فَتَرَى الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یُسَارِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشَى أَن تُصِیبَنَا دَآئِرَةٌ فَعَسَى اللّهُ أَن یَأْتِیَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَیُصْبِحُواْ عَلَى مَا أَسَرُّواْ فِی أَنْفُسِهِمْ نَادِمِینَ (مائدة/ 52)
میبینی کسانی که بیماری ( ضعف و شکّ و نفاق ) به دل دارند ، ( در دوستی و یاری با یهودیان و مسیحیان ) بر یکدیگر سبقت میگیرند و میگویند : میترسیم که ( روزگار برگردد و ) بلائی بر سر ما آید ( و به کمک ایشان نیازمند شویم ) . امید است که خداوند فتح ( مکّه ) را پیش بیاورد یا از جانب خود کاری کند ( و دشمنان اسلام را نابود و منافقان را رسوا نماید ) و این دسته از آنچه در دل پنهان داشتهاند ، پشیمان گردند ( و بر ضعف و شکّ و نفاق خود افسوس خورند ).
امروزه منافقان را در دو گروه میتوان مشاهده کرد: گروهی که اساساً از جهاد بیزارند و از همان آغازِ عملیات طوفان، گفتههای شیطان را منتشر میکنند و میگویند که این (جهاد) شر است، نه از سر اندیشه به عواقب آن، بلکه به خاطر بیزاری از دردسرهای دنیایی که دارند، و اغلبشان تلاش میکنند که رضایت دشمنان دین را، چه کفار اصلی و چه مرتدان، به دست آورند.
گروه دیگر، کسانی با قلبهای ضعیف هستند که سخنان دو پهلو میگویند و خود را در وضعیتی دوگانه قرار میدهند؛ اگر پیروزی حاصل شود، میگویند این را پیشبینی کرده بودیم، و اگر بلا و مصیبت فرا رسد، میگویند این همان است که گفته بودیم. این دسته نیز شروع به خودنمایی کرده و مانند اهل نفاق میگویند: «این همان چیزی است که به شما گفته بودیم.»
چه کسی به شما گفته که جهاد سفری برای تفریح است و خونریزی و قتل و مصیبت فقط امری اتفاقی است؟ نه، به خدا قسم، بلکه ما میگوییم: «این همان است که خدا و رسولش به ما وعده دادهاند و خدا و رسولش راست گفتهاند.»
جهاد جز ویرانی دنیا چیز دیگری نیست. (و چه بسیار پیغمبرانی که مردان خدای فراوانی به همراه آنان کارزار میکردهاند و به سبب چیزی که در راه خدا بدانان میرسیده است ( از قبیل : کشتهشدن برخی از یاران و مجروحشدن خود و دوستان ) سست و ضعیف نمیشدهاند و زبونی نشان نمیدادهاند ( و بلکه شکیبائی میکردهاند ) و خداوند شکیبایان را دوست میدارد/ آل عمران 154)
جهاد چیزی جز جدایی از عزیزان نیست. این کسانی که همواره مواضع نیمهکاره و ناواضح از خود نشان میدهند، بدترین مردمانند؛ و آنان اهلِ تخذیل (سستی) و بیماری دلها هستند.
این بلا به مرور زمان افزایش پیدا میکند و هر کس باید مواظب قلبش باشد، چرا که به اندازه اعتمادی که به خدا دارد آزمایش خواهد شد. برخی از همان آغاز راه سقوط میکنند، برخی پس از طی یک وجب، برخی پس از یک مایل، و به همین ترتیب بیماران دلها یکی یکی سقوط میکنند، و تنها کسانی در این راه باقی میمانند که نفس خود را به خدا فروختهاند و یقین دارند که شهادت برای آنان بهتر از دنیا است. و از پشت سرشان نیز خطاب داده میشوند: به سوی ما بشتابید. (وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ )/آل عمران 170
و دلشادند به حال آن مؤمنان که هنوز به آنها نپیوستهاند ( و هنوز در راه خدا میرزمند و به فوز شهادت نائل نشدهاند و ) این که ترس و هراسی بر ایشان نیست و آنان اندوهگین نخواهند شد.
✍️: شیخ ابوقتاده فلسطینی
میبینی کسانی که بیماری ( ضعف و شکّ و نفاق ) به دل دارند ، ( در دوستی و یاری با یهودیان و مسیحیان ) بر یکدیگر سبقت میگیرند و میگویند : میترسیم که ( روزگار برگردد و ) بلائی بر سر ما آید ( و به کمک ایشان نیازمند شویم ) . امید است که خداوند فتح ( مکّه ) را پیش بیاورد یا از جانب خود کاری کند ( و دشمنان اسلام را نابود و منافقان را رسوا نماید ) و این دسته از آنچه در دل پنهان داشتهاند ، پشیمان گردند ( و بر ضعف و شکّ و نفاق خود افسوس خورند ).
امروزه منافقان را در دو گروه میتوان مشاهده کرد: گروهی که اساساً از جهاد بیزارند و از همان آغازِ عملیات طوفان، گفتههای شیطان را منتشر میکنند و میگویند که این (جهاد) شر است، نه از سر اندیشه به عواقب آن، بلکه به خاطر بیزاری از دردسرهای دنیایی که دارند، و اغلبشان تلاش میکنند که رضایت دشمنان دین را، چه کفار اصلی و چه مرتدان، به دست آورند.
گروه دیگر، کسانی با قلبهای ضعیف هستند که سخنان دو پهلو میگویند و خود را در وضعیتی دوگانه قرار میدهند؛ اگر پیروزی حاصل شود، میگویند این را پیشبینی کرده بودیم، و اگر بلا و مصیبت فرا رسد، میگویند این همان است که گفته بودیم. این دسته نیز شروع به خودنمایی کرده و مانند اهل نفاق میگویند: «این همان چیزی است که به شما گفته بودیم.»
چه کسی به شما گفته که جهاد سفری برای تفریح است و خونریزی و قتل و مصیبت فقط امری اتفاقی است؟ نه، به خدا قسم، بلکه ما میگوییم: «این همان است که خدا و رسولش به ما وعده دادهاند و خدا و رسولش راست گفتهاند.»
جهاد جز ویرانی دنیا چیز دیگری نیست. (و چه بسیار پیغمبرانی که مردان خدای فراوانی به همراه آنان کارزار میکردهاند و به سبب چیزی که در راه خدا بدانان میرسیده است ( از قبیل : کشتهشدن برخی از یاران و مجروحشدن خود و دوستان ) سست و ضعیف نمیشدهاند و زبونی نشان نمیدادهاند ( و بلکه شکیبائی میکردهاند ) و خداوند شکیبایان را دوست میدارد/ آل عمران 154)
جهاد چیزی جز جدایی از عزیزان نیست. این کسانی که همواره مواضع نیمهکاره و ناواضح از خود نشان میدهند، بدترین مردمانند؛ و آنان اهلِ تخذیل (سستی) و بیماری دلها هستند.
این بلا به مرور زمان افزایش پیدا میکند و هر کس باید مواظب قلبش باشد، چرا که به اندازه اعتمادی که به خدا دارد آزمایش خواهد شد. برخی از همان آغاز راه سقوط میکنند، برخی پس از طی یک وجب، برخی پس از یک مایل، و به همین ترتیب بیماران دلها یکی یکی سقوط میکنند، و تنها کسانی در این راه باقی میمانند که نفس خود را به خدا فروختهاند و یقین دارند که شهادت برای آنان بهتر از دنیا است. و از پشت سرشان نیز خطاب داده میشوند: به سوی ما بشتابید. (وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ )/آل عمران 170
و دلشادند به حال آن مؤمنان که هنوز به آنها نپیوستهاند ( و هنوز در راه خدا میرزمند و به فوز شهادت نائل نشدهاند و ) این که ترس و هراسی بر ایشان نیست و آنان اندوهگین نخواهند شد.
✍️: شیخ ابوقتاده فلسطینی