ℬ𝒶𝒷𝓎ᵇᵘⁿⁿʸ


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


آسمان شب تیره تا قسمتی ابری
به دنیای کوچیک من خوش اومدی ابر کوچولو
UK:http://t.me/HidenChat_Bot?start=1840723087

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


-در وجود تاریکم تنها چیزی که میبینم تویی....


خسته بود از شلوغی اون روز اروم سرشو رو شونه پسر بزرگتر گذاشت،هم‌زمان با لمس شونه پسر از همون نقطه لمس شده موج ارامشی وجودش رو گرفت.نفس عمیقی از عطرش گرفت و چشماشو بست و اروم جوری که فقط مردش بشنوه زمزمه کرد -هیونگ تو واقعا مکان امن منی...
+بیبی بزار برگردیم اونوقت اونقدر بغلت میکنم که تمام خستگیات تموم شه و اونقدر لباتو میبوسم که ارامش همه وجودتو بگیره پریزادِمن...
پسر کوچیکتر که از مکالمه بینشون راضی بود لبخند کوچیک و کنترل شده ای زد و اروم سرشو از روی شونه مردش برداشت و پرانرژی سریع کار هاش رو به پایان رسوند تا زودتر به خونه برگردن...




Forward from: 𝑻𝒂𝒆𝒉𝒚𝒖𝒏𝒈 𝑫𝒂𝒊𝒍𝒚 :)
_میخوام لب هات رو ببوسم!
تو چشم های پسر بزرگتر زل زد:« چرا؟»
_ میخوام برای اولین بار برنده باشم.
_ تو…
_ ذاتا از وقتی وارد قلبت شدم، تنها برنده این زندگی من هستم.

#چیهیرو

#Vk
@𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌_𝒅𝒂𝒊𝒍𝒚
-𖥲 ◦→


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
دلتنگشونم...💔


Your lips, my lips,Apocalypse


نمیشه زنده شی برام در عوض ادما بمیرن...؟


نشد هم نشد،بلاخره یه روز تنت بوم‌ نقاشی میشه و لبای من قلمو...


نشد هم نشد،بلاخره یه روزی کنارت بیدار میشم و با نگاه کردن به صورت ماهت زمان رو میگذرونم و وقتی بیدار شدی یه بوسه بزرگ بهت هدیه میدم...


Forward from: 𝘃𝗸𝗼𝗼𝗸ᵗʷᵉᵉᵗᵉ
‌ با طلوعِ خورشید اعدام میشد و
خورشید خودشو مقصر میدونست .


سوار ابرا شدیم یه روزیو3>


کیم تهیونگ کسی بود که در یه لوپ زمانی گیر کرده بود و راس ساعت ۶:۳۰ عصر به یک هفته قبل برمیگشت و تا اخرین روز هفته ساعت ۶:۳۰ عصر باید تلاش میکرد که جئون جونگکوک خون‌آشام درحال مرگ را با معجزه عشق نجات دهد و او فقط و فقط ۱ هفته زمان داشت.
دیگر حساب تعداد بارهایی که جئون در برابر چشمانش میمرد از دستش در رفته بود و به خود قول داده بود این اخرین بار است که به اون لوپ نفرین شده برمیگردد....


Forward from: 𝐕𝐊
فرشته ها ، برایِ این دوتا عکس ، سناریو یا دیالوگای کوتاه بنویسین و برای زرا بفرستین .


-بهت گفته بودم یکی از تفریحام اینه که غرق شم توی اون دوتا تیله تیره تو صورتت؟


اخه همیشگیمی3>


Forward from: 𝒀𝒐𝒖𝒓 𝒆𝒚𝒆𝒔
گندشونم


خوش اومدی گنده ابرا😁


Forward from: кролик
من به استخونام قول پوسیدن با تو رو دادم عزیزکرده ی قلبم


من به لبام قول بوسیدن جای جای تنتو دادم...


Forward from: 𝐕𝐊
"من‌به‌دستام‌قولِ‌بغل‌کردنتو‌دادم."

20 last posts shown.

39

subscribers
Channel statistics