انجمن رقصندگان تاریکی.


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


پیله‌ات را بگشا تو به اندازه‌ی پروانه شدن زیبایی.

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


حتی شیطان هم به گریه می افته وقتی به یاد میاره یه روزی بال های بی گناهی داشته.

🎬 Tokyo ghoul


Forward from: - 𝙉𝙜𝙖𝙧 🤍 ִֶָ 
فور کنید ازتون فور کنم 🤍




مهم‌ترین چیز در زندگی چیست؟
اگر این سوال را از کسی بکنیم که سخت گرسنه است، خواهد گفت: غذا. اگر از کسی بپرسیم که از سرما دارد می‌میرد، خواهد گفت: گرما. و اگر از آدمی تک و تنها همین سوال را بکنیم، لابد خواهد گفت: مصاحبت آدم‌ها.
ولی هنگامی که این نیاز های اولیه برآورده شد، آیا چیزی می‌ماند که انسان بدان نیازمند باشد؟!
فیلسوفان می گویند، بلی! و آن این است که بدانیم که ما کیستیم و در اینجا چه می‌کنیم؟
-دنیای سوفی


همه دارن بر میان
از پس نبودنت


خوشبحال مادرش، هر دم نگاهش میکند
من که دور افتاده هستم از نگاه و روی او
- سارا یوسفی






اینجا بعضی‌ها زندگی نمی‌کنند، مسابقه ی دو گذاشته‌اند،می‌خواهند به هدفی که در افق دور دست است برسند.و در حالی‌که نفسشان به شماره افتاده،می‌دوند و زیبایی‌های اطراف خود را نمی‌بینند ؛آن وقت روزی می‌رسد که پیر و فرسوده هستند.
و دیگر رسیدن و نرسیدن به هدف برایشان بی تفاوت است...
-بابا لنگ دراز


روزی اگر سهمش شدی، با عشق در قلبش بشین
معشوقهٔ معشوقه ام، معشوقه ام را حفظ کن
- سارا یوسفی


و تو هم مثل من قلبت را گم کردی


واقعیت این است که گذشت زمان مرا به تو نزدیک می‌کند.دیروز در جاده به تو فکر می‌کردم و با خودم می‌گفتم که اگر تو اینجا بودی چقدر باهم میخندیدیم.خوب می‌دیدم که تا کجا زندگی روزمره‌ام را پر کرده‌ای،مو به مو به درونم خزیده‌ای!
- آلبر کامو




گاهی با دویدن به سمت کسی، نفسی برای ماندن در کنار او نخواهی داشت، پس با کسی بمان که نصف راه را به سمتت دویده است.
-نامه‌های عاشقانه


بابا لنگ درازِ عزیزم...
کسی که در زندگی ‌اش کسی را از ته قلبش دوست دارد همیشه نگران است!
نگران غذا خوردنش...نگران ماشین‌هایی ‌که به او نزدیک میشوند و بوق شان خراب است؛
نگران ویروس‌هایی که دور او میچرخند!
اما بابای عزیزم ...
این‌ها از شیرین‌ترین نگرانی‌‌های دنیا هستند!
از شیرین‌ترین های آن‌ها ...
-بابا لنگ دراز


اگر ندانیم که میمیریم طعم زنده بودن را نمیتوانیم بچشیم و بدون دریافت شگفتی شگرف زندگی، تصور مرگ نیز ناممکن است.
روزی که پزشک به مادربزرگش خبر داد که بیماری‌اش لاعلاج است چیزی بدین مضمون بر زبان آورد‌‌: «تا این لحظه نفهمیده بودم زندگی چه زیباست.»
تاثرآور نیست که آدم باید بیمار شود تا بفهمد زنده بودن چه نعمتی است؟
-دنیای سوفی


گاهی اوقات به این فکر می کنم که شاید قبل از این ها منفجر شده ای،مثل یک ستاره، و چیزی که از تو می بینم،سه میلیون سال در گذشته است، و تو دیگر اینجا نیستی.
چطور می توانیم اینجا و اکنون با هم باشیم وقتی تو این قدر دور هستی، وقتی این قدر در گذشته ای؟
-رادیو سکوت


کسانی که به زندگی دیگران نور می بخشند، روزی خورشید خواهند شد.
-اسم من بیلی است


بستن چشم‌هایت چیزی را عوض نمی‌کند. چون نمی‌خواهی شاهد اتفاقی باشی که می‌افتد، هیچ‌چیز ناپدید نمی‌شود. درواقع دفعه‌ی بعد که چشم واکنی، اوضاع بدتر می‌شود. دنیایی که تویش زندگی می‌کنیم این‌جور است، آقای ناکاتا. چشمانت را باز کن. فقط بزدل چشم‌هایش را می‌بندد. چشم بستن و پنبه در گوش چپاندن باعث نمی‌شود زمان از حرکت بایستد.
-کافکا در کرانه



20 last posts shown.

41

subscribers
Channel statistics