(برده رقصان) به قلم زینب


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


رمان برده رقصان زندگیه یه دختره به اسم میشا که از امریکا میاد ایران و با اتفاقات بدی مواجه میشه..........

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


Forward from: 🔞👫🔴متجاوز دوست داشتنی🔴👫🔞
پایان تب اوا
فردا ساعت ۱۰ صبح پاگ شه
پست نیاد


Forward from: ŧãřłăñ
با اعتراض لب زدم:
-زود باش #امیر مثلا #مردی بکن#توش دیگه!
-باشه...بزار تمرکز کنم!
-میخوایی اینو #بکنی_توش دیگه..تمرکز چی؟
-تکون‌نخور.
-نه وایسا امیر٬#دردم که نمیاد؟
-نه!اگه #تکون نخوری و خودتو #شل بگیری #درد نداره.
-فقط زود باش!

گوش پاکن رو وارد گوشم کرد و چیزی که رفته بود توی گوشم و اذیتم میکرد رو دراورد.
چشمکی زدوگفت:
-دیدی درد نداشت‌..میخوایی بازم #بکنم_توش؟
-ندیده بودم معلم خصوصی بکنه تو شاگردش!

(وقتی امیر معلم خصوصی میشه و سوتی هایی به همراه داره)😂
جوین شو پارت یک رو بخون خوب نبود حتما لف بده!!!!
رایکال متفاوت تر از هر متفاوت!
@radikal_roman


Forward from: ŧãřłăñ
-من امیرم!معلم خصوصی دختر ۱۶ساله ایی که برادرش رهامه...
من برای درس خوندن اون هر راهی رو رفتم....ازجمله:
#خنده
#بازی
#مهربونی
#تشویق
#تفریح
#شوخی
#اخم
#دعوا
#داد
#کتک
#گریه
#دیونه بازی
#مهمونی
#عصبانیت
#جیغ
#جشن
#تولد
#بوسه
ودر اخر #عشق
اون درس یاد نگرفت٬اما به من درس عاشقی رو یاد داد...
دقیقا برای درس رادیکال ها بود که عاشقش شدم!
(رادیکال)رمانی متفاوت تر از هر متفاوت!
@radikal_roman


Forward from: ŧãřłăñ
♡بارانا♡

#نوار_بهداشتیم رو برداشتم و برای اینکه کسی نبینه زیر لباسم قایم کردم.
نامحسوس بیرون رفتم و به سمت #دستشویی پا تند کردم که صدای #امیر متوقفم کرد:
-نرو بارون.
-چرا نرم؟باز تیریپ #نوید_محمد_زاده گرفتی؟!
خندید و گفت:
-نه؛اخه ابزاری که میخواستی باهاش کار کنی افتاد وبعد به زمین اشاره زد.
اروم سرم رو پایین اوردم که متوجه #نوار_بهداشتی که روی زمین افتاده بود شدم‌.

#دختره_جلو_امیر_سوتی_میده
#جوین_شو_پر_از_همین_سوتی_ها
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😐
رادیکال متفاوت تر از هر متفاوت....بیا بخون حتما خوشت میاد.
@radikal_roman


Forward from: ŧãřłăñ
❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌داستان زندگی دختر ۱۶ ساله ای که عاشق#امیر معلم خصوصیش میشه!
🔴⚫️🔴⚫️🔴⚫️🔴⚫️🔴⚫️🔴⚫️
خوندن رمانی که از خوندنش پشیمون نمیشی!امتحانش ضرر نداره😊
https://t.me/joinchat/AAAAAFeCm9BKvwKI-_XHvw


Forward from: Unknown
ع روزای تخمیم در بیام روزای خوبع خیلیارو کیری میکنم😏👐🏿❌🥀

ع این تیکح های خفن میخای؟؟👆🏿😼🖖🏿🚫
میخای بدخاعات رو کی*ر کنی؟ 🖕🏾🐾🌵
هرجا میگردی تیکح خفن پیدا نمیکنی؟ 🤦🏼‍♀🥀❌
خب اینکح ناراحتی ندارح😉❌🥀
چنل شاخیصم پر عز تیکح های خفنه😈🚫🤘🏿
زود بیا ت چنل خاص ما و برین ب هیکل اونایی ک ازشون بدت میاد🤢🤕💩

زود باش دیگ منتظر چی هستی😈🤟🏿❌بزن رو لینک زیر تا ت عم عضو شاخا بشی😒🚫

https://t.me/SHAKHISM0 🥀❌


Forward from: _ᴛʜᴇ ᴍᴏᴏɴ🌙
#کیوت ترین چنل تلگرام!🦋💙🇦🇼

@porteghalworld @porteghalworld

🍑💦بیا #ممه‌هاتو گنده کن #جوشاتم از بین ببر🙀☝️🏻


Forward from: _ᴛʜᴇ ᴍᴏᴏɴ🌙
-عاطی ت مامانت پارت نمیکنه انقد موهاتو رنگ میکنی؟😕👩🏼
+کصخل این #رنگارو خودم تو خونه درست میکنم😹بیا یادبگیر توهم👇🏻
@porteghalworld
@porteghalworld
@porteghalworld
#خز نباش!


Forward from: -ᴡʜɪᴄʜ𖣐
بهترین چنل تلگرام رو با رمان حاذم دریاب😍
بهترین رمان جنایی و درام😳❤️👆⚠️⚠️


Forward from: (اکانت مشترک Mohama&ava ) (پایه دیگه میگیرم)
باید مرد درد کشیده باشی تا بفهمی!
تیتر اول روز نامه ها شدن یعنی چی:)

https://t.me/joinchat/AAAAAFFua6uwBtRJqHqFUQ

صدرصد قفلی🕳💉🩸


Forward from: (اکانت مشترک Mohama&ava ) (پایه دیگه میگیرم)
⛓🚬⛓🚬⛓🚬⛓🚬⛓
-تلخ ترین قسمت زندگیت کجاست!؟
پوزخندی زد و گفت:
-اینکه داداشتو بکشی و بعد بفهمی بچه ایی که تو شکم عشقته! مال ط نیست:)
پدر اون بچه،داداشت بوده!
https://t.me/joinchat/AAAAAFFua6uwBtRJqHqFUQ


Forward from: -𝑺𝒓𝒕𝒂𝒓𝒕𝒊𝒔𝑻-
تایم تب گسترده اوا
دو بنر بیشتر نیست!
ساعت ۹ صبح پاگ شه


دوستان اصلا رمانو دوست دارین ؟


یسسسس👍😍 (7)
👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍100%

نوووووو😏😒
▫️0%



🕴 تعدادکل رای ها: 7


انرژی ها کو؟🥺


امتحانات سختم تموم شد ..دیگه سعی میکنم یکی رو در روز بزارم تا کامل امتحانات تموم بشه❤️😍


پارت جدید ❤️❤️😘😘


پارت ۹۲...........................

🌺🌸🌺🌸🌺
🌸🌺🌸🌺
🌺🌸🌺
🌸🌺
🌺
داشت با خشونت و عصبانیت نگام میکرد.که پقی زدم زیر خنده:
_دارم من یکی واسه تو..!
زبونم رو براش در اوردم و نشستم روی صندلیم تأنی و ستی و اون عجوزه هم اومدن..نشستیم و دور هم یه غذا خیلی ساده ولی خوشمزه خوردیم .بهمون خیلی خوش گذشت البته اگه میمون بازی های اون دختره نچسب رو که فهمیدم اسمش نوشینه رو فاکتور بگیریم ..دوباره دستم رو بردم سمت شیر کاکائو که همه زدن زیر خنده امیر علی هم از روی صندلی بلند شد....با خنده بهش گفتم:
_بشین...برا خودم می‌خوام بریزم!..
با لبخند رو به مامان و خاله گفت:
_شما کاری ندارین؟!
خاله نسرین :نه مامان جان
مامان_اره دخترا هستن...
من:منم همینو میگم..ستی و تانی خوب کار بلدن ..وقتشم شده (شوهر کردن)اما چیکار کنم دیگه ترشیده دارن میشن ..من کلی خاستگار دم در واسم رختن نباید که کار بکنم پوستم چروک میشه....!!بعد دیگه نمیگیرن منو..
امیر:خاستگارای شما غلط کردن دم درن..
هممون با تعجب نگاش کردیم که دستش رو کشید تو موهاشو اشپزخونه رو ترک کرد...ستاره و تانیا و خاله ها و مامان با لبخند نگام میکردن ولی این نوشین مثل ببر زخمی نگام میکرد...رو بهش پوزخند زدم..که ستی گفت:
_ما ترشیدیم؟؟؟؟!ترشیده تویی تانی که کلی خاستگار داره واسه منم پاشنه درو کندن ولی سوار بر اسب سفیدو پیدا نمیکنم...
هممون پوکیدیم از خنده.اخه لحنش موقع گفتن سوار بر اسب سفید خیلی بامزه بود...ستی دستم رو کشید و از اشپزخونه با یه با اجازه زدیم بیرون...کشیدم توی باغ رو به روی گلای رز ابی و گفت:
_خواهری یه چیز بهت بگم؟
_جونم؟
_جونت سلامت..میشا امیر دوست داره حس تو چیه؟
_چی؟!
_از زیر زبون مسعود کشیدم بیرون ..
باورم نمیشد !!یعنی اونم دوستم داشت..واییی خدایا عاشقتم ..اما تا چیزی نگه من به حسمو به امیر به کسی نمیگم..بخاطر همین با تعجب ساختگی گفتم:
_امیررر..منو دوست داره؟!
_اوهوم مسعود گفت که یه بار حواسش نبوده به مسعود گفته میشا..اونم با هزار مسخره بازی از زیر زبون مسعود کشیده بیرون..توچی؟!
_بنظرم پسر خوبیه ولی من به چشم مرد نگاش نمیکنم...بعدم ستاره تو که خودت می‌دونی من کیو دوست دارم!!!!!
تا این حرفو زدم..از جلوی بوته های رز امیرعلی بلند شد و یه پوزخند بهم زدو رفت..قلبم اومد توی دهنم..یعنی چه فکری کرد دربارم..اینکه گفتم یکی دیگه رو دوست دارم ستی می‌دونه یکی از شخصیت های کارتونیه که انقد زشته من به مسخره بازی میگم دوسش دارم..بنظرم باید از ستاره کمک بگیرم هرچی باشه دوستمه پس از سر اجبار گفتم:
_ستاره دوسش دارم..بخدا دوسش دارم..ولی میخواستم خودش بهم بگه..ستاره فک کنم منظورم رو بد برداشت کرد خواهش میکنم بهش توضیح بده .....
🌺
🌸🌺
🌺🌸🌺
🌸🌺🌸🌺
🌺🌸🌺🌸🌺


دیشب اینقد پارت نوشتم امروز بزارم شما هی کم میشید☹️😭


کم نشید😭😭


_من چیکاره تو ام که بخوام برات تایین کنم چیکارمیکنی ؟ یا نمیکنی؟ارهههههههه.وقتی میگم یه عوضی رو به اسم صدا نزن بخاطر اینکه همشون مثل این بی‌ناموس پرو میشن..فهمیدی؟ یادت باشه تو پاتو گذاشتی تو محدوده امیرعلی..جایی که اومدن با خودته بیرون رفتنت با من..منم به تو اجازه نمیدم به همین راحتیا پاتو بیرون بکشی... پس تا وقتی تو محدوده منی .هیچ احد و ناسی حق نداره از فاصله دو متریت رد بشه ..چه برسه به اینکه مثل این عوضی دستت رو بگیره ..توهم حق نداری به اسم صداش بزنی چه برسه به اینکه ..نگران نگاهش کنی..وقتی یه دکتر میاد سمتش نفس راحت بکشی..تو فقط و فقط حق داری واسه من نگران بشی..این دستا رو فقط من باید لمس کنم اجازه چنین کاری رو کسی غیر از من نداره....فهمیدی؟
از شدت دادهایی که میزد چشمام رو بسته بودم.که بلند تر از قبل گفت فهمیدی؟
سرم رو تکون دادم که یه قطره اشک لجوجانه از گوشه چشمم اومد پایین ..و .

https://t.me/joinchat/AAAAAEctHixWHwhosYFJ7w

20 last posts shown.

132

subscribers
Channel statistics