کانال میزگرد آئیست‌ها و خداباوران


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


کانال ابرگروه میزگرد آئیست‌ها و خداباوران
گروه میزگرد آتییست‌ها و خداباوران
https://t.me/joinchat/MWF7tEmUnYy01n-CIanRLQ
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران
@iranian_antitheists
کتابخانه گروه
@TheBookOnline
آرشیو کنفرانس‌ها و مناظرات
@OurArchivesList

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


میزگرد آتئیست‌ها و خداباوران


‏انتخاب بین بد و بدتر، یک دروغ بزرگ و شیوه معمول حکومت‌های فاشیستی و #توتالیتر برای سرکوب بیشتر مردم است. وقتی بد را انتخاب کنید فرصت کافی برای بدتر شدن را هم به آن هدیه داده‌اید


@AtheistsAndTheistsPanel




میزگرد آتئیست‌ها و خداباوران

یکتا بودن خدا چه مزیتی دارد؟


یکی از افتخارات ادیان‌ توحیدی آن است که کشف کرده‌اند آفریننده جهان، یعنی #خدا یکی است، ولی استدلال نمی‌کنند که یکتابودن‌خدا چه مزیتی و افتخاری دارد و چطور ثابت شده که #خدا یکی‌ است

بیشتر پدیده‌های‌هستی از نتیجه تعادل دو نیروی کاملا مخالف شکل می‌گیرد و بدون بودن نیروی مخالف، نیروی اولیه مفهومی ندارد

• اگر روشنایی در برابر تاریکی نباشد، روشنایی خود مفهوم و اثری ندارد، و اثر آن هنگامی مشخص می‌شود که نیروی مخالف آن وجود داشته باشد
• همینطور روز و شب، سرما و گرما، نر و ماده، الکترون و پروتون، مثبت و منفی و .... نیز همه با وجود همدیگر تعریف‌پذیرند

بنابراین اگر فرض کنیم که جهان آفریدگاری دارد، به عقل نزدیکتر خواهد بود که بجای یک خدا، دو خدا وجود داشته باشد تا حالت طبیعی دو نیروی لازم و ملزوم در اینجا هم دیده شود

جالب است که می‌بینیم خود یکتاپرستان در برابر خدا، نیروی‌مخالف او را پدید آورده و آنرا بنام #شیطان معرفی کرده‌اند که همان نیرو و توان خدا را دارد
از این یکتاپرستان باید پرسید، #شیطان را چه کسی آفریده؟ اگر این دردسر بزرگ را نیز خدا برای انسان آفریده، آیا باز هم باید بپذیریم که یکتاپرستی افتخار است؟ و یا اینکه چنین باوری یک ناآگاهی مسلم و نشانه‌ای از تاریک‌اندیشی و ندانستن‌های بسیار می‌باشد؟

چنین خدایی که خداوند ادیان توحیدی است، با توجه به نوشته‌های کتاب‌ها و دستورات دینی فقط می‌تواند یک خودپرست پُرمدعا، روانپریشی سادومازوخیست، و دشمن زمین و مردمان آن باشد و بس

بقول زنده‌یاد #سعیدی‌سیرجانی

نـه‌پنهان، نه سربسته گویم سخن
خـدا نیست این جانور، اژدهاست
مرنج از مـن ای شیـــخ‌دانا که من
خدانــاشنـاسـم، اگر این خداست



@AtheistsAndTheistsPanel


​​شلیک‌کردند، تنشان‌سوراخ شد، چماق برادشتند لیکن مغزشان‌شکافت، دستان خود را مشت کردند، لاجرم استخوانشان شکست! نه گلوله‌ایم - نه چماق و نه مشت، بل از جنس اندیشه‌ایم ...

اندیشمند را می‌شود کشت، اندیشه را هرگز


همه شما دعوتید به تماشای آسمانی که ستارگانش پرنورتر از ستارگان شب‌اند ... ستارگانی از جنس اندیشه


☆ ابر گروه میزگرد آتئیست‌ها و خداباوران
☆ کــــانال میزگرد آتئیست‌ها و خداباوران



برای مبارزه با تاریکی، شمشیر مکش، چراغی بیفروز ✌🏾


🔸انجمن خردورزی🔸

نکته ای در مورد نسبت علم و دین

علیرضاموثق

گفته اند که در تاریخ ادیان، در مواجهه با پیشرفت-های علوم طبیعی و انسانی، سه مرحله رخ داده است:

اول)انکار و مقاومت و طرد و سرکوب با استناد به متون دینی.

دوم)در این مرحله، علوم موصوف، به جهت اقتدارشان پذیرفته می شوند و بعد، سعی می شود تا تفسیری از متون دینی ارائه شود که نزاع و تزاحم با آنها را کاهش دهد و یا منتفی کند.

سوم)طرح این ادعا که اساسا این علوم جدید، از متن دین اخذ شده و دین، زودتر آنها را گفته است و لذا می خواهند آن علوم را منسوب به خودشان کنند.

اما به نظر می رسد که حداقل در تاریخ دین اسلام در ایران، یک مرحله چهارمی نیز وجود دارد و آن اینکه پس از مدتی، وقتی بخشی از خود متون دینی-شان را برایشان قرائت می کنی، مدعی می شوند که «به مقدسات-شان توهین شده است و علیه ات شکایت می کنند و تا اعدام ات پیش می روند».

یعنی وقتی خود دین-شان را به خودشان نشان می دهی، می گویند به خود دین-مان توهین شده است(!)


ما فرزندان جغرافیا هستیم. محصول اتفاق. گاهی فکر می کنم وقتی یک کودک در سوئیس سراغ یخچال می رود تا شکلات صبحانه اش را بردارد، کودکی در یک قبیله آفریقایی با این ترس بیدار می شود که نکند امروز با تبر مردان قبیله دیگر که به دین و آیین آنها نیستند کُشته شود!

‏اگر در عربستان به دنیا می آمدیم احتمالاَ اسممان عبدالعزیز می شد، جوراب نمی پوشیدیم، بنز سوار می شدیم و از ایرانی ها بدمان می آمد!

‏ اگر در جامائیکا بودیم مسیحی می شدیم، غذاهای تند می خوردیم، می رقصیدیم و اگر کسی می گفت میای بریم شمال! نمی فهمیدیم چه می گوید!

‏ اگر در دانمارک به دنیا می آمدیم اسطوره هایمان وایکینگ ها بودند، پیرو کلیسای پروتستان می شدیم، احتمالاً به ازدواج همجنسگرایان رای می دادیم وبه جای شجریان از یورن_اینگمن لذت می بردیم.

وقتی همه چیز می تواند در عین سادگی، این همه پیچیده و خارج از کنترل ما باشد، یقه دریدن و خود را حق مطلق فرض کردن روی کره زمین چقدر عقلانی است؟

در سال۱۹۲۰ یعنی کمتر از صد سال پیش در میرناپور هند، روستاییان دو دختر هشت و یک و نیم ساله را پیدا کردند که با گله ای از گرگ ها زندگی می کردند. هوا را بو می کشیدند، آنقدر چهار دست و پا راه رفته بودند که تاندون ها و مفصل هایشان کوتاه شده بود و نمی توانستند قامتشان را راست کنند.

عاشق خوردن گوشت خام مخصوصا" لاشه بودند (آنها را دیده بودند که به شکل تهاجمی کرکس های بزرگ را دنبال می کردند و از اطراف لاشه حیوانات می تاراندند تا خودشان آن گوشت فاسد را بخورند).

اسم شان را آمالا و کامالا گذاشتند. آنها را به پرورشگاه انتقال دادند. دخترها فقط با دهان (بی استفاده از دست) غذا می خوردند. مثل سگ ها آب را با لیس زدن می خوردند. وقتی هوا گرم بود، زبانشان را بیرون می آوردند و له له می زدند. وقتی می ترسیدند یا احساس تهدید می کردند، غرش می کردند و دندان نشان می دادند.

به هنگام خواب به یكدیگر می‌‌پیچیدند و خرناس می‌‌كشیدند. از شب و تاریکی خوششان می آمد، رو به ماه زوزه می کشیدند و ...

کمی بعد آمالا مریض شد و مرد. کامالا ولی پس از چند سال سرانجام یاد گرفت با کمک دست بخورد و در روشنایی روز احساس راحتی کند. چند کلمه هم یاد گرفت. اما او هم در هفده سالگی، مریض شد و مرد.

گاهی فکر می کنم اگر در کنار گرگ ها بزرگ می شدم، الان این گوشی موبایل را با دستم گرفته بودم یا دندانم؟ موسیقی مورد علاقه ام زوزه بود یا چهچه زدن های قمرالملوک وزیری؟! اگر در آمازون زندگی می کردم نگران مارهای پیتون بودم یا سقوط یک پلاسکوی دیگر؟

می گفتم ایران ای مرز پرگهر یا نپال ای نامت سرچشمه هنر؟! اگر در کره_شمالی بودم قلبم را با حرف های کیم_جونگ_اون کوک می کردم یا در واتیکان وقتی پاپ حرف می زد به آن کار دیگر که کشیشان چون به خلوت می روند می کنند فکر می کردم...

نمایندگان خودخوانده پروردگار روی زمین! هرکجا که هستید! از پورتوریکو تا سریلانکا، از گینه بیسائو تا فنلاند! تشنگان و شیفتگان صاحبان قدرت؛ شاهان، امپراطوران، خلیفه ها و پریزیدنت ها! دست از این مطلق بودن بردارید! دست از این خود را یگانه بودن و بت پرستی مدرن بردارید ... زندگی تا این اندازه می تواند روی هوا باشد.

حال شما چطور است فرزندان جغرافیا...


Forward from: انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران
​​بوی گندی از مجازی به مشام می‌رسه

کار خردگرایان وطنی (بهتره بگم #خرگرایان) یا شده خاله‌زنک بازی و فضولی تو خصوصی‌ترین امور دیگران

⇐ ... با فلان پسر دوبار تو هفته گذشته لاس زده
⇐ ... تا دیروز دست چپ و راستش رو بلد نبود الان با ۷ نفر هر روز سکس‌چت میکنه
⇐ ... می‌گفت نامزد داره ولی همش آویزون ... بود
و .......

یا ادعای استادی و کارشناس ارشد ‌دین‌شناسی تلگرام (مدرکش رو هم حتما از دانشگاه هاروارد سر کوچشون گرفته و استاد راهنماش شیخ پشم‌الدین‌کشکولی بوده!) دارن و لقب‌هاشون رو ۱۰ تا قاطر هم نمی‌تونه بکشه
⇐ شیرشاه #دانشمند
⇐ خردگدای خرافه‌ستیز
⇐ سلطان‌بابک
⇐ و ....
همین اساتید مجازی حتی بلد نیستند چند جمله ساده انگلیسی رو به پارسی برگردونن و فرق وب‌لاگ رو از وب‌سایت هنوز تشخیص نمیدن بعد هر روز یک کانال میسازند و با نام‌هایی مثل افشاکده، از خرافه تا خریت، رسوایی اسلا‌گرایان، و از PV این و آن و اسکرین‌شات می‌گیرند تا در مواقع لزوم بعنوان آتو و برگ برنده از آن استفاده کنند

به این کامنت با دقت توجه کنید:
⇐ اما ... - خب ... شاگرد خودمان بوده، شاگردی ناخلف و بیسواد و پخمه ک در تمامی مناظراتش مجبور بودیم پشتیبانی کنیم چون مفلوکِ قصه ی ما بعد از دوسال شاگردی نزد ما هنوز بلد نبود ی روایت رو بررسی کنه ... علیرغم تمام تلاش هایش همیشه گمنام بود و جالبه ک طی چندسال فعالیت پشت نقاب حتی نتوانست امار یکی از خردگرایان رو بدست بیاره

هرگز یک آموزگار یا استاد، هرقدر هم که شاگردش بی‌سواد، و بی‌استعداد باشد، در بدترین حالت ممکن نیز در انظار عمومی چنین در مذمت شاگردش یاوه‌سرایی نمی‌کند
جناب استاد، عیب در شاگردشما نبود، عیب در شماست که فکر می‌کنید دانشمند و استاد هستید و بقول کتاب تازیان، شما هم همچون خری هستید که ۴ تا کتاب بارتان کرده‌اند، شاید بتوانید به ابهت و محتوی کتاب‌هایی که بر پشتتان است افتخار کنید و همقطارانتان شما را استاد خطاب کنند اما برای دیگران تنها یک ابله هستید که توهم دانایی دارید

دوستان تا وقتی نیاموزیم به انتخاب، سلیقه و زندگی خصوصی افراد احترام بگذاریم، حق نداریم خودمان را خردگرا، روشنفکر، آزادی‌خواه و خرافه‌ستیز بدانیم
اگر یک انسان بی‌خدا، به هردلیل، تحت هر شرایطی مسلمان شد، به خودش مربوط است. اگر یک انسان که تا دیروز دوست ما بود اما امروز به هر دلیلی قصد رفاقت ندارد، بی‌شرف نباشیم و اسرار او را علنی نکنیم
اگر به هر دلیلی شکست عشقی خوردید، همچون یک کفتار زخمی، دست به انشار عکس‌ها و سایر مسائل خصوصی او نزنید
دوست عزیز من، قرار نیست همه دنیا مثل تو بیاندیشند و مسائل را مثل تو حلاجی کنند.
اگر با کسی در یک گروه اختلاف سایقه داری بزدل و ترسو نباش، در کمال مدنیت از آنجا خارج شو و بگذار آنها به راه دیگری بروند و تو راه خودت را برو، و بفهم که پشت سر این و آن لجن‌پراکنی کردن و کانال ساختن و حقایق (به دید کوتاه‌نظر خودت) را بی پرده گفتن نه تو را آدم مهمی می‌کند و نه طرف مقابلت را خوار و خفیف

تو در واقع آنقدر ابله و کوته‌بینی که هنوز توانایی درک بین آنچه حقیقی است و آنچه مجازی را نداری (و به خود لقب دکتر و استاد و ... هم می‌دهی) و نمیفهمی اگر علیه من یا هر کسی مستند سازی کنی، با یک دلیت‌اکانت و ساختن یک اکانت دیگر می‌توانم کلیه تلاش‌هایت را به پشکل شتر عایشه حواله دهم
آدم‌هایی که عمری در استبداد بزرگ شدند، آزادی را تحمل نمی‌کنند. آزادی سابقه می‌خواهد. ما برای آزادی تربیت نشدیم، نه مدرسه به ما یاد داده، نه خانواده به ما یاد داده، و نه جامعه. دوست عزیز، با دادن القاب زیبایی همچون دانشمند، خرافه‌ستیز و ... نمی‌تواند چهره واقعی شما را پنهان کن

شما نیز همچون هموطنان مسلمان ما دچار جمود فکری هستید و هرچقدر در گروه‌های خودتان پز روشنفکری داده و تزهای خردگرایی بدهید کوچکترین تاثیری در باطن سیاه و تاریکتان نخواهد گذاشت

سخن پایانی:
می‌دانم که بسیاری از رفقا، بخصوص نوچه‌های اساتید مجازی(!) با خواندن این مطلب خشمگین شده و بار دیگر (همچون چند بار قبلی که درباب نقد از رضا پهلوی، فرزند آخرین پادشاه ایران، و کورش‌پرستان و ... نوشتم) مرا مورد عنایت انواع فحش‌های رنگارنگ قرار خواهم گرفت، اما اگر یک چیز مهم در تمام دوران فعالیتم چه در دنیای مجازی و چه در دنیای حقیقی آموخته باشم اینست که برای ماندن در مسیر باید پوست‌کلفت شد و در راه رسیدن به آنچه دنبالش هستم، توقع هرچیز را داشت
در آخر هم عرض می‌کنم:
That was my Opinions, I claim the right to have it defended against any consensus, any majority, anywhere, any place, any time. And anyone who disagrees with this can pick a number, get in line, and kiss my ass

چو
بیشه تهی ماند از نره شیر
شغالان به بیشه درآید دلیر

چو بیشه ز شیران تهی یافتند
سگان فرصت روبهی یافتند

۲۱ آبان ماه ۱۳۹۸ - MᴀʜʏᴀʀHɪᴛᴄʜ


یاد بگیریم...

اول:اطرافیان محمدرضا شاه گفته اند که پول نفت که سرازیر شد شاه دیگر به حرف کسی گوش نمی داد. یاد بگیریم که پول زیاد را با عقل زیاد عوضی نگیریم.
دوم: مردم می‌گفتند تا شاه کفن نشود این وطن وطن نشود. یاد بگیریم که کفن کردن هیچکس, هیچ مساله ای را حل نمی کند.
سوم:به روایت علم محمدرضا شاه یکبار در جواب علم که خواسته بود کمیسیونی تشکیل شود برای مسایل مملکت گفته بود کمیسیون لازم نیست خودم کافی هستم.یاد بگیریم خیلی وقت ها خودمان کافی نیستیم.
چهارم: عده ای هم بودند که به امید اب و برق مجانی انقلاب کردند. یاد بگیریم ارزوی مفتخوری را کنار بگذاریم, چون اخر عاقبت ندارد.
پنجم: کتاب ولایت فقیه هشت سال قبل از انقلاب چاپ شد. یاد بگیریم کتاب بخوانیم تا گرفتار توهم نشویم.
ششم:ایت الله خمینی ابتدای انقلاب گفت شما را به مقام انسانیت می‌رسانیم. یاد بگیریم خودمان راهی برای رسیدن به مقام انسانیت پیدا کنیم.
هفتم:دکتر بختیار میخواست دور قم را مثل واتیکان دیوار بکشد. مساحت قم هزار وششصد برابر واتیکان است. یاد بگیریم حساب و کتاب را جدی بگیریم.
هشتم: در اولین انتخابات مجلس شیخ صادق خلخالی جز نامزدهای حزب توده بود. یاد بگیریم کار نشد ندارد.
نهم:قطب زاده قبل از تصمیم به کودتا گفته بود از شنا در حوض خسته شده دلش هوای اقیانوس کرده. قطب زاده به اقیانوس نرسیده غرق شد. یاد بگیریم جاه طلبی بیش از حد خطرناک است.
دهم:بنی صدر قبل از انقلاب به شوخی به دوستانش میگفت اولین رییس جمهور ایران خواهد بود. یاد بگیریم بعضی شوخی ها را جدی بگیریم.

8 last posts shown.

26

subscribers
Channel statistics