یهویی بین تمام هیاهو های کلاس و مغزم بهم میگه
اونی که واقعی عاشقته منم منم منم (:
اول فکر کردم با من نیست
یکی از همین آدمای حسود دورم بهم پیام داد که:
اون حالش خوب نیست مزخرف میگه
اون بهم گفت
به حرف اون توجه نکن
اینجا میخوامت الان...
با این حرفاش یهو منو از مرز سکوت بیرون کشید
یهویی فهمیدم که بین تمام نخواستن های دنیا بالاخره یه نفر منو میخواد
فهمیدم که من واقعا چقد دوسش دارم
شاید این دوست داشتن از مرزش گذشته
و اینکه خیلیا نمیخوان من و اون ما باشیم (: