مصاحبه ی تیم توکان با همسر شهید احمدی روشن، گوشه چشمی به دغدغه های مصطفای شهید....
🌷_به عنوان سوال اول میشه بپرسم وجود چه ویژگی هایی در شهید باعث
شد شما انتخابشون کنید؟
_صداقت،محبت،ایمان.
🌷لطفا میشه برای هر کدوم یک مثال ذکر بفرمایید؟
_برای صداقتش حقیقت ایشون نه کار داشت نه سربازی(رفته بود.)نه شغل(داشت)یه جوان شهرستانی ساده(بود).ایشون هیچوقت منو امیدوار نکردن که شرایط خیلی ایده آلی خواهند ساخت ولی قول دادن تلاششونو بکنن و برای محبت ایشون طی سه سال آشنایی تا ازدواج محبت خودشونو بارها اثبات کردن از نظر ایمان خب ایشون ظاهر موجه داشتن و مسئول معاون فرهنگی بسیج(بودند)،برنامه های مختلفی رو برگزار میکردند و من با نظراتشون آشنا بودم.
🌷_به نظر میرسه که شما ملاک های والاتری نسبت به بقیه افراد دارید اون ملاک ها چی بودند؟
_نمی دونم شاید؛ من همیشه آرزو داشتم زندگی شهیدگونه داشته باشم همیشه آرزوی زندگی با یه مرد ایده آل و مومن رو داشتم مثل حاج همت با اینکه در خانواده ی مرفهی بودم ولی اولویت برام ایمان و اعتقاد بود و خب آقا مصطفا رو با اینکه شرایط ایده آلی در آن زمان نداشتند_چون جوان 22 ساله بوند_پذیرفتم.
🌷خانواده ی شما مخالفتی نکردند؟
چرا،به خاطر همین 3 سال طول کشید.
🌷رابطه ی شهید با خانواده شون چجوری بود؟
_رابطه ی شهید با خانواده ی خودشون عالی بود مخصوصا مادر؛خب با بنده و علی هم با اینکه زمان بسیار کوتاهی در منزل بودند سعی میکردن جبران کنن.
_از قول شما فکر میکنم نقل شده بود که ایشون زمان کمی رو توی خونه بودند درسته؟
بله دقیقا چون محل کار نطنز بود چون بسیار خوشرو و پرانرژی بودند دلخوری من رو با گشاده رویی از بین میبردند.
🌷ایشون توی تربیت علیرضا روی چه چیزی تاکید داشتند؟
حقیقت شیوه ی تربیتی من و ایشون مانند هم بود و در تربیت بنده دخالتی نداشتند چون حضورشون کم بود ولی شدیدا به شجاعت و اینکه درد مردم ستم کشیده رو درک کنه تاکید داشتند.
🌷_به عنوان سوال اول میشه بپرسم وجود چه ویژگی هایی در شهید باعث
شد شما انتخابشون کنید؟
_صداقت،محبت،ایمان.
🌷لطفا میشه برای هر کدوم یک مثال ذکر بفرمایید؟
_برای صداقتش حقیقت ایشون نه کار داشت نه سربازی(رفته بود.)نه شغل(داشت)یه جوان شهرستانی ساده(بود).ایشون هیچوقت منو امیدوار نکردن که شرایط خیلی ایده آلی خواهند ساخت ولی قول دادن تلاششونو بکنن و برای محبت ایشون طی سه سال آشنایی تا ازدواج محبت خودشونو بارها اثبات کردن از نظر ایمان خب ایشون ظاهر موجه داشتن و مسئول معاون فرهنگی بسیج(بودند)،برنامه های مختلفی رو برگزار میکردند و من با نظراتشون آشنا بودم.
🌷_به نظر میرسه که شما ملاک های والاتری نسبت به بقیه افراد دارید اون ملاک ها چی بودند؟
_نمی دونم شاید؛ من همیشه آرزو داشتم زندگی شهیدگونه داشته باشم همیشه آرزوی زندگی با یه مرد ایده آل و مومن رو داشتم مثل حاج همت با اینکه در خانواده ی مرفهی بودم ولی اولویت برام ایمان و اعتقاد بود و خب آقا مصطفا رو با اینکه شرایط ایده آلی در آن زمان نداشتند_چون جوان 22 ساله بوند_پذیرفتم.
🌷خانواده ی شما مخالفتی نکردند؟
چرا،به خاطر همین 3 سال طول کشید.
🌷رابطه ی شهید با خانواده شون چجوری بود؟
_رابطه ی شهید با خانواده ی خودشون عالی بود مخصوصا مادر؛خب با بنده و علی هم با اینکه زمان بسیار کوتاهی در منزل بودند سعی میکردن جبران کنن.
_از قول شما فکر میکنم نقل شده بود که ایشون زمان کمی رو توی خونه بودند درسته؟
بله دقیقا چون محل کار نطنز بود چون بسیار خوشرو و پرانرژی بودند دلخوری من رو با گشاده رویی از بین میبردند.
🌷ایشون توی تربیت علیرضا روی چه چیزی تاکید داشتند؟
حقیقت شیوه ی تربیتی من و ایشون مانند هم بود و در تربیت بنده دخالتی نداشتند چون حضورشون کم بود ولی شدیدا به شجاعت و اینکه درد مردم ستم کشیده رو درک کنه تاکید داشتند.