رفتم بعد هزارسال بستنی بخرم، دنیا انقدر بدرد نخوره بعد یک ساعت پیادهروی و دیدن یه عالمه کارتن خواب و کوفت شدن همه ذوقم برگشتم.
داشتم خودمو آروم میکردم که بابام گفت ماشین زده به گربه و درجا مرده.
داشتم خودمو آروم میکردم که بابام گفت ماشین زده به گربه و درجا مرده.