شاید اگه یکم بیشتر دوستم داشتی هیچ وقت اینطوری نمیشد ... هیچ وقت اینطوری نمیشدم ... شاید اگه یکم کمتر قضاوتم می کردی .. اگه یکم کمتر سرزنشم می کردی ... اگه یکم کمتر پسم میزدی و اگه یکم بیشتر دوستم داشتی ... هیچ وقت کارمونبه اینجا ختمنمیشد.
جایی که تو باشی و من ... تنفر باشه و سیاهی .. جایی که تو پشیمونی و من سر خورده از مرضی که بهش مبتلام ... جایی که دیگه راهی نباشه، دیگه حرفی نباشه دیگه احساسی نباشه .. فقط من باشم و تو ... با یه تکرار بی وقفه پارادوکس عجیب و کشنده.
جایی که تو باشی و من ... تنفر باشه و سیاهی .. جایی که تو پشیمونی و من سر خورده از مرضی که بهش مبتلام ... جایی که دیگه راهی نباشه، دیگه حرفی نباشه دیگه احساسی نباشه .. فقط من باشم و تو ... با یه تکرار بی وقفه پارادوکس عجیب و کشنده.