🏹🌈جشن تیرگان
13 فروردین را برای نحس بودنش بِدَر میکنند، اما 13 تیر را جشن میگیرند و صحبتی از نحس بودن این روز نیست. روزی که مردم باور دارند زمانی که آرش کمانگیر میخواست مرز ایران و توران را مشخص کند، تمام جانش را در تیر گذاشت و بعد از آنکه تیر را رها کرد، جسم بیجانش بر زمین افتاد و شهید راه وطن شد. در تاریخ سنتی “تیرگان” روز کمان کشیدن آرش کمانگیر و پرتاب تیر از فراز البرز است.
مراسم این روز:
🌦️🌈آبپاشی :این جشن در کنار آبها، همراه با مراسمی وابسته با آب و آبپاشی و آرزوی بارش باران در سال پیش رو همراه بودند و همچون دیگر جشنهایی که با آب در پیوند هستند، با نام عمومی «آب ریزگان» یا «آبپاشان» یا «سو شوران» یاد شده است.
🏺فال کوزه: یکی دیگر از مراسم این جشن مانند بسیاری از جشنهای ایرانی فال کوزه (چکُ دولَه) است. روز قبل از جشن تیرگان، دوشیزهای را برمیگزینند و کوزه سفالی سبزرنگ دهان گشادی به او میدهند که «دولَه» نام دارد. او این ظرف را از آب تمیز پر میکند و یک دستمال سبز ابریشمی را بر روی دهانه آن میاندازد. آن گاه «دولَه» را نزد همه کسانی میبرد که آرزویی در دل دارند و میخواهند در مراسم «چکُ دولَه» شرکت کنند و آنها شیء کوچکی مانند انگشتر، گوشواره، سنجاق سر، سکه یا مانند اینها در آب دولَه میاندازند. سپس دختر دولَه را به زیر درختی همیشه سبز چون سرو یا مورْد میبرد و آنجا میگذارد. در روز جشن تیرگان و پس از مراسم آبریزان، همه کسانی که در دولَه چیزی انداختهاند و نیّت و آرزویی داشتهاند در جایی گردهم میآیند و دوشیزه دولَه را از زیردرخت به میان جمع میآورد. در این فالگیری بیشتر بانوان شرکت میکنند و سالخوردگان با صدایی بلند به نوبت شعرهایی میخوانند و دختر در پایان هر شعر، دست خود را درون دولَه میبرد و یکی از اشیاء را بیرون میآورد. به این ترتیب، صاحب آن شیء متوجه میشود که شعر خوانده شده مربوط به نیّت، خواسته و آرزوی او بوده است.
🧶دستبند تیر و باد: در آغاز جشن،بعد از خوردن شیرینی، بندی به نام «تیر و باد» که از هفت ریسمان به هفت رنگ متفاوت بافته شده است به دست میبندند و (9 روز بعد) آن را باز کرده و در جای بلندی مانند پشت بام به باد میسپارند تا آرزوها و خواستههایشان را به عنوان پیامرسان به همراه ببرد. این کار با خواندن شعر زیر انجام میشود:
تیر برو باد بیا، غم برو شادی بیا، محنت برو روزی بیا، خوشه مرواری بیا...
❤️جشن تیرگان همایون باد❤️
13 فروردین را برای نحس بودنش بِدَر میکنند، اما 13 تیر را جشن میگیرند و صحبتی از نحس بودن این روز نیست. روزی که مردم باور دارند زمانی که آرش کمانگیر میخواست مرز ایران و توران را مشخص کند، تمام جانش را در تیر گذاشت و بعد از آنکه تیر را رها کرد، جسم بیجانش بر زمین افتاد و شهید راه وطن شد. در تاریخ سنتی “تیرگان” روز کمان کشیدن آرش کمانگیر و پرتاب تیر از فراز البرز است.
مراسم این روز:
🌦️🌈آبپاشی :این جشن در کنار آبها، همراه با مراسمی وابسته با آب و آبپاشی و آرزوی بارش باران در سال پیش رو همراه بودند و همچون دیگر جشنهایی که با آب در پیوند هستند، با نام عمومی «آب ریزگان» یا «آبپاشان» یا «سو شوران» یاد شده است.
🏺فال کوزه: یکی دیگر از مراسم این جشن مانند بسیاری از جشنهای ایرانی فال کوزه (چکُ دولَه) است. روز قبل از جشن تیرگان، دوشیزهای را برمیگزینند و کوزه سفالی سبزرنگ دهان گشادی به او میدهند که «دولَه» نام دارد. او این ظرف را از آب تمیز پر میکند و یک دستمال سبز ابریشمی را بر روی دهانه آن میاندازد. آن گاه «دولَه» را نزد همه کسانی میبرد که آرزویی در دل دارند و میخواهند در مراسم «چکُ دولَه» شرکت کنند و آنها شیء کوچکی مانند انگشتر، گوشواره، سنجاق سر، سکه یا مانند اینها در آب دولَه میاندازند. سپس دختر دولَه را به زیر درختی همیشه سبز چون سرو یا مورْد میبرد و آنجا میگذارد. در روز جشن تیرگان و پس از مراسم آبریزان، همه کسانی که در دولَه چیزی انداختهاند و نیّت و آرزویی داشتهاند در جایی گردهم میآیند و دوشیزه دولَه را از زیردرخت به میان جمع میآورد. در این فالگیری بیشتر بانوان شرکت میکنند و سالخوردگان با صدایی بلند به نوبت شعرهایی میخوانند و دختر در پایان هر شعر، دست خود را درون دولَه میبرد و یکی از اشیاء را بیرون میآورد. به این ترتیب، صاحب آن شیء متوجه میشود که شعر خوانده شده مربوط به نیّت، خواسته و آرزوی او بوده است.
🧶دستبند تیر و باد: در آغاز جشن،بعد از خوردن شیرینی، بندی به نام «تیر و باد» که از هفت ریسمان به هفت رنگ متفاوت بافته شده است به دست میبندند و (9 روز بعد) آن را باز کرده و در جای بلندی مانند پشت بام به باد میسپارند تا آرزوها و خواستههایشان را به عنوان پیامرسان به همراه ببرد. این کار با خواندن شعر زیر انجام میشود:
تیر برو باد بیا، غم برو شادی بیا، محنت برو روزی بیا، خوشه مرواری بیا...
❤️جشن تیرگان همایون باد❤️