مشق امروز این بود :
"بابا نان اورد "
دخترک با قلم ریزش هِی
جمله ها در پی هم می اورد
پدرش خسته و رنجور ز در وارد شد
کودکش دید ز دور
با غمی در سینه زد لبخند به زور
کودک اما چشمش به دستان پدر بود انگار
مشق را خط زد و جایش بنوشت :
"دست بابا نان نیست "
غمگین گشـت انگار ...
🖇 : #راحین
@TheRaHain ☕️🕯
"بابا نان اورد "
دخترک با قلم ریزش هِی
جمله ها در پی هم می اورد
پدرش خسته و رنجور ز در وارد شد
کودکش دید ز دور
با غمی در سینه زد لبخند به زور
کودک اما چشمش به دستان پدر بود انگار
مشق را خط زد و جایش بنوشت :
"دست بابا نان نیست "
غمگین گشـت انگار ...
🖇 : #راحین
@TheRaHain ☕️🕯