. ָ࣪ꉂ魔法𝐀𝐦𝐲៸៸


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


𝙁𝙧𝙚𝙮𝙖;
https://t.me/harfmanbot?start=1989732637

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


Video is unavailable for watching
Show in Telegram


کمرش پاهاش..
برین اونور بندازم خودمو از ی جایی


ودفاک
چیه این..
وای


دوس دارم لیریک بزنم


Video is unavailable for watching
Show in Telegram


لالیسا


Forward from: حرفتو ناشناس بزن۲
https://t.me/AngelBlackWings/418
ام‌وی چی




بعد من چرا انقد بیخیالم


ودفف
فردا ام وی میاد؟


بدترین حالت تنهایی اینه که بدونی اونی که تنهات گذاشته تنها نیست.


...:)))
و توعم قطعا فرشته ای هستی که همیشه خوشحالم کرده و در هر شرایطی کنارم بوده..
حتی با اینکه کامل نیستم ولی بازم پیشم موند و انرژی میده و باعث میشه بتونم قوی بمونم.
وای تنک


Forward from: 𝖡𝗅𝖺𝖼𝗄 𝖣𝗂𝖺𝗋𝗒;
ملینا یه وایب خیلی خاصی بهم میده
بودنش توی زندگیم مثل فرشته ایه که از آسمون اومده، ولی بخاطر سختیایی ک کشیده بالهاش مشکی شده و توی تاریکی شب، بالهاشو دور خودش میپیچه و کسی نمیتونه ببینتش، ولی من پیداش میکنم و بغلش میکنم و میگم؛ هی لاو، من کنارتم و نمی‌زارم دیگه تنهایی توی تاریکی شب غرق بشی و تنها بمونی! هرچقد تاریک و ترسناک و طولانی باشه من بازم کنارت میمونم و وقتی که به بالهای سیاهت نگاه میکنم یاد این میفتم که این بالهای سیاه تورو خاص کرده و نشون دهنده سختیاییه که کشیدی و همین، شخصیت خواستنی و قشنگ تورو شکل میده:)


@AngelBlackWings


حداقل امروز یکم از مود مزخرفم دور شم و خوشحال باشم🕯🕯


Forward from: 𝙃𝙚𝙧𝙚𝓻𝓮
devil
دختر قبرستانی هیچکس براش اهمیت نداشت
از همه بدش میومد حتی از پدر مادرش
حتی یدونه دوست هم نداشت
مشکی می پوشید حتی یک بار هم در عمرش به مهمانی نرفته بود اون یه شیطان مغرور بود

توضیحات :شیطان ها موجوداتی هستن
با شاخ های بلند که توسط خدا طردد شدن بسیار حیله گر و زیرک رابطه خوبی با انسان ها ندارند
و تاحدودی مغرور

[https://t.me/AngelBlackWings]
🌚💀🦾


جوری ک برای همه چیز بی انگیزه و انرژی شدم؛ داره ترسناک میشه..




جون.


Forward from: 𝐃𝐞𝐯𝐢𝐥ホーン.
`` @AngelBlackWings⋅•
اونقدر از آدمای مهربون متنفر بود که حاضر بود هر سه شنبه شب زیر یک پل بشینه و تمام شب رو بلند گریه کنه تا اولین دست کمک به سمتش دراز بشه
و بعد نوبت قطع کردن این دست کمک بود!
آدما رو به خونه اش میکشوند و روی میز نهارخوری ای که چهار طرفش طناب های ضخیم به انتظار قربانیشون نشسته بودن...
و همیشه اینطور خودش رو راضی میکرد:
دست قطع شده ی اونا، قربانی دلسوزی های حال به هم زن خودشونه


You may hate me, but my middle finger loves you very much:)

20 last posts shown.

58

subscribers
Channel statistics