یک بار چیزی از سپانلو پرسیدم. در جواب، این آخرین سطرهای «ملّاح خشکرود(۱)»ش را خواند. چیزی را هم که پس از رفتنش نوشتم با همین سطرها آغاز کردم، که بسیار مشابه زیستنش یافتم.
http://telegram.me/alvandbh
http://telegram.me/alvandbh