میخوام یه خونه داشته باشم همش گلو گیاهو بهم ریخته و پر از تابلوی نقاشی باشه یه اتاقشو پر از وسایل نقاشیو پایه بوم باشه با یه عالمه قلمو های کثیف رنگی.
بعدشم صبحا تو سکوت مطلق بیدار میشم و تنها صبحونه میخورم البته اونقد تنها نیستم چون گربم هست بعدشم میرم بیرون که کارامو میکنم و بعد برمیگردم خونه و به بدبختیام میرسم.
بعدشم صبحا تو سکوت مطلق بیدار میشم و تنها صبحونه میخورم البته اونقد تنها نیستم چون گربم هست بعدشم میرم بیرون که کارامو میکنم و بعد برمیگردم خونه و به بدبختیام میرسم.