Forward from: پوشالِ خیسِ کولِر.
یکی از فانتزیام اینه یکی ک نمیشناسمش در خونمون و بزنه بعد برم جلو در ببینم ی جعبهی بزرگ گذاشتهس ک توش یه عالمه لاک، لوازم آرایشی، لواشک، پاستیل، چیپس سرکهای، چنتا جعبه پیتزا و بیست سیتا شیرکاکائو و شیرموز و چنتا هودی کیوت هستش
بعد از شدت ذوق غش میکردم و بعد ک بهوش میومدم واسه چن مدت با اون جعبه مث این خوش بختا، زندگیمو میکردم.
بعد از شدت ذوق غش میکردم و بعد ک بهوش میومدم واسه چن مدت با اون جعبه مث این خوش بختا، زندگیمو میکردم.