" 黑色恶棍 "


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


┊𓇢 ᛫ ᤲ 𝘖𝘭𝘥 𝘊𝘢𝘱𝘵𝘢𝘪𝘯༷ ᤲଂ ┊

𓍯𝘙𝘦𝘵𝘳𝘰𝘱𝘩𝘪𝘭𝘦

˖ ՚༹ ˙𝘐𝘚𝘛𝘑𓈒𓏸
http://t.me/HidenChat_Bot?start=1125529296

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


از تغییر رنگای یه دفعه ای بیزارم؛


- My Fam -




برای امروز کافیه؛


چه زندگی ایه که نه سمت راستیو دارم نه‌چپی🤌




فلن لفت میدم از همه جا‌و زندگی✨


Forward from: 「ISTJ . ESTJ」
شخصیت واقعیِ تایپ ISTJ

مردم ISTJ رو به عنوان تایپی می‌بینن که سرد، بی‌حس و خشک برخورد می‌کنه و روی حقایق متمرکزه، اما همه‌ی اینها یک پوسته‌ست و خودِ واقعی‌اش با ظاهر سرد و خشنی که ساخته متفاوته.

―――———―――———――
@MBTISUB . #ISTJ


امروز، روز من نیست!


واقعا ریدم تو زندگی ای که باید هر ثانیش سرزنش شم..


Forward from: Unknown
وایبتتتتتتت


Forward from: Unknown
Video is unavailable for watching
Show in Telegram


Forward from:
نیاز دارم تا شب بخوابم وقتی بیدار شدم ببینم ساعت دوازده شبه باز بخوابم


ترجیح میدم یه عوضیِ تنها باشم
تا فرد مهربون و ساده ای که دورش پُر بازیگر و نقاب بازه؛


Я потерялся на Марсельской улице, Дождливый день и запах кофе


Video is unavailable for watching
Show in Telegram


از رفتارای ضد و نقیضتون متنفرم؛


_انجامش بده بیبی!
مگه برای همین نیومدی سمتم؟
مگه برای همین منو شیفته ی خودت نکردی؟
پس انجامش بده، ماشه رو بکش یاقوت من!
دست پسر کوچیکتر که اسلحه داشت و میلرزید رو گرفت، بالا آورد و درست روی قلبش گذاشت.
_اینجا..باید خونتو اوار کنی سنجاقک من
خنده ی تلخی کرد و به انگشت پسر که روی ماشه قرار داشت نگاه کرد.
_ از اولشم برای همین کار اومدی جونگکوک...درسته که من واقعا قلبمو بهت باختم ولی..
نفس پر بغضشو بیرون داد و تفنگو بیشتر به سینش فشار داد
_ یالا زود تموم میشه، ماشه رو بکش
علاوه بر دستای پسر مردمکای چشماشم میلرزید؛
دونه های مروارید راهشونو به سمت‌پایین پیدا کردن و به سمت لبای خشکیده پسر کشیده شدن
+ نمیتونم! من نمیتونم تهیونگ
_ ولی باید انجامش بدی، مجبوری کوک!
+تهیونگ من..م-
با صدای شکلیک گلوله حرفش نصفه موند و جسم بی جون تهیونگ رو دستاش افتاد.
شوکه به رو به روش نگاه کرد و در لحظه یخ زد؛
نگاهشو به بدن غرق خون تهیونگ داد و بی توجه به صدای قدم هایی که نزدیکش میشد سعی کرد صداش بزنه
+تهیونگ بلند شو...پاشو من‌هنوز بهت نگفتم دوست دارم..هنوز بهت نگفتم توام‌ ارامش منی.. هنوز صبح نبوسیدمت و بهت نگفتم ماه بدون خورشیدش هیچه..هنوز...هنوز  نگفتم سنجاقکت بدون تو هیچه.. پاشو تهیو-
با برخورد جسمی به سرش بی هوش روی کالبد بی روح تهیونگ افتاد.
× زیادی حرف میزنی جئون! از اولشم نباید تورو برای این مأموریت میفرستادم فقط زمانمو هدر دادم
با  سر به چند نفری که پشتش ایستاده بود اشاره کرد
× جسد این‌لجنو ببرید بسوزونید این پسره رو هم ببرید به ساختمون تا به خدمتش برسم
بد انتخابی کردی پسر جون!
پوزخندی زد و با دود کردن سیگار برگش از محوطه خارج شد.


#Scenario




هر روز بیشتر به این نتیجه میرسم که بهترین دایره روابطم
رابطه بین من سیگار و آهنگامه؛

20 last posts shown.

92

subscribers
Channel statistics