آیونیا - Ionia


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


💠Where Fiction Meets Reality💠

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


💠 دانلود انیمه The Lord of the Rings: The War of the Rohirrim با زیرنویس چسبیده فارسی

📜 خلاصه داستان:
جنگ روهیریم، ۱۸۳ سال پیش از وقایع سه‌گانه سینمایی ارباب حلقه‌ها به کارگردانی پیتر جکسون را روایت می‌کند و داستان هلم پُتک‌مُشت، پادشاه افسانه‌ای روهان، و خانواده‌اش را به تصویر می‌کشد که چگونه در برابر یورش ارتش دانلندینگها از سرزمین خود دفاع می‌کنند. هلمز دیپ، قلعه‌ای که بعدها شاهد نبردی حماسی در سه‌گانه ارباب حلقه‌ها بود، به نام همین پادشاه نام‌گذاری شده است.

🌐 لینک های دانلود:
🎥 1080p

🎥 1080p x265

🎥 720p

🎥 720p x265

🎥 480p

Ionia


💠 به گزارش‌ The Insider، فیلم The Odyssey کریستوفر نولان گران‌ترین فیلم دوران حرفه‌ای او خواهد بود و با بودجه ۲۵۰ میلیون دلاری، از فیلم The Dark Knight Rises پیشی خواهد گرفت.

#News
Ionia


💠‍ روایتی بر زندگی اگان فاتح


ــ‌بخش‌ چهارم، آخرین طوفان:


در سوی دیگر اوریس باراثیون و ملکه رینیس به‌رغم شکست اولیه در وندواتر، به پیشروی خود در سرزمین‌های طوفان‌ ادامه دادند. شاه آرگیلک، با گردآوری سپاهی بزرگ دراستورمزاند و نادیده گرفتن هشدارها دربارهٔ رینیس و مِراکسس، تصمیم به نبرد گرفت. رینیس از آسمان سپاه او را مشاهده کرد و خبر را به اوریس رساند. اوریس نیروهای خود را در موقعیتی دفاعی و مستحکم در تپه‌های جنوب برانزگیت مستقر کرد. نبردی که به دنبال آن رخ داد، به «آخرین طوفان» مشهور شد و در شرایط نامساعد بارانی و رو به شدت جریان گرفت.

آرگیلک، به قدرت نیروهای خود ایمان داشت، زیرا تعداد سپاهش تقریباً دو برابر دشمن بود و شوالیه‌ها و سواره‌نظامش چهار برابر بیشتر از آن‌ها. نبرد تا شب ادامه یافت و آرگیلک شخصاً سه بار نیروهای خود را برای حمله به مواضع اوریس هدایت کرد و هر بار اندکی پیشروی کرد. اما در چهارمین حمله، بر فراز تپه نهایی، نیروهای آرگیلک با رینیس و شعله آتش افروز مراکسس روبه‌رو شدند؛ جایی که باران نمی‌توانست شعله‌های آتش اژدها را خاموش کند.

نبردی سخت در گرفت و اگرچه سپاه آرگیلک دچار آشفتگی شد و خود او از اسب به زیر افتاد، اما همچنان به جنگیدن ادامه داد. در نهایت، پس از آنکه این شاه جنگاور شش مرد را با دستان خود به تنهایی کشت، اوریس باراثیون شخصاً به مبارزه تن‌به‌تن با او پرداخت. صدای برخورد شمشیر با شمشیر طنین انداز شد و نبردی سهمگین آغاز شد. در این بین هر دو زخمی شدند، اما درنهایت آرگیلک کشته شد و نیروهایش تسلیم شدند. دختر و وارث او، آرگلا، تلاش کرد تا استورمزاند را در برابر سپاه تارگرین حفظ کند و خود را «ملکه طوفان» نامید. اما افرادش به او خیانت کرده و او را زنجیرشده و عریان به اوریس تسلیم کردند. اوریس او را آزاد کرد و با نیکی با او رفتار نمود. در عوض، او به‌عنوان پاداش استورمزاند و قلمروهایش، و همچنین آرگلا را به‌عنوان همسر دریافت کرد. او نشان خاندان دوراندون، گوزن تاجدار، و شعارشان «خشم ما از آنِ ماست» را به خود اختصاص داد.

اکنون که تارگرین‌ها کنترل دو پادشاهی از هفت پادشاهی را در اختیار داشتند، تبدیل به تهدیدی جدی‌تر شده بودند. اتحاد بین مرن نهم گاردنر از ریچ و لورن اول لنیستر از راک - که در تاریخ به «دو شاه» معروف شد - به آنها این امکان را داد که سپاهی عظیم و پنج برابر بزرگ‌تر از ارتش اگان فراهم کنند. این سپاه بزرگ از نقطه ملاقاتشان در گلدنگراو حرکت کرد و به سمت شمال شرقی و سرزمین‌های رودخانه پیش رفت. اگان برای رویارویی با آنان پیشروی کرد و در استونی سپت به خواهرانش پیوست. ملکه رینیس از استورمزاند آمده بود، در حالی که ملکه ویسنیا از کرک‌کلاو پوینت، جایی که پیش‌تر وفاداری شوالیه‌ها و لردهای کوچک تر را جلب کرده بود، به آنان ملحق شد.

نیروهای اگان و سپاه «دو شاه» در دشتی در جنوب بلک‌واتر راش روبه‌رو شدند. مرن و لورن با اطمینان کامل از برتری نیروهای خود به میدان آمده بودند. اما دشت خشک بود ، چمن‌ها پژمرده و گندم آماده برداشت . بنابراین اگان و خواهرانش میدان را به شعله‌های آتش اژدها سپردند. آنچه به دنبال آن رخ داد، برای همیشه به نام «میدان آتش» شناخته شد. چهار هزار نفر در آتش سوختند و هزار نفر دیگر در جنگ کشته شدند، از جمله شاه مرن و همه پسران، برادران، عموها، نوه‌ها و خویشاوندانی که با خود آورده بود. خاندان گاردنر به‌طور ناگهانی و خونین برای همیشه به پایان رسید. اما لنیستران خوش شانس بودند و خاندان لنیستر تنها به این دلیل نجات یافت که شاه لورن پس از درک شکست، فورا میدان را ترک کرد. او پس از آن تسلیم اگان شد و به نخستین «نگهبان غرب» تبدیل گشت و بعدها به «لورن آخرین» شهرت یافت. تلفات این نبرد سنگین بود، اما نه برای تارگرین‌ها که کمتر از صد نفر را از دست دادند. از آنجا، اگان به های‌گاردن رفت، جایی که هارلن تایرل، نایب خاندان گاردنر، قلعه را به اگان تسلیم کرد و در ازای آن های‌گاردن و قلمروهایش را دریافت کرد و به عنوان «ارباب بزرگ مَندِر» منصوب شد.

پیش از آنکه اگان بتواند برای تسخیر باقی سرزمین‌های ریچ و آغاز فرونشاندن دورن به پیشروی ادامه دهد، خبر یافت که تورن استارک، شاه شمال، سرانجام با سی هزار مرد شمالی به سوی جنوب حرکت کرده است. بنابراین اگان، اربابان جدید و ملکه‌های خود را گرد آورد و با سپاهی متشکل از چهل‌وپنج هزار نفر به‌سوی ترای دنت رفت تا با استارک روبه‌رو شود.

ادامه دارد...

بخش سوم را از این جا بخوانید.


#Asoiaf
Ionia


روزی روزگاری
خدایی در برابر آدمیان ظاهر شد
از آسمان نان بارید
بعضی ناله‌یِ بسیار کردند که چرا گوشت نیست

از آسمان گوشت بارید
بعضی ناله‌یِ بسیار کردند که همان نان را ترجیح می‌دادند

خدا از آسمان نزول کرد
"تا زمانی که بدانم چه چیز همه را خوشحال می‌کند، از آسمان باران نازل خواهد شد"

از آسمان باران بارید
همه ناله‌ی بسیار کردند که لباس‌هایشان خیس شد

از آسمان آتش بارید
همه ناله‌ی بسیار کردند که خانه هایشان سوخت

خدا از آسمان نزول کرد
"تا زمانی که بدانم چه چیز همه را خوشحال میکند، از آسمان هیچ چیز نازل نخواهد شد"

هیچ چیز از آسمان نبارید
بعضی ناله‌یِ بسیار کردند که خدا رهایشان کرده است

از آسمان همه جور چیز بارید
بعضی ناله‌یِ بسیار کردند که خدا تصمیمش را نمی‌گیرد

از آسمان سنگ بارید
و دیگر صدای ناله نمیامد

از آسمان باران بارید
مسافری گذرا شکرگزار است
"خدایا، بابت این هوای غیرمنتظره سپاسگزارم. ایگونه سفرم خسته‌کننده نخواهد بود"

خدا هیچ نگفت و با سکوت او را بدرقه کرد
همان بهتر که خدا(یان) و تاس(ها) ساکت باشند


#Higurashi #Umineko
Ionia


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
‍ 💠 از شعله پرومتئوس تا پایان YoRHa
بخش پنجم - پروژه YoRHa

کنسرت موسیقی NieR -خاطرات عروسک‌ها- پروژه YoRHa [به همراه زیرنویس فارسی]

این ویدئو دارای اسپویل از عنوان NieR:Automata است. توصیه می‌شود قبل از مشاهده، بازی یا انیمه را تجربه کنید.

#NieR
⚜️Ionia⚜️


خون بهای پیشرفت است. جوهری که صفحات تاریخ با آن نگاشته می‌شود.


صلح دروغی بیش نیست، رمزا (Ramza). سرابی گذرا که با نخستین لمس فرو می‌پاشد. تنها قدرت است که می‌تواند نظمی پایدار بیافریند.



#FinalFantasy #FinalFantasyTactics
⚜️Ionia⚜️


💠 در بخشی از نسخه جدید و رسمی Fire and Blood تایید این نوع روایت هم وجود دارد و در آرت‌ورکی رینیرا را همراه با شمشیر نشان می‌دهد.

#Asoiaf
Ionia


💠 نسخه ویژه کتاب Fire and blood اثر جورج.آر.آر مارتین در تاریخ 28 ژانویه 2025 منتشر خواهد شد.

این نسخه شامل تصاویر هنری جدید، نقشه‌های دقیق، نشان‌ها و شجره‌نامه‌های خانوادگی است که توسط آدری بنجامینسن طراحی شده‌اند.


#News
#Asoiaf
Ionia


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
Merry christmasuuu!

#Fun
Ionia


💠استودیو یونیورسال پیکچرز اعلام کرد که فیلم بعدی کریستوفر نولان اقتباسی از شاهکار ادبی هومر، The Odyessy خواهد بود.

این فیلم که با نام The Odyssey نیز اکران خواهد شد، به عنوان اثری حماسی-اسطوره‌ای اکشن توصیف شده است. در پروسه ساخت از آخرین تکنولوژی فیلم‌برداری IMAX استفاده خواهد شد و قرار است در تاریخ 17 جولای 2026 - 15 تیرماه 1405 اکران شود.
مت دیمون، تام هالند، آن هاتاوی، زندایا، لوپیتا نیونگو، رابرت پتینسون و شارلیز ترون قرار است در این فیلم حضور یابند.

اودیسه اثر هومر، دنباله‌ای بر کتاب ایلیاد است. داستان، سفر پرمخاطره‌ی اودیسه، قهرمان یونانی را به خانه‌ش پس از جنگ تروآ روایت می‌کند.


#News
⚜️Ionia⚜️


💠 انیمه LOTR: War of the Rohirrim پس از فروش نا‌امید کننده 15.4 میلیون دلاری خود، 27 دسامبر ماه جاری بصورت دیجیتال منتشر خواهد شد.


#News
#LOTR
Ionia


💠لوح شکسته خدا: میراث تاریک دئوس و اهداف پشت خلقت انسان – بخش دوم

اما زوهر چگونه قادر به تولید انرژی‌ای بی‌نهایت بود؟ زوهر توانایی جذب انرژی از بعدی دیگر را داشت. بعدی فراتر از این جهان که ما در آن زندگی می‌کنیم؛ بعدی فراتر از درک انسان که در آن همه‌ چیز به شکل امواج در هم تنیده جاری است.
این امواج انرژی پیش سازهای جهان فیزیکی ما هستند. به این معنا که این امواج از بعد بالاتر باعث ایجاد جهان فیزیکی ما شده‌اند.

در آن بعد بالاتر، چیزی به نام هستی موج‌گونه (Wave Existence) که مسئولیت اصلی خلق کائنات و همه چیز را بر عهده داشته وجود دارد. به عبارتی دیگر، هستی موج‌گونه به نوعی خدای حقیقیست. با این حال، این خدا آن‌گونه که ما متصوریم نیست زیرا که نسبت به ما بی‌تفاوت است. احتمالا حتی جهان را عمدا نیافریده بلکه این اتفاق به‌شکل تصادفی و به واسطه تاثیر آن رخ داده است و شاید حتی نتوان لقب «خالق» یا خدا را به آن نسبت داد.

قابلیت کلیدی زوهر «انتقال فاز پدیده» نامیده می‌شود که به آن اجازه می‌دهد مطلوب‌ترین نتیجه ممکن از هر پدیده‌ای را برای هرکسی یا چیزی که قادر به کنترل آن باشد؛ «محقق» کند. در طی فرایند ممکن‌سازی آن نتیجه، انرژی تولید می‌شود و زوهر را به منبع دائمی انرژی تجدیدپذیر تبدیل می‌کند.

هستی موج‌گونه تا قرن‌ها یا حتی هزاره‌ها انرژی زوهر نبود بلکه در واقع طی یکی از آزمایش‌های فوق محرمانه ای که روی زوهر و دئوس انجام گرفته بود در دام افتاد. قطعا در آن آزمایش از زوهر درخواست انرژی بی‌نهایت و عظیم‌ترین انرژی جهان هستی را خواستار بودند که منجر به گرفتار شدن هستی موج‌گونه در زوهر شد.

زوهر توانایی نفوذ به آن بعد را داشت و طی آن آزمایش نهایی دئوس، زوهر از ارتباط خود با آن بعد استفاده کرد تا هستی موج‌گونه را جذب کند. در این فرآیند، هستی موج‌گونه درون زوهر به دام افتاد و از آن پس، به منبع انرژی دئوس تبدیل شد. این امر با اتصال ابر رایانه بیولوژیکی کادومونی به زوهر ممکن شد؛ ابررایانه‌ای که عنصر مرموز اصلی‌اش «پرسونا» به طور مستقیم در آن ساخته شده بود.

بنابراین، زوهر به خودی خود از قدرتی عظیم برخوردار است؛ نیرویی به اندازه ای قدرتمند که به زوهر اجازه می‌دهد تا به نفع کسی که کنترلش می‌کند؛ بهترین نتیجه ممکن را از هر پدیده‌ و رویدادی به وجود آورد. این یعنی زوهر قادر است واقعیت را مطابق با خواسته‌ها تغییر دهد و به‌نوعی آینده‌ای "ایده‌آل" بسازد.

حال نوبت آزمایش دئوس فرا رسیده بود. سیستم جنگی فوق‌العاده پیشرفته دئوس که تازه به انرژی عظیم و نامحدودی مجهز شده، از کنترل خارج و سرخود یک سیاره را به طور کامل نابود کرد. این حادثه موجب ترس فراوان در میان انسان‌ها شد و تصمیم گرفتند جلوی این ماشین کشتار را بگیرند تا قبل از اینکه مصیبت های بیشتری به بار بیاورد.

اما حتی خاموش کردن این سلاح منجر به کشته شدن تعداد زیادی از انسان‌ها و خسارت‌های گوناگون شد. پس از متوقف کردن دئوس، اجزای آن را به بخش‌های مختلفی تقسیم کردند و سپس تصمیم گرفته شد که دئوس از قلمرو فدراسیون کهکشانی خارج شود و مورد پژوهش قرار گیرد تا بفهمند علت بروز این فاجعه چه بوده و در صورت لزوم آن را نابود کنند.

برای این ماموریت ابر کشتی فضایی الدریج انتخاب شد؛ برای انتقال هسته‌های جداشده‌ی دئوس و همچنین حمل بازماندگان حادثه به سیاره‌ای دیگر.
الدریج به اولین موتور شبه‌ابدی تاریخ که هیچ‌گاه خسته نمی‌شود، مجهز شده بود. این موتور تنها یک ژنراتور فوق‌العاده کارآمد نبود؛ بلکه امکان تولید میدان‌های دفاعی از طریق فضای منحصر‌به‌فرد شیء مطلق (Absolute Object) و فعال‌سازی ناوبری با سرعت فرا-نوری و موارد دیگر را فراهم می‌کرد.

الدریج سفر خود را آغاز کرد و تعداد زیادی از انسان‌ها در آن حضور داشتند. یکی از آن‌ها پسری یتیم به نام ابل (Abel) بود. ابل هنگام گشت و گذار در این ابر کشتی فضایی، به طور تصادفی به زوهر برخورد کرد و مانند هر کودکی چیزی را لمس کرد که نباید لمس می‌کرد...


📝 ادامه دارد.
بخش اول را از اینجا بخوانید
#Xeno #Xenogears
⚜️Ionia⚜️


💠 انیمه فانتزی جدید جناب مامورو هوسودا کارگردان عناوینی چون The Girl Who Leapt Through Time, Wolf Children, Mirai, Belle و... معرفی شد.

این انیمه که Scarlet نام دارد درباره شاهدختی قدرتمند است که توانایی فراتر رفتن از حد زمان و مکان را دارد.
هوسودا این انیمه را متمایز از کارهای پیشین خود توصیف کرده است.
استودیو Chizu سکان دار ساخت این انیمه می‌باشد.

📅 تاریخ پخش: زمستان 2025

#News
Ionia


💠 عنوان رها شده در سراشیبی اقتباسات ویدئوگیم WB اینبار از نغمه آتش و یخ.


چندی پیش در مراسم TGA امسال تریلری از اقتباس جدید دنیای بازی تاج و تخت به عنوان Kingroad منتشر شد. اثری که چندسالی می‌شود به دستان Netmarble، استودیویی کره ای برای پلتفرم موبایل توسعه می‌یابد. با مشاهده‌ای ساده به ساختار و محتوای تریلر‌ می‌توان به این نتیجه رسید که کسادی بازار ویدئو گیم وارنر همچنان آن‌ها را مجاب کرده تا با توسعه‌ عنوانی ضعیف از منظر ارزش توسعه تولید باری دیگر دست در جیب مخاطبین خود کند و به کوه اقتباسات بی‌ثمر خود از نغمه آتش و یخ بیافزاید. وارنر به جای چراغ سبز نشان دادن به توسعه عناوینی درخور آثار در اختیار خود و استفاده هوشمندانه از نمسیس سیستم که در انحصار آن‌هاست، همچنان به توسعه عناوینی بی ثمر و بی‌ارزش ادامه می‌دهد. گواه این امر نیز نه احساسات مخاطبین بلکه کارنامه اخیر وارنر در این حیطه از سرگرمی است که حکایتی سرشار از شکست های‌ پیاپی می‌باشد.


#Asoiaf
Ionia


انضباط، بزرگ‌ترین سلاح در برابر خودپرستان است. در برابر توحش متعصبان، باید میزان فضیلت خویشتن‌داری خود را در پاسخ‌گویی به جنایت آنان بسنجیم. امامبادا در خطابه‌های پارسایی خویش، ادعا کنیم که خود عاری از متعصبانیم. چرا که خودپرستی در هر جایی که سنت حضور دارد ریشه می‌دواند، و بیشتر اوقات زمانی این تصور شکل می‌گیرد که سنت‌ها مورد حمله قرار گرفته است. متعصبان به همان آسانی در محیطی که انحطاط اخلاقی در آن دیده می‌شود پدید می‌آیند که در محیطی که عقیده ای یکسان را دارا هستندو سرشار از بی‌عدالتی است.


آرتیست
#Malazan
Ionia


💠دختری که بازگشت(داستانک‌های رونترا)

اثر مایکل مک‌کارتی

«به حرفم گوش کن،»
به دختری کوچک که کنار این گودال پیدایم کرده می‌گویم.
«باید گوش کنی. وقت زیادی نداریم.»
او بدون حتی ذره‌ای ترس در چشمانش به جلو خم می‌شود.
«بگو باید چه کار کنم.»
از او خوشم می‌آید. لبخندی کم‌رنگ برای اولین بار، بعد از چیزی که به نظر می‌رسد... ابدیت است، روی صورتم می‌نشیند. «این نه،»، به تیری که مانند نیزه‌ای در دستش گرفته اشاره می‌کنم.
من هم وقتی که کودک بودم و ووید مرا از خانواده‌ام گرفت، بهتراز او نمی‌دانستم. اما بقیه، آن‌ها خیلی بی‌دقت بودند. قربانی‌ها، هدایا، پیشکش‌ها، هر اسمی که بخواهی رویشان بگذاری، هیچ‌وقت جواب نمی‌دادند. این چیزی نیست که با هدایا و دعاها راضی شود. فقط می‌خواهد همه‌چیز را ببلعد.
«می‌خواهی آن را بکشی؟ می‌خواهی نابودش کنی؟» از او می‌پرسم.
سرش را تکان می‌دهد.
«پس گرسنه نگهش دار.»
احساس سوزش سوزن‌هایی که روی پوستم فرو می‌روند قوی‌تر می‌شود، انگار که به این حرف ها واکنش نشان ‌می‌دهد. حضوری تهدیدآمیز در اطرافمان احساس می‌شود و پوستم مثل زه کمان سفت می‌شود. پیش از آن که بیایند یک نفس عمیق دیگر می‌کشم.
شن شروع به حرکت می‌کند، چین می‌خورد و فرو می‌ریزد، مثل ساعت شنی. تپش‌های عجیب نور در آسمان پخش می‌شود، و موجودات تاریکی خود را به دل شب شوریما می‌کشند، جیغ می‌زنند و آب دهانشان می‌ریزد. خودم را ثابت نگه می‌دارم و انرژی درون پوسته‌های شانه‌ام را آماده می‌کنم.
دندان‌هایم را روی هم فشار می‌دهم و رها می‌کنم.
حرارت انعکاس نور‌های بدنم و درد به سرعت به هدفشان می‌رسند، باریدن می‌گیرند، موجودات را متوقف می‌کنند، و به اطراف پرتشان می‌کنند. هوا پر می‌شود از بوی تند اسید و صدای زوزه‌ی کیتین در حال ذوب شدن.
به‌زودی، دیگر چیزی از آن‌ها باقی نمی‌ماند. منتظر می‌مانم که سوزش سوزن‌ها متوقف شود، اما این اتفاق نمی‌افتد.
دخترک کنارم در حالت آماده باش نشسته است. احتمالاً نمی‌تواند درک کند چه چیزی را می‌بیند.
«درد داره؟» زمزمه می‌کند، دستش به سمت فلس‌های درخشان بازویم دراز می‌شود.
ناخودآگاه دستم را عقب می‌کشم. او حتی پلک هم نمی‌زند.
«گاهی اوقات،» اعتراف می‌کنم.
چندان دور نیست، دهکده‌اش هنوز خواب است، بیشترشان بی‌خبر. مطمئناً کنجکاوی این دختر کوچک را به اینجا کشانده است. داستان‌های زیادی، افسانه‌هایی که هم ترسناک و هم شگفت‌انگیزند. موجوداتی تهی که در شب‌های تاریک شکار می‌کنند و با هم ارتباط می‌گیرند.

ادامه دارد...


پیش زمینه مرتبط
#Lol
Ionia


💠 فصل دوم سریال HOTD نامزد دریافت ده جایزه در مراسم Ciné Break شده است.
نامزدی های به ترتیب:

Emma D’Arcy — Best Actress
Matt Smith — Best Actor
Eve Best — Best Supporting Actress
Olivia Cooke — Best Supporting Actress
Fabien Frankel — Best Supporting Actor
Rhys Ifans — Best Supporting Actor Best Drama Series
Best Action & Adventure Series
Best Sci-fi/Fantasy Series
Best Series


#Asoiaf #HOTD
Ionia


آیا تا به‌حال این فکر به ذهنتان خطور کرده است عالیجناب ناین‌فینگرز که شمشیر با دیگر سلاح‌ها متفاوت است؟
تبرها، گرزها و دیگر سلاح‌ها به اندازه کافی کشنده هستند اما همچون نیرویی پوچ بر کمر آویزان می‌شوند.
سپس چشمانش را به دسته‌ی شمشیرش دوخت. آهنی به سردی یخ که شیارهایی ظریف برای دست‌گیری بهتر بر روی آن قرار داشت و در نور مشعل به سان خورشید می‌درخشید. آن‌گاه سخن را ادامه داد. «اما شمشیر... شمشیر سخن می‌گوید»

«عه؟»

مطمئنا وقتی غلاف است چیزی برای گفتن ندارد اما تنها کافی‌ست که دست خود را بر روی دسته شمشیر بگذارید. آن‌گاه است که شروع به زمزمه در گوش دشمن خود می‌کنید. «هشداری ملایم. یک گوشزد. آیا می‌شنوی؟»

لوگن به آرامی سر تکان داد. «حالا» بیاز زمزمه کرد. «اکنون آن را با شمشیری که نیمی از آن از غلاف کشیده شده مقایسه کنید. فلزی که نیمی از آن سر از غلاف بیرون آورده و واژه‌ای نقره‌ گون در نزدیکی دسته می‌درخشد.» تیغه خود کُند بود اما لبه‌هایش درخششی سرد و یخ زننده داشت. «حالا بلندتر سخن می‌گوید، مگر نه؟ خش خشی سرشار از تهدیدی دهشتناک. وعده‌ی مرگ می‌دهد. آیا می‌شنوی؟»

لوگن دوباره سر تکان داد. چشمانش به لبه‌ی درخشان شمشیر دوخته شده بودند. «حال آن را با شمشیری کاملا کشیده مقایسه کنید.» بیاز ناگهان تیغه بلند را از غلافش با صدای زنگ ضعیفی بیرون کشید و تا جایی که فاصله‌ای نچندان با صورت لوگن داشت بالا آورد. «حالا فریاد می‌کشد. مگر نه؟ فریاد مبارزه طلبی. به چالش می‌کشد. آیا آن را می‌شنوی؟»

«هممم» لوگن در حالی که به عقب خم شده بود گوشه چشمی به درخشش شمشیر انداخت.

بیاز آن را پایین آورد و به آرامی به داخل غلافش برد، چیزی که باعث تسکین لوگن شد. «بله، یک شمشیر صدا دارد. تبرها و گرزها و غیره به اندازه کافی کشنده هستند، اما شمشیر یک سلاح ظریف است و برای یک مرد ظریف مناسب است. من فکر می کنم شما، عالیجناب ناین‌فینگرز، ظریف تر از آن هستید که به نظر می رسید.» لوگن در حالی که بیاز شمشیر را به دست او می‌داد اخم کرد. او به چیزهای زیادی در زندگی‌ش متهم شده بود، اما نه به ظریف بودن. «آن را یک هدیه در نظر بگیرید. از خوش رفتاری شما سپاس‌گزارم.»


#TheFirstLaw
Ionia


💠 بازهم تاکید دوباره ساخت اسپین‌آف های فراوان از آرکین، اینبار از سوی کریستین لینک، یکی از خالقین این عنوان که به تازگی با رسانه The direct این گفتگو را کرده است.

ما قطعاً تعدادی محصول داریم که به نوعی از «آرکین» الهام گرفته‌اند. ما در مرحله‌ای هستیم که هنوز در حال توسعه آن‌ها هستیم. هیچ چیزی هنوز به تولید کامل نرسیده است، اما به‌طور جدی در حال توسعه چند مورد از آن‌ها هستیم که واقعاً برایشان هیجان‌زده‌ایم.
همچنین او افزود:
ما می‌خواهیم داستان‌های بیشتری روایت کنیم... برخی از داستان‌هایی که در حال حاضر در حال توسعه آن‌ها هستیم، شخصیت‌های کاملاً جدیدی از دنیای ما هستند، و برخی دیگر ادامه‌ای بر «آرکین» خواهند بود.
#Lol #Arcane
Ionia



20 last posts shown.