توی دفتر تنهاییم، تو با واژه روحم توصیف شدی
کنارت بودن مثل زل زدن به هفت تا آسمونِ تاریکِ بی ستاره برای دیدن یه ستاره میمونه :)
همون ستاره پرنور، توی گوشه ترین کنج آسمون.
من و تو، همون دو صندلی خالی میان دو دلی که بی بهونه همدیگرو میفهمن هستیم
تو به خاطر من، کنار منی و من به خاطر تو، کنار تو...
ꜰᴏʀ: نیمه دیگری از من
کنارت بودن مثل زل زدن به هفت تا آسمونِ تاریکِ بی ستاره برای دیدن یه ستاره میمونه :)
همون ستاره پرنور، توی گوشه ترین کنج آسمون.
من و تو، همون دو صندلی خالی میان دو دلی که بی بهونه همدیگرو میفهمن هستیم
تو به خاطر من، کنار منی و من به خاطر تو، کنار تو...
ꜰᴏʀ: نیمه دیگری از من