کانال بررسی ادبیات متوسطه اول


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


کانال بررسی ادبیات متوسطه اول
✒تحلیل درس به درس سه پایه
✒نمونه آزمون مستمر و پایانی
✒طرح درس ،دانش زبانی وادبی و ....
https://t.me/adabiyat_m1

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


Microsoft.Word.16.0.7030.1014.apk
61.3Mb
نرم افزار باز کردن فایل ها ی ورد

@adabiyat_m1


Forward from: parande
#واژگان #هم_آوا #خرد #خورد


⭕️خُـرد: به ضمّ اول و سكون دوم، به معناي «كوچك»، «ريز»، و «اندك»

خردسال، خرد كردن، خرد شدن، پولِ خرد، و ...✅

⭕️خورد: سوم شخص ماضي مطلق و از ماده ي فعل «خوردن»
خورد و خوراك، خورد و خواب، و... ✅

«خُرده» به همان معناي «خُـرد» است و نبايد به صورت «خورده» (صفت مفعولي از فعل خوردن) نوشته شود.

خُرده فروشي، خُرده گيري، خُرده بيني، خُرده مالك، خُرده حساب، خُرده كاري،، خُرده ريز، خُرده خُرده، يك خُرده، و ... ✅

سالخورد، سالخورده، و .... ✅

اصطلاح عاميانه «خورده برده» از خوردن و بردن گرفته شده و نبايد آن را «خُرده بُرده» نوشت.
من از كسي خورده برده ندارم. ✅

⭕️خورده برده ✅

⭕️خرده برده ❌


#خورده #خرده #خوردن #ابوالحسن_نجفي #غلط_ننويسيم


Forward from: parande
کلمات هم آوا🔰 متبوع/مطبوع متبوع=موردتبعیت مطبوع=خوشایند . . هم آوا 🔰 علم/الم. علم=پرچم. الم=درد و رنج. هم آوا🔰زرع/،ذره. زرع=کاشتن. ذرع=مقیاس طول. هم آوا🔰نواهی/نواحی. نواهی=نهی شده ها. نواحی=ناحیه ها. هم آوا🔰منسوب/منصوب. منسوب=نسبت داده شده. منصوب=گماشته.شده . . . هم آوا🔰اجل/عاجل. اجل=اینده. عاجل=شتاب کننده. هم آوا🔰امل/عمل. امل=ارزو. عمل=کار.
. هم آوا🔰مستور /مسطور. مستور=پوشیده. مسطور=نوشته شده


Forward from: parande
✳️ غلط ننویسیم!

ابوالحسن نجفی؛ ادیبی که غلط ننوشت

کم‌تر کسی است که دستی در نوشتن به زبان فارسی داشته باشد و کتاب «غلط ننویسیم» را نخوانده باشد یا بارها به آن  رجوع نکرده باشد. ابوالحسن نجفی برای هر فارسی‌دان و فارسی‌خوان که دل در گرو این زبان دارد و به تعبیر احسان یارشاطر «زبان فارسی وطن او است»، درسی برای آموختن دارد. نجفی کتاب «غلط ننویسیم» را در دهه شصت خورشیدی نوشت. محمدرضا باطنی، زبان‌شناس، در همان زمان نقدی بر این کتاب نوشت که در مجله آدینه منتشر شد و سروصدای بسیاری به پا کرد.

ابوالحسن نجفی در پیش‌گفتار کتاب «غلط ننویسیم» می‌آورد: «سخن‌گفتن به فارسی برای کسانی که این زبان را از کودکی آموخته‌اند ظاهرا کار آسانی است. ما به همان سادگی که نفس می‌کشیم با دیگران نیز سخن می‌گوییم. اما نوشتن به فارسی به این آسانی نیست.»
.
پیشنهاد نام این کتاب از نصرالله پورجوادی بود. پورجوادی عموم نقدهای به این کتاب را این‌گونه معرفی می‌کند: «اساس نقدی هم که به آن می‌کردند، ناظر به عنوان آن بود و اینکه در زبان فارسی یا به طور کلی در هر زبانی، غلط و درست نداریم. زبان یک چیزی است که مردم برای تفهیم و تفاهم به کار می‌برند و هر چه به کار بردند و تا آنجا که توانستند معانی خودشان را منتقل کنند به یکدیگر خوب است. کار زبان اصلاً این است و درست و غلط به آن صورت در زبان نداریم.»
.
محمدرحیم اخوت، نویسنده و منتقد ادبی، برای ابوالحسن نجفی عبارت «قافله‌سالار ادبیات مدرن» را به کار می‌برد (همان، ص۱۲۰)، عبدالله کوثری، مترجم سرشناس ایرانی، او را «آموزشگار یک نسل» معرفی می‌کند (همان، ص۱۲۴) و سیروس علی‌نژاد، نویسنده و رزنامه‌نگار ایرلنی، نجفی را «تجسم فرهنگ» می‌داند.

علی‌نژاد در معرفی ابوالحسن نجفی می‌گوید: «آدمی بی‌هیاهو و شخصیتی بی‌سروصدا از نوع کمیاب! من از این نوع، عباس زریاب خویی را می‌شناسم و ایرج افشار را. نوع نادری است. در انزوای خود می‌نشیند، دود چراغ می‌خورد، از رفتن به بازار خودفروشی پرهیز می‌کند و بی‌آن‌که مدام در فکر مطرح کردن خود باشد، پیش پای دیگران نور می‌تاباند.» (اندیشه پویا، شماره ۳۲، ص۹۹)
.
ابوالحسن نجفی، شهریور و مهرماه ۱۳۹۴ در بیمارستان بستری شد. او سرانجام در روز جمعه دوم بهمن‌ماه ۱۳۹۴ در سن ۸۶ سالگی درگذشت.

اما درگذشت #ابولحسن_نجفی توام با نگرانی‌های مالی بود. او در اواخر عمر خود دچار بیماری شده بود و تنگدستی مالی نیز باری بر بیماری او شده بود. نجفی در جمله ای بس دردناک به خبرنگاری گفته بود: «تکلیف هزینه درمان و زندگی خود را نمی‌دانم».




Forward from: parande
Video is unavailable for watching
Show in Telegram
#دکلمه

تو بمن خندیدی
و نمیدانستی من به چه دلهره
از باغچه ی همسایه سیب را دزریدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید ....

#حمید_مصدق
#مریم_قاسمی_صدر


Forward from: parande
‍ دلم برای کسی تنگ است
که آفتاب صداقت را
به میهمانی گلهای باغ می آورد
و گیسوان بلندش را
به بادها می داد
و دستهای سپیدش را
به آب می بخشید

دلم برای کسی تنگ است
که چشمهای قشنگش را
به عمق آبی دریای واژگون می دوخت
و شعرهای خوشی چون پرنده ها می خواند

دلم برای کسی تنگ است
که همچو کودک معصومی
دلش برای دلم می سوخت
و مهربانی را
- نثار من می کرد

دلم برای کسی تنگ است
که تا شمال ترین شمال
و در جنوب ترین جنوب
همیشه در همه جا
- آه با که بتوان گفت
که بود با من و
- پیوسته نیز بی من بود
و کار من ز فراقش فغان و شیون بود

کسی که بی من ماند
کسی که بی من نیست
کسی ...
-دگر کافی ست



#حمید_مصدق


Forward from: parande
#زادروز_شاعر
نهم بهمن
#حمید_مصدق
شاعر، استاد دانشگاه و وکیل

#زندگینامه

حمید مصدق در نهم بهمن ماه سال ۱۳۱۸ در شهرضا متولد شد. او چند سال بعد به‌ همراه خانواده‌اش به اصفهان رفت و تحصیلات خود را در آنجا ادامه داد. مصدق در دوران دبیرستان(دبیرستان ادب) با منوچهر بدیعی، هوشنگ گلشیری، محمد حقوقی و بهرام صادقی در یک مدرسه بودند و با آنان دوستی و آشنایی داشت.

دبیرستان ادب انجمن های مختلفی از جمله انجمن كتاب، انجمن نمایش و انجمن ادبی داشت،این فضا و قرار گرفتن در کنار دوستانی که همه ذوق ادبی داشتند، باعث شکوفایی استعداد ادبی مصدق شد.

مصدق در ۱۳۳۹ وارد دانشکدهٔ حقوق شد و در رشتهٔ بازرگانی درس خواند. از سال ۱۳۴۳ در رشتهٔ حقوق قضایی تحصیل کرد و بعد هم مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد گرفت.
حمید مصدق در هشتم آذرماه ۱۳۷۷ بر اثر بیماری قلبی در تهران درگذشت.

اکثر اشعار حمید مصدق عاشقانه هستند که "دکتر محمد صنعتی "روانپزشک و دوست مصدق علت آنرا اینگونه بیان می کند:
"حمید دوست داشت كه از این لحظات زندگی‌اش لذت ببرد به جای اینكه برای مرگ خودش گریه كند و سوگوار باشد ، و چیزی كمكش می كرد این كار را بكند وجود عشق بود – خیلی از شعرا اینگونه بودند- حتی اگر فرض باشد … حمید عاشق بود . این عشق به زندگی او بود ،...این عشق به شعر بود ، به هر حال اینها كمك می كرد بتواند هراس از مرگ را لاپوشانی كند."


Forward from: parande
چه کسی باور کرد
جنگل جان مرا
آتش عشق تو خاکستر کرد...



- نهم بهمن‌ماه
- زادروز #حمید_مصدق

یاد و نامش گرامیباد


دست سازه های ادبیات ارسال بانو ندا





















20 last posts shown.

2 195

subscribers
Channel statistics