتي جدي روبهرو بودهاند؛ از جمله در اداره و بسته شدن ليستها... در همين راستا اخيرا برخي نيز به نقش پررنگ افراد به جاي شاخصها در تعيين افراد ليست شوراها اشاره كرده كه اين مساله خود باعث افزايش انتقادات به اين نهاد بالادستي اصلاحطلبي شده است.
✅ در روزهاي اخير با نامه صد اصلاحطلب به «سيدمحمد خاتمي» و درخواست افزايش نقش موثر وي در عرصه مديريت جبهه اصلاحات و لزوم «اصلاح اصلاحات» روبهرو بودهايم و علاوه بر آن بايد به پيشنهاد «سعيد حجاريان» نيز اشاره كرد. امروز پيشنهاداتي با محور تشكيل هسته سخت اصلاحات روبهرو هستيم، هر دو پيشنهاد در شرايطي مطرح شده كه كمتر از دو سال تا انتخابات مجلس زمان باقي مانده و سوالي كه به ذهن خطور ميكند اين است كه با وجود دو نهاد شوراي هماهنگي و شوراي عالي سياستگذاري چه لزومي و چه دليلي بر نهادسازي بيشتر وجود دارد. آيا قرار است اين نهاد جديد چه فعاليتي را انجام دهد كه تاكنون انجام نشده است؟ و سوال ديگر اينكه چرا بايد به جاي اصلاح اشكالات موجود در يك سيستم مستقر، نهاد و سيستم جديدي را جايگزين آن كرد.
✅ متاسفانه، نويسنده اين مقاله، از ابتدا با تشكيل «شوراي سياستگذاري» به دليل نحوه انتخاب اعضاي آن و همچنين عدم وجود تعريفي مشخص درباره كاركرد آن موافق نبودم، لذا جا دارد سوال شود كه تشكيل هر نوع نهاد ديگري بدون پاسخ به دو سوال «اصلاحطلبي چيست و اصلاحطلب كيست»، طي كردن راهي است كه بارها تجربه شده است. به عبارتي اين يعني تكرار گذشته، بدون توجه به گذشته.
✅ پيشنهاد «حجاريان» مبني بر تشكيل «هسته سخت اصلاحات» و آزمونهاي پيشنهادي ايشان نيازمند پيشزمينههايي است كه به نظر ميتوان يكي از مهمترين آنها را تدوين و ابلاغ «مانيفست اصلاحطلبي» ناميد؛ همان مهمي كه سالهاست، با وجود درخواست بدنه از رهبري جريان اصلاحات، مغفول مانده است.
✅ ادامه این یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=105445
🍀 @MeysamMashayekh
✍🏼 یادداشتِ بهروز شاهرخنيا در روزنامه اعتماد
✅ ٢١ سال از دوم خرداد ٧٦ و پيروزي جريان سياسي «چپ» در انتخابات رياستجمهوري هفتم ميگذرد. در طول اين دو دهه، نامهاي مختلفي به اين جريان منتسب، تحميل يا پيوست شده؛ با اين حال، بيش از هر نامي اين جريان به نام «اصلاحطلبان» در گفتمان و ادبيات مكتوب عرصه سياسي كشور شناخته ميشوند. اصلاحطلبان با وجود حضور پررنگ و سازماني و حزبي در عرصهها و ادوار گوناگون، اما هنوز نتوانستهاند تعريف و راهبرد مشخص و جامعي از اصلاحطلبي ارايه دهند، راهبردي كه مرجع گروهها و احزاب تشكيلدهنده اين جريان عظيم در كشور باشد. به همين دليل است كه در ادوار و سالهاي مختلف، شاهد حضور احزاب و گروههاي مختلف با ديدگاههاي متفاوت و بعضا متناقض در اين جبهه سياسي هستيم، به گونهاي كه روزي رقباي اصلاحطلب «جبهه مشاركت» به اين جبهه سياسي نام «بينالعباسين» منتسب كردند، اكنون نيز به نظر ميرسد كليت جريان اصلاحطلب پس از دو دهه حضور و ظهور رسمي قابليت حمل چنين لفظي را دارد.
✅ همچنين، در ٢١ سال گذشته اصلاحطلبان با فراز و نشيبهاي متعددي روبهرو بودند، از پيروزيهاي متعدد در انتخابات سالهاي بعد از ٧٦ تا شكست سال ٨٤، حوادث تلخ ٨٨ و سرانجام پيروزي ائتلافي در انتخابات رياستجمهوري سال ٩٢ و... تاكنون، ولي همچنان يك سوال هم براي احزاب و اعضاي اين جبهه و هم ناظران سياسي و مدني بيجواب مانده است: اصلاحطلبي چيست و اصلاحطلب كيست؟
✅ هماكنون جريان اصلاحطلب، «شوراي هماهنگي» و «شوراي سياستگذاري» را به عنوان دو نهاد بالادستي كه اعضاي آنها احزاب و افراد و گروههاي اصلاحطلب هستند، در راس خود دارد. با اينكه اين دو نهاد و به خصوص بعد از سال ٩٢، شوراي سياستگذاري، توانستهاند نقش موثري در پيروزيهاي انتخاباتي داشته باشند، ولي از لحاظ سازماندهي و پروسههاي تصميمسازي و بروندادي با انتقاداتي جدي روبهرو بودهاند؛ از جمله در اداره و بسته شدن ليستها... در همين راستا اخيرا برخي نيز به نقش پررنگ افراد به جاي شاخصها در تعيين افراد ليست شوراها اشاره كرده كه اين مساله خود باعث افزايش انتقادات به اين نهاد بالادستي اصلاحطلبي شده است.
✅ در روزهاي اخير با نامه صد اصلاحطلب به «سيدمحمد خاتمي» و درخواست افزايش نقش موثر وي در عرصه مديريت جبهه اصلاحات و لزوم «اصلاح اصلاحات» روبهرو بودهايم و علاوه بر آن بايد به پيشنهاد «سعيد حجاريان» نيز اشاره كرد. امروز پيشنهاداتي با محور تشكيل هسته سخت اصلاحات روبهرو هستيم، هر دو پيشنهاد در شرايطي مطرح شده كه كمتر از دو سال تا انتخابات مجلس زمان باقي مانده و سوالي كه به ذهن خطور ميكند اين است كه با وجود دو نهاد شوراي هماهنگي و شوراي عالي سياستگذاري چه لزومي و چه دليلي بر نهادسازي بيشتر وجود دارد. آيا قرار است اين نهاد جديد چه فعاليتي را انجام دهد كه تاكنون انجام نشده است؟ و سوال ديگر اينكه چرا بايد به جاي اصلاح اشكالات موجود در يك سيستم مستقر، نهاد و سيستم جديدي را جايگزين آن كرد.
✅ متاسفانه، نويسنده اين مقاله، از ابتدا با تشكيل «شوراي سياستگذاري» به دليل نحوه انتخاب اعضاي آن و همچنين عدم وجود تعريفي مشخص درباره كاركرد آن موافق نبودم، لذا جا دارد سوال شود كه تشكيل هر نوع نهاد ديگري بدون پاسخ به دو سوال «اصلاحطلبي چيست و اصلاحطلب كيست»، طي كردن راهي است كه بارها تجربه شده است. به عبارتي اين يعني تكرار گذشته، بدون توجه به گذشته.
✅ پيشنهاد «حجاريان» مبني بر تشكيل «هسته سخت اصلاحات» و آزمونهاي پيشنهادي ايشان نيازمند پيشزمينههايي است كه به نظر ميتوان يكي از مهمترين آنها را تدوين و ابلاغ «مانيفست اصلاحطلبي» ناميد؛ همان مهمي كه سالهاست، با وجود درخواست بدنه از رهبري جريان اصلاحات، مغفول مانده است.
✅ ادامه این یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=105445
🍀 @MeysamMashayekh