+تو چی از من میدونی؟
بزاربگم، تو جز خودت هیچیو نمیبینی به هیچ لعنتیای جز خودت اهمیتنمیدی چشماتو بستی تا نبینی تا حس نکنی تا عاشق نشی! اون غرور لعنتیت حتی اجازه نمیده منو ببینی اونم منی که حاضرم برای یکبار شنیدنِ کلمهی "دوسِتدارم" از لبای خوش فرمت بمیرم!
تو هیچی از من نمیدونی..
_لعنت بهت.. لعنت به تو و کارایی که با قلبم میکنی و هیچوقت نمیخوای بفهمی؛ من میدونم وقتی ناراحت یا گرفتهای یه گوشه میشینی و بدون پلک زدن با گوشهی لباست بازی میکنی، وقتی از چیزی عصبی میشی پوست لباتو به بازی میگیری و انگشتاتو توی دستت فرو میکنی و توی اون لحظه به تنها چیزی که برای آروم شدنت نیاز داری آغوشِ منه، با کسی گرم نمیگیری و دنبال جلب توجه نیستی، از طعم قهوه متنفری ولی میخوای خودتو به سلیقههای من عادت بدی و تموم تلاشتو میکنی تا صورتتو وقتی قهوه میخوری جمعنکنی، دوستداری وقتی توی پاییز قدم میزنی از روی برگهای خشک رد شی، دوست داری زیر بارون بدون چتر راه بری وصورتتو به سمت آسمون بگیری تا آسمون خیلی راحتتر بتونه صورتتو لمسکنه، وقتی هم که از چیزی خوشت میاد گوشهی چشمهات چین میوفته و نفسهات سنگین میشن درست مثلالان..!
من تورو زندگیمیکنم بچه پس تورو حتی بهتر از خودت میشناسم! از اونجایی که امیدوارم این آخرین بحثی باشه که در رابطه با این موضوع میکنیم، بهتره که بدونی تو خیلی وقته اولویت جسم و روح من شدی، اونقدری که حواسم بهت هست تا حالا توی زندگیم به خودم نبوده. من هوای تورو نفس میکشم عزیزکرده.. .
-دارِل
بزاربگم، تو جز خودت هیچیو نمیبینی به هیچ لعنتیای جز خودت اهمیتنمیدی چشماتو بستی تا نبینی تا حس نکنی تا عاشق نشی! اون غرور لعنتیت حتی اجازه نمیده منو ببینی اونم منی که حاضرم برای یکبار شنیدنِ کلمهی "دوسِتدارم" از لبای خوش فرمت بمیرم!
تو هیچی از من نمیدونی..
_لعنت بهت.. لعنت به تو و کارایی که با قلبم میکنی و هیچوقت نمیخوای بفهمی؛ من میدونم وقتی ناراحت یا گرفتهای یه گوشه میشینی و بدون پلک زدن با گوشهی لباست بازی میکنی، وقتی از چیزی عصبی میشی پوست لباتو به بازی میگیری و انگشتاتو توی دستت فرو میکنی و توی اون لحظه به تنها چیزی که برای آروم شدنت نیاز داری آغوشِ منه، با کسی گرم نمیگیری و دنبال جلب توجه نیستی، از طعم قهوه متنفری ولی میخوای خودتو به سلیقههای من عادت بدی و تموم تلاشتو میکنی تا صورتتو وقتی قهوه میخوری جمعنکنی، دوستداری وقتی توی پاییز قدم میزنی از روی برگهای خشک رد شی، دوست داری زیر بارون بدون چتر راه بری وصورتتو به سمت آسمون بگیری تا آسمون خیلی راحتتر بتونه صورتتو لمسکنه، وقتی هم که از چیزی خوشت میاد گوشهی چشمهات چین میوفته و نفسهات سنگین میشن درست مثلالان..!
من تورو زندگیمیکنم بچه پس تورو حتی بهتر از خودت میشناسم! از اونجایی که امیدوارم این آخرین بحثی باشه که در رابطه با این موضوع میکنیم، بهتره که بدونی تو خیلی وقته اولویت جسم و روح من شدی، اونقدری که حواسم بهت هست تا حالا توی زندگیم به خودم نبوده. من هوای تورو نفس میکشم عزیزکرده.. .
-دارِل