قبلاً ها فکر میکردم ثبت لحظات زندگیم تو دفترچه خاطرات قشنگه
مرور کردنشون باعث میشه با لبخند بگذرم
ولی امروز دفترچه ها رو پیدا کردم و تا عمق وجودم درد و حس کردم...تک تک اون لحظات واسم مرور شد
و فهمیدم یه بچه هفت هشت ساله چطوری از همون تایم تا الان عوض شده و بزرگ شده و تغییر کرده
یه سری جملات و داشتم میخوندمو یه سری حرفا که با خودم گفتم این واقعا یه بچه هشت ساله نوشته ؟
اینو واقعا تجربه کرده ؟
این واقعا حرف یه بچس؟
گاهی وقتها دلت نمیخواد زود بزرگ شی و درک کنی
قبلاً میگفتم برگردم عقب دوران بچگی که هیچی نمیدونستم همونجا زمان وایسه الان به این نتیجه رسیدم من هیچوقت بچه نبودم..
مرور کردنشون باعث میشه با لبخند بگذرم
ولی امروز دفترچه ها رو پیدا کردم و تا عمق وجودم درد و حس کردم...تک تک اون لحظات واسم مرور شد
و فهمیدم یه بچه هفت هشت ساله چطوری از همون تایم تا الان عوض شده و بزرگ شده و تغییر کرده
یه سری جملات و داشتم میخوندمو یه سری حرفا که با خودم گفتم این واقعا یه بچه هشت ساله نوشته ؟
اینو واقعا تجربه کرده ؟
این واقعا حرف یه بچس؟
گاهی وقتها دلت نمیخواد زود بزرگ شی و درک کنی
قبلاً میگفتم برگردم عقب دوران بچگی که هیچی نمیدونستم همونجا زمان وایسه الان به این نتیجه رسیدم من هیچوقت بچه نبودم..