بعد نگاه به آسمون انداختم و ابرها رو دیدم
یه جورایی همشون داشتم بهم لبخند میزدن
دو تا چشم و یه لبخند:)
با خودم گفتم کاش الان یکی بود باهاش دردودل میکردم بعد وقتی آسمونو دیدم دیدم ابرها دارن بهم میخندن با خودم گفتم شاید خدا داره اینجوری بهم میگه که تنها نیستی و من بودم و حرفاتو شنیدم
یه جورایی همشون داشتم بهم لبخند میزدن
دو تا چشم و یه لبخند:)
با خودم گفتم کاش الان یکی بود باهاش دردودل میکردم بعد وقتی آسمونو دیدم دیدم ابرها دارن بهم میخندن با خودم گفتم شاید خدا داره اینجوری بهم میگه که تنها نیستی و من بودم و حرفاتو شنیدم