بوی شیرینی های تازه
پارک رو به رو
آدم ها کنار هم میخندن حرف میزنن دو تا دوست با هم بحث میکنن
صدای ماشین ها پیر مردی که خسته است و تنها دقه دقه اش اینه که به دختراش کمک کنه دختری که فکر میکنه خیلی عجیبه فقط بخاطر تیپش
همه و همه اینجان همه چیز برایم خاکستری رنگ و تنها رنگی که میبینم آبیست ..
دژاو چشمانم دلتنگ توست..
پارک رو به رو
آدم ها کنار هم میخندن حرف میزنن دو تا دوست با هم بحث میکنن
صدای ماشین ها پیر مردی که خسته است و تنها دقه دقه اش اینه که به دختراش کمک کنه دختری که فکر میکنه خیلی عجیبه فقط بخاطر تیپش
همه و همه اینجان همه چیز برایم خاکستری رنگ و تنها رنگی که میبینم آبیست ..
دژاو چشمانم دلتنگ توست..