احساس میکنم نیاز دارم برم تو یه خونه ی کوچیک یه زندگی و شروع کنم با یه همخونه ی ساکت. با کسی که لیست کتابامونمشترک باشه و سلیقه ی موسیقیمون یکی.کسی که مثل خودم چای بخوره و وقتی بارون میزنه نگه ببند پنجره رو طوفانه.بدوعه باز کنه و تا کمر بره بیرون نفس بکشه.کسی که هیچینگه و هیچی نپرسه.فقط بفهمه.