باید با من حرف میزدی..
من محتاج یک جمله بودم
جمله ای از تو
که مرا از آغوشِ زنجیر های ننوشتن ، برهاند .
باید با من حرف میزدی
تا چیزی مینوشتم
کلید ادامه ی زندگی، در حنجره ی تو بود
در صدای تو
تویی که در من ، من را گم کرده بودی..
من محتاج یک جمله بودم
جمله ای از تو
که مرا از آغوشِ زنجیر های ننوشتن ، برهاند .
باید با من حرف میزدی
تا چیزی مینوشتم
کلید ادامه ی زندگی، در حنجره ی تو بود
در صدای تو
تویی که در من ، من را گم کرده بودی..