میدونم
هر زندگی یه فیلمه
ما ستاره ها و داستان های متفاوتی داریم
ما شب ها و روزهای متفاوتی داریم
سناریوی ما خسته کننده نیست
من این فیلم رو خیلی دوست دارم
هر روز و هر روز می خوام تصویر بهتری ازش بگیرم
میخوام خودمو نوازش کنم
خودمو نوازش کنم
اما گاهی اوقات من
خیلی خیلی از خودم متنفرم
در واقع اغلب اوقات من
خیلی از خودم متنفرم
وقتایی که خیلی این احساس و دارم به دوکسوم میرم
تاریکی آشنایی اونجا منتظر منه
و همینطور مردم خندان اونجا
و یک پیک ابجو که باعث خنده من میشه
به آرامی نزریک میشه
ترسی که دستای من و میگیره...
عیبی نداره اگه همه دوتا سه تا رو دارن
ولی اگه منم یک دوست همراهم داشتم خوب بود
جهان اسم دیگه ای برای ناامیدیه
قد من دیامتر دیگه ای برای زمینه
من خودم دلیل تمام شادی ها و غم هامم
چیزایی که دوست دارم و دوست ندارم هر روز تکرار میشن
هی دوستی که کنار رودخانه هان ایستادی
اگه یه روزی گذرمون به همدیگه افتاد این باید سرنوشت باشه
ممکنه که این اتفاق تو زندگی قبلیمون افتاده باشه
ممکنه که زیاد باهم برخورد کرده باشیم
مردم در تاریکی شب...
خوشحال تر از روشنایی روز به نظر میان
همه میدونن که کجا هستن و کجا میخوان برن
فقط منم که بدون تو راه میرم
این خیلی راحت تره که با اینجا همراه بشم.
دوکسوم شهری که تاریکی شب رو بلعیده
بهم جهان متفاوتی رو تقدیم میکنه
من میخوام آزاد باشم
میخوام آزاد و رها باشم
الان خوشحالم اما در حقیقت ناراحتم
و خودم رو
در دوکسوم میبینم
ای کاش میتونستم خودمو دوست داشته باشم...✨
[@blugray]☁️
هر زندگی یه فیلمه
ما ستاره ها و داستان های متفاوتی داریم
ما شب ها و روزهای متفاوتی داریم
سناریوی ما خسته کننده نیست
من این فیلم رو خیلی دوست دارم
هر روز و هر روز می خوام تصویر بهتری ازش بگیرم
میخوام خودمو نوازش کنم
خودمو نوازش کنم
اما گاهی اوقات من
خیلی خیلی از خودم متنفرم
در واقع اغلب اوقات من
خیلی از خودم متنفرم
وقتایی که خیلی این احساس و دارم به دوکسوم میرم
تاریکی آشنایی اونجا منتظر منه
و همینطور مردم خندان اونجا
و یک پیک ابجو که باعث خنده من میشه
به آرامی نزریک میشه
ترسی که دستای من و میگیره...
عیبی نداره اگه همه دوتا سه تا رو دارن
ولی اگه منم یک دوست همراهم داشتم خوب بود
جهان اسم دیگه ای برای ناامیدیه
قد من دیامتر دیگه ای برای زمینه
من خودم دلیل تمام شادی ها و غم هامم
چیزایی که دوست دارم و دوست ندارم هر روز تکرار میشن
هی دوستی که کنار رودخانه هان ایستادی
اگه یه روزی گذرمون به همدیگه افتاد این باید سرنوشت باشه
ممکنه که این اتفاق تو زندگی قبلیمون افتاده باشه
ممکنه که زیاد باهم برخورد کرده باشیم
مردم در تاریکی شب...
خوشحال تر از روشنایی روز به نظر میان
همه میدونن که کجا هستن و کجا میخوان برن
فقط منم که بدون تو راه میرم
این خیلی راحت تره که با اینجا همراه بشم.
دوکسوم شهری که تاریکی شب رو بلعیده
بهم جهان متفاوتی رو تقدیم میکنه
من میخوام آزاد باشم
میخوام آزاد و رها باشم
الان خوشحالم اما در حقیقت ناراحتم
و خودم رو
در دوکسوم میبینم
ای کاش میتونستم خودمو دوست داشته باشم...✨
[@blugray]☁️