* ناریا نوتز *

شاید به کسی نگفته باشم... ولی وقتی صفید بعد از "من" گفتن، اسممو کنار خودش جمع میبنده بلس میشم :")

#ازدستش‌نده

دنیا همش در حال تغییره...
داریم روز به روز بزرگتر میشیم، سرمون شلوغ‌تر میشه، بیشتر توی سختیای زندگی غرق میشیم و اکثرا بدون قصدی کمتر میتونیم برای چیزهایی که دوستشون داریم وقت بپردازیم... داشتم به این فکر میکردم که بیاین دور هم یکی از تخیلات منو بکنیم! ^-^

مثلا فرض کنید چهل پنجاه سالمونه شایدم زودتر، مثلا سی چهل سالمونه... نشستیم توی کافه‌ی زیر محل کارمون، داریم به فنجان قهوه‌ی تلخی که جلومونه توی سکوت نگاه میکنیم و از بوی تلخ و آرامش‌بخشش لذت میبریم... از شیشه‌ی کافه به رهگذرای توی خیابون نگاه میکنیم و غرق خاطرات و کارهای عقب‌مونده و احساساتی که وقت نداشتیم بهشون فکر بکنیم میشیم... یهو خسته میشیم از دست همشونو یه نگاه به گوشیمون میندازیم ببینیم کسی سراغی ازمون گرفته؟ بعضیامون احتمالا هیچ نوتیفیکیشنی بجز آپدیت اپ‌های گوشیمون نداشته باشیم... بعضیامونم بچه‌هاشون ازشون یکم پول خواستن تا کارت‌ به کارت کنن... بعضیا هم همسرشون بهشون گفته امشب یکم دیرتر میاد خونه و نگران نشن... بعضیا هم احتمالا بجز پیام‌های مربوط به کارو شغلشون چیزی نداشته باشن...

حوصلمون سر میره... میریم یه سر توی سوشال اکانت‌هامون یکم سرمون گرم شه...
یهو چشممون میخوره به یه خبری و تمام خاطرات زندگیمون توی یک‌صدم ثانیه از جلوی چشمامون رد میشه...

" پارک چانیول و بیون بکهیون دو تا از اعضای بوی‌بند تاریخی اکسو بعد از تحمل عشقی طولانی و پنهانی با هم ازدواج کردند.

در پی تغییرات سیستم فرهنگی و اجتماعی کشور کره‌ جنوبی طی ده سال اخیر و تسهیل ازدواج همجنسگرایان در... "

همون لحظه است که چشمات از یه حس عجیب و غریب که مدت‌ها بود توی قلبت پنهون شده بود اما از بین نرفته بود، اشکی میشن. یاد خوشحالی‌ها و دلبستگی‌های شیرینی که جوونیات به خاطر حضورشون داشتی میفتی. یاد حمایت کردنات، یاد به خاطر اونا زندگی تحمل کردنات و یاد خیلی چیزهای دیگه... یاد بحث‌هایی که هیترا با شما که شیپر بودین میکردن که میفتی یه خنده‌ی ریز و خفه میکنی و با طمانینه چشمای خیستو پاک میکنی.
دلت گرم میشه و از سرنوشتت ممنون میشی که قبل از اینکه این زندگیتو ترک کنی تونستی این‌ خبر رو بشنوی... دلت میگیره برای اون دوستاییت که احتمالا از شنیدن این خبر خوشحال میشدن ولی تقدیرشون انقدری طولانی نبود تا باشن و بشنونش... همزمان دلت تنگ هم میشه... برای اون دوستایی که فقط کنار اونا میتونستی راجع به این چیزا حرف بزنی و فنگرلی کنی... شاید بعضیاشونم در دسترس باشن... به این فکر میکنی که اگه الان بهشون پیام بدم اونا هم قدر من خوشحال میشن؟ یا ممکنه فکر کنن چقدر دلم خوشه؟ بعد به نگرانی‌های اون لحظه‌ ات که حس و حال قدیم رو زنده میکنه، لبخند میزنی.
همون لحظه است که شاید برای یکبار حس کنی به آرزوت رسیدی!


@NaRiADiaRy

از بدنم متنفرم!
کلی تلاش کردم بخوابم، کلی خودمو خسته کردم دو اینا خوابم‌ برد و بازم پنج صبح پاشدم...
چرا شب‌ها روح منو نمیپذیرن؟

آنپردکتبل‌ترین اتفاق ممکن توی اکسو برای خیلیا ممکنه بابا شدن چن باشه ولی برای من زودتر سولو آلبوم دادن کای از کیونگسوعه =)
برگ‌هایم! واقعا از این زاویه بهش نگاه نکرده بودم :)

آذین@ تو بهترینی♡ دعای من همراهته🍀

صفید وقتی میگه چه جه گه ریه>>>>>>>>>

شدیدا نیازمند یک فول آلبوم ژاپنی با ووکال چانیول هستم :")

اگر سولو استن هستید حداقل آزاده باشید :)

یه چیز جالبی راجع به چانبک وجود داره که امروز همش بهش فکر میکردم و دلم میخواد اینجا باهاتون در میون بزارم.
مدت خیلی طولانی‌ای میشه که اکسو رو بصورت منظم دنبال میکنم برای همین مصاحبه‌های زیادی ازشون خوندم یا دیدم یا حتی شنیدم.
یک‌چیزی راجع به شخصیت بکهیون وجود داره اونم اینه که چه بعنوان لیدر توی گروه جدید و چه بعنوان یکی از اعضای اکسو، اطرافیانش همش از درک بالا و منلی بودنش صحبت میکنن. از شیطنتاش و خندوندناشم میگن ولی جدای از ساید فان و کیوتی که داره و دلش میخواد بخنده و بقیه رو بخندونه و خیلی خوش‌مشربه، به وضوح راجع به این‌رفتار بالغانه‌ی بکهیون توسط اطرافیانش صحبت شده.
حالا این چه ربطی به چانبک داره؟
الان بهتون میگم!
اگر مومنت‌های چانبک رو دیده باشید یا فایرلایت باشید و کلا راجع به اکسو و روابط اعضا با هم صفر نباشید، همتون میدونید که چشم‌غره ها و اخم‌ها و ناز کردن‌های بکهیون یه ارتباطی با چان داره... چیزی که خیلی خیلی کمتر از اونی که فکرشو بکنید من در ارتباط با بقیه‌ی اعضا دیدم. این ناراحتی‌ها و دلخوری‌ها و گهگاهی محل نذاشتن‌ها و سرد بودن‌هاش همش و همش یه ارتباطی با چان داره و یه نخی هست که موضوع رو به چانیول وصل میکنه.
حالا اینهمه گفتم که چیو ثابت کنم؟
کام‌عان! همتون میدونید عمریه که اعضا دارن باهم زندگی میکنن و صمیمیت به اندازه‌ای که میتونسته به وجود بیاد بین هرکدومشون شکل گرفته(لخت همو هم که دیدن ㅋㅋㅋ) علت اینکه این‌تفاوت خلق و خوی یا رفتار یا آزادی توی بیان احساسات بین اون‌دوتا وجود داره دقیقا بخاطر مدل رابطه‌شونه! مدلی که با بقیه فرق میکنه. سالها پیش هیچول وقتی بکهیون رو ملاحظه‌کار خطاب میکرد و یجورایی منظورش این رو میرسوند که بکهیون خیلی هوای اطرافیانش رو داره حتی وقتی که خودش توی سختی باشه و به شوخی با یه حالت "خاک بر سر ذلیلت کنن دود" از بکهیون صحبت میکرد چیزای زیادی رو برامون روشن کرد. بخصوص وقتی گفت چانیول اگه توی خونه‌اش تیراندازی کنه احتمالا بخوره توی سر بکهیون! (=همخانگی)
اینا همش یعنی اینکه رفتار بکهیون با چانیول یکم راحت‌تره. معذب نیست. میتونه کنار چانیول خودش باشه چون دقیقا پارک‌چانیول اونیه که ناز بکهیون رو میکشه. شاید حتی تنها کسی که اینکارو براش میکنه! (گاد نوز)
مصاحبه‌های زیادی هم از اون سال‌های اول کارشون و دیبوشون خونده بودم و به وضوح یادمه که فن‌ها از بقیه‌ی اعضا هم حتی پرسیده بودن که وقتی چانبک دعواشون میشه کی کوتاه میاد؟ و جواب چانیول بود! و فقط کافیه پازل مومنت‌ها رو کنار هم بزارید تا متوجه بشید که چانیول یک منتقمِ (انتقام‌گیرنده) اعظمه که تا تلافی کاری رو که اعضا باهاش کردن رو با نقص عضو جبران نکنه ول نمیکنه (جاست کیدینگ) اونوقت وقتی به بکهیون میرسه الکی انگار داره خاله بازی میکنه :-)
این تفاوت رفتار بکهیونِ ملاحظه‌کارِ مودبِ مهربون که خیلی چیزها رو به روش نمیاره در مقابل چانیول خیلی خیلی معنی میده :)) و به شخصه بهتون اطمینان میدم آدمایی مثل بکهیون فقط از کسایی که خیلی دوستشون دارن (مثل رلشون) انتظار دارن!

به خودتون بیاین و چشمهاتون رو روی یکسری از حقایق نبندین و اگر به چانبک اعتقاد ندارید حداقل روی مخ فایرلایت‌ها رژه نرید :-)
اونها خیلی بیشتر از شما برای این شیپشون پروف دارن.
و اگه هنوز زنده‌اید از مهربونیشونه ^----^
باشد که رستگار شوید.

#چانبک‌ایزریل
@NaRiADiaRy