اتاقِ روشن


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


کانالی برای معرفی فعالیت های گروه علوم اجتماعی در دانشگاه گیلان و همچنین گفتگو در حوزه های مختلف علوم اجتماعی
@Meysam1alizadeh میثم علیزاده
@faridamiri76 فرید امیری

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


Forward from: اتاقِ روشن


تصاویری از برنامه"فرصت ها و چالش های جامعه شناسی و معارفه ورودی های97گروه علوم اجتماعی "
با حضور اعضای هیئت علمی گروه علوم اجتماعی:
دکتر کنعانی
دکتر یعقوبی
دکتر عباداللهی
دکتر معصومی راد














نیامد
شتاب کردم که آفتاب بیاید
نیامد
دویدم از پیِ دیوانه‌ای که گیسوانِ بلوطش را به سِحرِ گرمِ مرمرِ لُمبرهایش می‌ریخت که آفتاب بیاید
نیامد
به روی کاغذ و دیوار و سنگ و خاک نوشتم که تا نوشته بخوانند
که آفتاب بیاید
نیامد
چو گرگ زوزه کشیدم
چو پوزه در شکمِ روزگارِ خویش دویدم
دریدم
شبانه روز دریدم
که آفتاب بیاید
نیامد
چه عهدِ شومِ غریبی!
زمانه صاحبِ سگ، من سگش
چو راندم از درِ خانه
ز پشت بامِ وفاداری
درون خانه پریدم
که آفتاب بیاید
نیامد
کشیده‌ها به رُخانم زدم به خلوتِ پستو
چو آمدم به خیابان
دو گونه را
چنان گدازه‌ی پولاد سوی خلق گرفتم
که آفتاب بیاید
نیامد
اگرچه هق هقم از خواب، خوابِ تلخ برآشفت خوابِ خسته و شیرین بچه‌های جهان را
ولی، گریستن نتوانستم
نه پیشِ دوست
نه در حضور غریبه
نه کنجِ خلوتِ خود
گریستن نتوانستم که آفتاب
بیاید
نیامد
"رضا براهنی"

*16آذر* یادمانِ آفتاب های سرخی که روشناییِ سقفِ دیارمان بودند...
به این امید که آفتاب؛ بهتر از آن روزی که سرخی اش را کُشتند؛ خواهد تابید...


امروز بیداد استوارتر از همیشه گام برمیدارد و سرکوب شدگان
برای ده هزار سال دیگر بسیج میشوند خشونت به صراحت میگوید اوضاع همین طور که هست میماند هیچ صدایی جز صدای فرمانروایان به گوش نمیرسد و بهره کشی در بازارها فریاد بر می آورد تازه دارم دست به کار میشوم اما حالا هستند بسیاری در خیل سرکوب شدگان که میگویند آنچه میخواهیم هرگز شدنی نیست ولی آدم زنده هرگز نمیگوید هرگز ، به مطمئنترین امور هم اطمینانی نیست اوضاع چنین که هست نیز نمیماند زمانی که حاکمان از سخن گفتن باز مانند محکومان لب به سخن باز خواهند کرد چه کسی میگوید هرگز ، تقصیر کیست که سرکوب کماکان پابرجاست ما مقصریم تقصیر کیست اگر روزی سرکوب درهم شکند ما مقصریم ای آنکه در همت میکوبند برخیز ای که باخته ای همه چیزت را بستیز رودر روی آنکه به وضعیت خود آگاه باشد چگونه میشود ایستاد زیرا که مغلوبان امروز غالبان فردایند و هرگز روزی به همین امروز بدل خواهد شد
"برتولت برشت"


Forward from: میدان
🔘 رویارویی فقر و ثروت در میدان دهان

🖊 وحید رواقی

🔻 دهان و دندان نماد ثروت و موقعیت اجتماعی است. از اقوام باستانی ساکن آمریکایی مرکزی جمجمه و دندان‌هایی به جا مانده که نشان می‌دهد برخی از مردمان آن روزگار با سوراخ‌کردن دندان خود جواهری در حفره دندانی قرار می‌دادند. تغییر شکل دهان و دندان به‌منظور کسب جایگاه اجتماعی یک سنت منسوخ مربوط به اقوام باستان نیست. در روزگار ما نیز تغییردادن شکل و رنگ دهان و دندان برای کسب اعتبار و مقبولیت اجتماعی از رونق نیفتاده است. دهان و دندان و همچنین وضعیت سلامت و بیماری آن، بازتاب جایگاه فرد در اجتماع است.

🔻 در بسیاری از کشورهای جهان، سهم عموم مردم از پیشرفت‌های حرفه دندان‌پزشکی هم چنان همان کشیدن دندان است و بس. همچنین، اگرچه خرید و فروش دندان دیگر رایج نیست، اما فروش برخی اندام‌های بدن، به‌ویژه به منظور انجام پیوند کلیه، همچنان متدوال است. تهیدستان همچنان ناچارند برای ادامه حیات دشوارشان آخرین سرمایه طبیعی‌شان را به دیگران واگذار کنند.
آیندگان در مورد تأیید ضمنی دادوستد اعضای بدن تهیدستان توسط حرفه پزشکی چگونه داوری خواهند کرد؟

📌 http://medn.me/pdfna3


Forward from: اتاقِ روشن


Forward from: جامعه‌شناسی
خودکشی نمادین چخوف و کافکا
امیرحسین بریمانی
روزنامه قانون
_
داستان «زندگی من» از چخوف با یک خودکشی نمادین شروع می شود، ترک کار اداری. شخصیت اصلی به دلیل حواس پرتی و بی‌نظمی در کار، توسط مدیر اخراج می شود و این مساله دردسرهایی برای او ایجاد می کند و پدرش دوبار سیلی محکمی به او می زند و پدر نماینده ای است از طرف جامعه. مابقی افراد جامعه هم واکنشی منفی به اخراج او نشان می دهند اما او اعتقاد دارد درمقابل حجم زیاد کار بی‌معنی ادارات، او باید دست به کار یدی و کارگری بزند. پس به نقاشی ساختمان رو می برد و به این نحو موقعیت خود در جامعه را متزلزل می‌سازد. این داستان به طرزی آشکار واقعا زندگی چخوف است. چخوف دکتر بود اما بعد از تحصیل به کارگردانی تئاتر پرداخت. بعد از شکستی تلخ در کار تئاتر به نوشتن داستان کوتاه پرداخت و گرچه داستان کوتاه های او مورد اقبال قرار گرفت اما هرگز باور نکرد یک نویسنده است. بلینسکی منتقد مشهور روس برای او نوشت: «باید برای داستان های‌تان صبر بیشتری به خرج بدهید». و چخوف پاسخ داد:«من نمی توانم برای یک داستان بیشتر از یک بار وقت بگذارم». شاید چخوف حق داشت؛ احتمالا بعد از خودکشی نمادین، او دیگر قادر نبود چیزی را جدی بگیرد.

آقای کا. در رمان محاکمه از کافکا، به جرمی نامعلوم بازداشت شده است اما این باعث نمی شود او نتواند سرکار برود، آزادانه بگردد! پس بازداشت شدن چه معنی می دهد؟ او تا انتهای کتاب به دنبال جرمش می گردد و دادگاه گرچه برای او احضاریه فرستاده اما او را باز نمی‌شناسد. در کل رمان با اینکه کا به علت آن جرم نامعلوم مورد مجازات قرار نمی گیرد اما همه چیز اعصاب شما را به هم می ریزد. مثلا کسی در اداره با کا تماس می گیرد و بعد از اینکه تلفن تمام می شود، یکی از کارمندان از آقای کا می پرسد: خبر بدی گرفتی؟ یا مثلا پیرزنی در خانه روبه رویی از پنجره‌ا ش مدام خانه کا را می پاید. یا مثلا کا مجبور است با دختری معاشقه کند درحالی که یکی از اقوام دختر در اتاقی از همان خانه خوابیده و درحال استراحت است. یا مثلا دربان دادگاه از ورود او به دادگاه جلوگیری می کند و چند روز نمی گذارد او داخل شود. یا احضاریه دادگاه، روز را مشخص کرده اما ننوشته کا باید چه ساعتی در دادگاه حاضر شود.

بلانشو راجع به کافکا می گوید: او باید قربانی بدهد ولی نه می داند چه چیزی را باید قربانی کند و نه گناهی کرده که با قربانی دادن از آن رهایی بیابد. فرض کنید ابراهیم پسری نداشت.در این صورت چه چیزی می توانست جایگزین قتل فرزند باشد؟ کافکا سه بار سعی کرد آن را کشف کند اما هر سه رمان ناتمام ماندند.

ردپای چخوف در رمان محاکمه از کافکا معلوم است، آن هم با اشاره‌ای دقیق. در داستان «زندگی من» از چخوف، کسی از کار اداری بیرون می زند و به نقاشی ساختمان رو می برد. در رمان محاکمه، قاضی در ابتدا آقای کا را نقاش ساختمان می نامد در حالی که آقای کا در بانک کار می کند! و همین اشتباه قاضی به آقای کا کمک می کند تا در این جلسه پیروز شود. اما این اشاره کافکا به آن داستان چخوف چه معنی می دهد؟ نقاش ساختمان در داستان چخوف با ترک کار اداری، خودکشی می کند اما در محاکمه کافکا، آقای کافکا خودکشی می‌شود! یعنی فاعل خودکشی در رمان کافکا خود آن فرد نیست. اما چرا نمی‌گویم آقای کا با دستگیر شدن به قتل نمادین رسیده و می گویم او خودکشی شده؟ چون بازداشت شدن او چیزی از آزادی اش کم نمی‌کند و او می تواند آزادانه بگردد.این واقعیتِ اضافی (مازاد) که از آقای کا سلب شده، بیشتر چیزی درونی به نظر می رسد تا بیرونی. یعنی دادگاه منع خاصی برای او در نظرنمی گیرد و در طول رمان این خود آقای کا ست که خود را منع و توبیخ می کند. درواقع قاضی می‌خواسته آقای کا را به جای نقاش ساختمان جا بزند تا به این طریق او را از قوانین تبرئه کند اما آقای کا آن را نمی پذیرد و نقش خود را می خواهد.

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY






Forward from: @attachbot
📚معرفی کتاب📚
چرا فلسفه پول؟ اگر بپذیریم که فلسفه درباره چیستی اشیا و امور بحث می‌کند آنگاه چیستی فلسفه را خود فلسفه باید تعیین کند و این چنین است که در دور عجیب باطلی گرفتار می‌‌شویم. زیمل به جای چیستی فلسفه از چیستی فیلسوف سخن به میان می‌آورد. فیلسوف است که مساله و پاسخ آن را تعیین می‌کند اما فیلسوف اصیل خصیصه‌ای یا کیفیتی دارد که از کل جهان و زندگی متاثر می‌شود و سپس پاسخ خود را در قالب آثارش بیان می‌کند. اثر فلسفی تصویری از جهان و زندگی است که یک‌‌سویگی خاصی را که همان تیپ ذهنی یا طبع فیلسوف است نشان می‌دهد.
زیمل در شوپنهاور و نیچه این دو فیلسوف بزرگ را نماینده دو جهان‌بینی بدبینی و خوش‌بینی معرفی می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه طبع بدبینی شوپنهاور را می‌توان در کار او نمایان کرد، از این طریق که تبیین و توجیه شوپنهاور و بدیل‌هایی که اختیار می‌کند ضرورت منطقی ندارند و بدیل‌های دیگری همواره ممکن است.
زیمل بدیلی را که اختیار کرده رد نمی‌کند و نمی‌خواهد کذب آن را نشان دهد، در عوض او می‌خواهد یکسویگی موضع فیلسوف را نشان دهد، اینکه چگونه تاری را که بنابر طبع یا تیپ ذهنی‌اش اختیار کرده است به مثابه تار اصلی و بنیادی شبکه درهم تنیده جهان و زندگی وضع می‌کند. همان‌طور که در مورد نیچه نشان می‌دهد که تفسیرش از مسیحیت می‌توانست جهتی برخلاف آنچه گفته است بگیرد و با در زیرنویس یکی از صفحات کتاب ضرورت واقعیت بازگشت جاودان همان را به مثابه پدیداری جزئی رد می‌کند. زیمل می‌خواهد پارادوکس تمام مفاهیم فلسفی بزرگ جهان را نشان دهد.


Forward from: @attachbot
‍ 📚معرفی کتاب📚
بوردیو در این کتاب، ساز و کارهای «دانشگاه» را به مثابه یک «میدان» بررسی می‌کند. او دانشگاه را مانند بسیاری از حوزه‌های اجتماعی_حرفه‌ای در تمثیلی که از فیزیک می‌گیرد، میانی در نظر می‌گرفت که در آن با نوعی تقسیم امتیازات مادی مواجهه هستیم. از منظر بوردیو، میدان‌ها پهنه‌هایی هستند که در آن با نوعی تقسیم امتیازهای مادری سر و کار داریم.
وقتی جامعه‌شناس تصمیم می‌گیرد نزدیک‌ترین و مأنوس‌ترین جنبه‌های دنیای خویش را مطالعه کند، نباید همچون مردم‌شناس‌ها امر خارجی و غریبه‌ای را مألوف، و خانگی سازد، بلکه باید از انس و الفت اولیه با شیوه‌های زندگی و تفکری که برای او تیره و مبهم می‌مانند ـ چون بسیار آشنا و مأنوس‌اند ـ فاصله بگیرد تا آن را غریبه و نامأنوس گرداند. در واقع هدف غایی و نقطه اوج شناخت‌هایی که از دنیاهای بیگانه و غیرعادی به دست آورده‌ایم، این است که دنیای اولیه و عادی خویش را بشناسیم. اما تا به حال هرگز چنین نبوده است: نزد دورکیم، و نیز لوی ـ استروس، هیچ مجالی برای تحلیل «شکل‌های طبقه‌بندی» مورد استفاده دانشمندان و کندوکاو در ساختارهای اجتماعی دنیای آکادمیک (که البته دورکیم در تکامل تفکر تربیتی به‌خوبی تحلیل کرده است) برای یافتن ریشه‌های مقوله‌های ادراکی استادان دانشگاه وجود ندارد.


Forward from: @attachbot
📚معرفی کتاب📚
مشروعيت دو بعد عيني و ذهني دارد. مشروعيت ها به مثابه تعريف هايي از واقعيت وجود دارند كه به لحاظ عيني معتبر و دست يافتني اند...کتاب "سایبان مقدس" هم از جمله آثار تاثیر گذار در حوزه جامعه شناسی دین بوده است که در آن برگر با الهام از آراء وبر، دورکیم و مارکس، نظریه تفسیری و واقع­گرایانه خود درباره دین را مطرح کرد و در آن از فرایند سکولارشدن جهان مدرن خبر داد. با وجود این، وی به خاطر سابقه الهیاتی همواره دلبستگی خود به دین و ایمان را حفظ کرد و در دهه 90 با مواجهه با خیزش های دینی اواخر دهه 70 میلادی به بعد در جهان و به خصوص در خاورمیانه، در نظریه سکولارشدن خود تجدید نظر کرد و با ارائه یک تحلیل روان-جامعه شناختی از ماهیت دین، به صراحت اعلام کرد که نظریه سکولارشدن عالم نظریه درستی نبوده و به جز استنناهایی، جهان مدرن همان قدر دینی است که جهان سنتی.


Forward from: @attachbot
📚معرفی کتاب📚
این کتاب تعیین کننده ترین خدمت در قرن ما به فهم مقایسه ای و تکاملی روابط میان دین و جامعه و حتا جامعه و فرهنگ به معنای عام آن بوده است.
پیش از مرگ نابهنگام ماکس وبر حدود چهل سال پیش، مقام او به عنوان یکی از بنیانگذاران اصلی علم اجتماعی نوین، به ویژه جامعه شناسی نوین، به تدریج تثبیت شده بود. ولی در آن زمان اهمیت کارهای وبر هنوز به درستی شناخته نشده بود؛ موانع فهم اندیشه او به دلایل فنی و مقاومت فرهنگی هنوز هم پابرجاست.
بیش ترین تاکید اندیشه وبر بر حوزه دین بود گرچه پهنه کار نظری او مسائل مربوط به سازمان و فرایند اقتصادی نظام های سیاسی سازمان های رسمی و حقوق را نیز در بر می گرفت. آموزش اولیه او در رشته تاریخ علم حقوق بود . از آن جا به تاریخ علم اقتصاد روی آورد. در آن زمان که وبر به بررسی دین روی آورد، تاکیدش نه بر دین ، به معنای مطلق ، آنچنان که عالمان دین یا تاریخنگاران کلیسا می پندارند، بلکه بر روابط میان افکار و پایبندی های مذهبی و جنبه های دیگر کردار انسان ، به ویژه ویژگی های اقتصادی این کردار در چهار چوب جامعه بود.
کار وبر در جامعه شناسی دین، نخستین بار از طریق مقاله اش درباره اخلاق پروتستانی و روح سرمایه داری شناخته شد؛ مقاله بحث برانگیزی که آن را باید یکی از نقطه عطف های عمده در تاریخ فکری اخیر غرب به شمار آورد.


Forward from: @attachbot
📚"معرفی کتاب"📚
منشا خانواده، مالکیت خصوصی و دولت رساله‌ای است از فریدریش انگلس به سال ۱۸۸۴. انگلس در این کتاب ماتریالیسم تاریخی را برای بررسی شکل‌گیری و تحولات خانواده و پدید آمدن دولت به کار می‌گیرد. کتاب تاقسمتی بر پایه یادداشت‌های کارل مارکس بر کتاب جامعه باستان اثر لویس مورگان نوشته شده‌است.
فصل اول کتاب به دوران‌های ماقبل تاریخی فرهنگ می‌پردازد و دوره‌های توحش و بربریت را بررسی می‌کند.
فصل دوم کتاب به خانواده پرداخته و از بخش‌های خانواده همخون، خانواده پونالوائی، خانواده یارگیر، خانواده تک‌همسر تشکیل می‌شود.
فصل‌های سوم تا نهم کتاب به تیره ایروکوئی، تیره یونانی، پیدایش دولت آتن، تیره و دولت در روم، تیره در میان سلتی‌ها و ژرمن‌ها، تشکیل دولت میان ژرمن‌ها، بربریت و تمدن اختصاص دارند.
پیوست کتاب شامل یک مورد تازه کشف شده از ازدواج گروهی است.

20 last posts shown.

86

subscribers
Channel statistics