🍃عشق نامه🍃
🌀 حدّی از آدمیّت!
می دانم آدم تا حدی آدم است که نسبت به آنچه پیرامون او از فقر و بدبختی و فلاکت و نکبت می گذرد، بیتفاوت نباشد.
بی تفاوت چون بادمجان!
آدم تا حدی آدم است که بنیآدم را حقیقتا از یک پیکر و یک گوهر بداند.
آدم تا حدی که درک دارد، احساس دارد، درد دارد، آدم است.
؛🌾
خدا را شکر می کنم که در حد خودم هنوز آن قدر آدم هستم و به آن مرحله از بی تفاوتی و بی غیرتی نرسیدم تا نبینم کسانی را که هر روز با چنان سر و وضع چرکینی که وهنِ شاهکار خدا است، قوتِ لایموت خود را در سطلهای زباله جست و جو میکنند.
؛🌾
نبینم کودکان بدبختی که در چهارراهها و میادین شهر با آن حال و روز تباه به گدایی و بیگاری گرفته می شوند. کودکانی که از بس دیدنشان هر روز عادتمان شده است، انگار دیگر دیده نمیشوند.
؛🌾
نبینم جوانهای برومند وطن را که با هنرشان به شکلی ظاهرا شیک و تمیز در ورودی ایستگاههای مترو مشغول گدایی از عابرانِ خستهاند.
راستی چه حال غریبی است که ساز و گیتارشان در شادترین نغمهها و آهنگها باز همچنان صدای گرفته و شکسته و محزونی دارد.
؛🌾
آدم دلش می خواهد بنشیند کنارشان و آوازشان را همسُرایی کند.
آدم دلش می خواهد بغلشان کند و دلی از گریه سبکبار کند..
آدم دلش میخواهد..
ای گور بابای دل که در این روزهای پایانی سال چه چیزهایی که از آدم نمی خواهد!
"ایرج رضایی"
https://telegram.me/RAVANSHENASghalrizESHGHname
🌀 حدّی از آدمیّت!
می دانم آدم تا حدی آدم است که نسبت به آنچه پیرامون او از فقر و بدبختی و فلاکت و نکبت می گذرد، بیتفاوت نباشد.
بی تفاوت چون بادمجان!
آدم تا حدی آدم است که بنیآدم را حقیقتا از یک پیکر و یک گوهر بداند.
آدم تا حدی که درک دارد، احساس دارد، درد دارد، آدم است.
؛🌾
خدا را شکر می کنم که در حد خودم هنوز آن قدر آدم هستم و به آن مرحله از بی تفاوتی و بی غیرتی نرسیدم تا نبینم کسانی را که هر روز با چنان سر و وضع چرکینی که وهنِ شاهکار خدا است، قوتِ لایموت خود را در سطلهای زباله جست و جو میکنند.
؛🌾
نبینم کودکان بدبختی که در چهارراهها و میادین شهر با آن حال و روز تباه به گدایی و بیگاری گرفته می شوند. کودکانی که از بس دیدنشان هر روز عادتمان شده است، انگار دیگر دیده نمیشوند.
؛🌾
نبینم جوانهای برومند وطن را که با هنرشان به شکلی ظاهرا شیک و تمیز در ورودی ایستگاههای مترو مشغول گدایی از عابرانِ خستهاند.
راستی چه حال غریبی است که ساز و گیتارشان در شادترین نغمهها و آهنگها باز همچنان صدای گرفته و شکسته و محزونی دارد.
؛🌾
آدم دلش می خواهد بنشیند کنارشان و آوازشان را همسُرایی کند.
آدم دلش می خواهد بغلشان کند و دلی از گریه سبکبار کند..
آدم دلش میخواهد..
ای گور بابای دل که در این روزهای پایانی سال چه چیزهایی که از آدم نمی خواهد!
"ایرج رضایی"
https://telegram.me/RAVANSHENASghalrizESHGHname