کافه داستان +118


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


This channel is not pornography
کانال های ما:
عکس هات
@HOT_Picturee
فیلم ناب
@IR_KOSS_Film

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


Forward from: Sara|■بیوگرافی عکس بیغیرتی
🇮🇷وطنیییییی🇮🇷
شوهر بی غیرت جلو روش زنشو میکنن 😱😱
زنه میگه جلو شوهرم جرررم بده 😈💦💦

🎬 مشاهده فیلم 👉
🎬 مشاهده فیلم 👉


Forward from: HOT🔥Picture
#ایرانی_جدید 💦
اول از کون میده حسابی جیغ میکشه بعدشم میکنه تو کص تنگش و خیس که شد باز میکنه تو کونش و حال میکنه🔞آخرشم براش ساک میزنه و آبشو میپاشه رو صورتش😈💦

مشاهده فیلم 🇮🇷💦
مشاهده فیلم 🇮🇷💦


Forward from: کافه داستان +118
#ایرانی_جدید 💦
اول از کون میده حسابی جیغ میکشه بعدشم میکنه تو کص تنگش و خیس که شد باز میکنه تو کونش و حال میکنه🔞آخرشم براش ساک میزنه و آبشو میپاشه رو صورتش😈💦

مشاهده فیلم 🇮🇷💦
مشاهده فیلم 🇮🇷💦


Forward from: ༒︎Uploader༒︎
🇮🇷ایرانی🇮🇷
صیصک بیغیرتی جدید وطنی ک پصرع زنشو دادع دست دوستش رو تخت خوابیدع خانومش دوستشم روش میخوابع و از کون زنع رو میکنع زنع داره جررر میخوره و اسم شوهرشو صدا میزنع امیررر دارع دوستت منو میکنع

مشاهده فیلم




Forward from: سوس ماس
#𝙵𝚒𝚕𝚖

𝚃𝚘𝚙𝚒𝚌 | موضوعx : خردسال شورت صورتی
𝚌𝚘𝚞𝚗𝚛𝚝𝚢:🇮🇷
𝚜𝚒𝚣𝚎:8/3 Mg
𝚃𝚒𝚖𝚎: 2:46

مـشـاهـده این فـیـلـم 🔞

𝚟𝚒𝚎𝚠 𝚝𝚑𝚎 𝚏𝚒𝚕𝚖 🔞



فروارد یادت نره🤤
🔜Channel | @ssosmass


Forward from: مشاهده ویدیو رو بزن فیلمو ببین کیف کن
#وطنی🇮🇷

ایرانی جدید فیلم زن حشری شوهر دار با یه پسر جَوون وسط فیلم زنه حشری میگه داره آبم میاد😋🇮🇷

💦 مشاهده ویدیو 💦


Forward from: IR KOSS Film📹
کانال فیلممون افتتاح شد ازین ببعد میتونید فیلم سسکیا رو تو این چنل ببینید بدون ربات و مشکل هرروز کلی فیلم جدید داریم💦

@IR_KOSS_Film | 🔥😈

کانال زاپاسمونم جوین بدید چون ممکنه این کانال فیلتر شه ازونجا لینک جدیدمونو ببیند😋😉🤩👇👇
@IR_KOSS_2 | 💦😈


اول رفت سمت کیر فوق بزرگ فرید تا برای همیشه بفهمم همه ی این چیزا که راجع به ارتباط نداشتن لذت جنسی به طول آلت مرد میگن همه اش کشکه!
کاملاً ارتباط مستقیم داره و بهتون قول میدم اگه کیر طرف ۶ سانت از کیر شما بزرگتر باشه جوری که انگار کیر شما کیر یه بچه ی کوچیکه پیش کیرش، اونوقت هر دختری میره سمت کیر بزرگتر!
خلاصه ندا رفت سمتش و کیر فرید رو تو دستش گرفت و آروم یه قسمت خیلی کمی از کیرش رو برد تو دهنش… علاوه بر بلند بودن، کیر فرید از کیر من که کلفت محسوب میشه ام خیلی کلفت تر بود جوری که قشنگ دهن ندا گاییده میشد تا بتونه واسش ساک بزنه
خلاصه کم کم شروع کرد به ساک زدن کیر فرید و یکم که گذشت پزیشنشون رو به ۶۹ تغییر دادن جوری که فرید رو بود و ندا زیر، منم کنار ندا دراز کشیده بودم و سرم کنار سرش بود و فقط تماشا میکردم!
یه کیر خیلی بزرگ تو فاصله ی کمتر از نیم متری من از بالا به صورت قائم میرفت تو دهن دوس دخترم و در میومد و جالب اینه صدای آه و ناله ی عجیبی از ندا میومد…
فقط من نمیدونستم این آه و ناله واسه کسشه که داره خورده میشه یا به خاطر کیر سوپر مردونه ای که داره میخوره…
اما از اونجایی که زیاد کس لیسی #ندا رو کرده بودم و هیچ وقت اینجوری آه و ناله نمیکرد میتونستم حدس بزنم این صدا برا چیه…
همین جوری آه و ناله میکرد و کیر ۲۰ سانتی فرید رو ساک میزد کنار من…
بعد اینکه کلی همدیگه رو آماده کردن ، فرید رو وادار کردیم واسه سکس کاندوم بذاره و یادمه کاندوم نداشت و من کاندوم خودم رو بهش دادم ولی خیلی اذیتش میکرد چون خیلی تنگ و کوچیک بود!
کاندومای ناچ که همیشه برای من یکم بزرگ بود برای اون انقدر تنگ و کوچیک بود که سریع جاش میافتاد رو بدنش….
تازه من اونجا فهمیدم که کاندوم سایز بزرگ ام داره جدا واسه این کسایی که انقدر کیر دارن…
خلاصه به هر زوری بود کاندوم رو گذاشت و رفت سراغ کس زنم…

اینم بگم من تا اون موقع زودانزال بودم تقریباً، چون هم مکان نداشتیم و دیر به دیر امکان سکس داشتیم و هم تکنیکای دیرانزال شدن رو بلد نبودم واسه همین همیشه سکس مفیدمون در حد ۵ تا ۱۰ دقیقه بود.
فرید شروع کرد فرو کردن سر کیرش تو کوس زنم، زنم مثل سگ جلوش زانو زده بود و سرش سمت من بود….
سر کیر فرید که رفت تو کوسش صدای آه و ناله اش بلند شد، کوس زن من خیلی تنگه کلاً اما چون هاته و زود خیس میشه کوسش، راحت میشه بدون روان کننده باهاش سکس کرد.
البته در مورد فرید نمیدونم راحت بود یا نه اما میدونم خیلی طولی نکشید تا صداهای ندا رو بشنوم که هی آروم و در گوشی بهم میگه خیلی بزرگه …. دارم جرررر میخورم…. و ….
وقتی کامل فرید افتاد رو زنم و نصف کیرش رو دیگه جا کرده بود تو کوس زنم، زنم انقدر حشری شده بود که شروع کرد به خوردن کیر من که جلوش بود …
یه ذره که کیرم رو ساک زد سریع از دهنش در اوردم چون داشتم ارضا میشدم
دیدن سکس یه مرد کیر کلفت ۲۰ سانتی و سیکس پک با زنم به اندازه کافی تحریکم میکرد دیگه ساک زدن همزمانش رو نمیتونستم تحمل کنم….
واسه همین اومدم کنار و باز تماشاچی کامل شدم و زنم رو سپردم به فرید که یه حال اساسی باهاش بکنه
یکم بعد ندا رو برگردوند به پشت خوابوند وشروع کرد تلمبه زدن تو کوسش با صدای بلند …
جوری محکم تلمبه میزد که من اگه ۶ تا اونجوری میزدم ارضا میشدم…


ندا ام که کلاً تو ابرا بود، یه دختر سبزه و داغ که وقتی شهوتش رو آزاد میکنه دیگه هیچی جلو دارش نیست….
هر کاری ازش بر میاد…
یه جاهایی میشنیدم که زیر لب زمزمه میکرد بکن… منو بکن… سفت …. محکم تر…..
یکی از بهترین تجربه های سکسیم تو کل زندگیم رو اونروز تجربه کردم و البته بقیه ی بهترینا ام همشون mfm و کاکولد بودن که با سکس عادی قابل مقایسه نیست.
دقیق یادم نیست ولی فکر کنم ۴۵ دقیقه تمام داشت تو پزیشن های مختلف کوس زنم رو گشاد میکرد جوری که بعد ارضا شدن فرید که من کاندوم گذاشتم gf امو بکنم و ارضا شم، کیرم بدون هیچ فشاری تا ته کسش رفت تو ….
خود ندا ام بعداً بهم گفت فکر کردم گذاشتی روی کوس ام اصلاً حس نکردم که کردی توش…
خلاصه جوری کوس زنم رو گشاد کرده بود که دیگه کیر من توش مثل کیر یه بچه تو و بیرون میرفت، تو ۱ دقیقه ارضا شدم با فکر کوسی که از زنم کرد جلوم…


@Cofe_Dastan118 😈
@Cofe_Dastan118 😈
پایان


💞 اولین تجربه سکس گروهی (بیغیرت)

سلام
تصمیم گرفتم برای اولین بار از تجربیات سکسیم بنویسم، و چه تجربه ای بهتر از اولین تجربه ی MFM!

من رضا و خانمم ندا ، تو زمان این داستان به ترتیب ۲۵ و ۲۲ سالمون بود و البته اون موقع هنوز ازدواج نکرده بودیم و دوست دختر پسر بودیم.

من از بچگی احساس میکردم که چیزی به نام غیرت به اون شکل که بقیه اطرافیان دارن رو من ندارم همیشه میل به mfm و کاکولد و اینجور چیزا تو عمق وجودم بود ولی شاید زیاد ازش اطلاع نداشتم.

دقیق یادم نیست اما فکر کنم حدود ۱ سال و نیم از دوستی من و ندا و حدود ۱ سال از اولین سکس امون میگذشت که تو یکی از سکس چت های شبونه بهش راجع به میلم به اینکه یکی با دوست دخترم باشه جلوم و … گفتم و یکم طول کشید تا بتونم متقاعدش کنم که قبول کنه تجربه اش کنیم.
وقتی قبول کرد  دنبال یه مورد مناسب گشتم و یکی رو پیدا کردم که به نظر خیلی خوب میومد به شرط اینکه واقعی باشه!
چون طول کیرش خیلی بزرگ بود ( طول کیرش خود من حدود ۱۴ سانته)
خلاصه من با همون که اسمش فرید بود قرار گذاشتم.
اون موقع چون ما مکان نداشتیم فقط دنبال مورد های مکان دار بودیم
نزدیک خونه طرف که رسیدیم ندا خیلی ناراحت بود زد زیر گریه به خاطر اینکه حس بدی از کاری که میخواستیم بکنیم داشت و اینم با جامعه ی بسته ای که داریم کاملاً طبیعیه.
منم وقتی دیدم انقدر ناراحته به فرید گفتم ما ۱ ساعت دیرتر میایم و ندا رو بردم یه پارک همون نزدیکا و یکم آرومش کردم و چون واقعاً دلم نمی‌خواست ضربه ی روحی بخوره و دوسش داشتم بهش گفتم که اصلاً نمیریم بیخیال تجربه MFM!
بعدم بردمش یه جا همون اطراف با هم شام بخوریم حال بدمون از بین بره، اما همونجا بود که جرقه ی رفتنمون خورد!
جایی که رفته بودیم یه رستوران دنج بود که خیلی  تخت هاش خوب بود، غذامون که تقریباً تموم شده بود ندا مردد شده بود راجع به رفتن و بهم گفت یه بار دیگه عکسش رو نشون بده
یه توضیح راجع به عکسی که از فرید داشتم بدم، عکس بدن لختش از نیمرخ بود بدنش کاملاً ورزشکاری بود و شکمش ۶ تکه بود چون ورزشکار حرفه ای بود و طول کیرش هم بعداً فهمیدیم ۲۰ سانت بود که البته تو عکس هم کاملاً مشخص بود که خیلی بزرگتر از منه (۱۴)
خلاصه عکس رو به ندا نشون دادم و در کمال ناباوری یکی از سکسی ترین اتفاقایی که اصلاً انتظارش رو نداشتم افتاد! با دیدن عکس کاملاً اغوا شده بود و مشخص بود وسوسه شده تجربش کنه صاحب عکس رو…
بعدم حرفی بهم زد که دیگه کامل منه کاکولد رو (البته اون موقع هیچ کدوممون نمیدونستیم cuckold چیه اصلاً) آتیش زد!
گفت کیرتو در بیار ببینم!
اونجا ام چون دنج بود میشد از دکمه های شلوار جینم بیارمش بیرون تا ببینه.
یه دست ندا گوشی من بود و داشت عکس کیر فرید رو میدید و از اونور من کیرم رو لخت کردم تا مقایسشون کنه و تصمیم بگیره که بریم یا نه!
فکر کنم یه ۵ ۶ ثانیه طول کشید تا تصمیم گرفت و گفت بریم!
حس خیلی شگفت انگیزیه واسه یه cuckold که دوست دخترش (همسر فعلیم) اینجوری تصمیم به رفتن بگیره!
خلاصه بلاخره دلو به دریا زدیم و رفتیم خونه فرید

یه ۱۰ ۱۵ دقیقه نشستیم و یه چای اورد خردیم تا یکم یخمون باز بشه و بعدش رفتیم تو اتاق خوابش.
ندا رو به روی من وایساده بود و داشتم می بوسیدمش و نگاش میکردم که فرید رفت پشت سرش و از پشت بغلش کرد!
خیلی حس عجیبی بود برای اولین بار داشتم خیلی چیزا رو تجربه میکردم
اولین بار بود که رابطه ۳ نفره رو تجربه میکردم
اولین بار بود که یه غریبه جلوی چشمم دوس دخترم رو بغل کرده بود و داشت گردنش رو از کنار میبوسید.
ندا ام بدنش حسابی داغ شده بود و از حالت صورتش معلوم بود خیلی داغه…
خودش رو قشنگ تو بغل فرید ول کرده بود جوری که انگار بغل شوهرشه…
یکم از پشت ندا رو بغل کرد و گردنش و گوشش و … رو خورد و بعد شروع کرد به در اوردن لباس خودش…
اینجا جایی بود که میخواستیم بفهمیم عکسایی که بهمون داده دروغ بوده یا نه، من حواسم به ندا بود که کامل زل زده بود به پایین تنه ی فرید و برجستگی هاش و منتظر بود لخت شه تا ببینتش
وقتی بلاخره کامل لخت شد و کیر نیمه سیخش رو دیدیم دیگه فهمیدیم کاملاً واقعی بوده و خیلی شانس خوبی داشتم که همچین کیسی واسه بار اول به پستمون خورد.
ندا همین جوری زل زده بود به کیر نیمه سیخ شده ی فرید که از کیر سیخ شده ی منم خیلی بزرگتر بود…
از همون نگاه خیره اش فهمیدم چقدر تو نخ کیر فریده….
بعدش اومد رو تخت و شروع کرد به لخت کردن ندا، تو همون تایم ندا ام کلاً دستش رو کیر فرید بود و آروم نوازشش میکرد و میمالیدش…

یکم بعد GF کم روم رو دیدم که هنوز هیچی نشده رفت سمت کیر فرید ( اینم داخل پرانتز بگم که اون موقع ندا خیلی اهل ساک زدن نبود و راحت نبود با این کار، چه برسه به اینکه واسه غریبه باشه و حتی چند ماه اول دوستیمون تازه به این حد رسونده بودمش که از رو کاندوم برام میخورد)

خلاصه با وجود اوکی نبودنش با ساک زدن همون


💞 خانمم و خواهر خانمم

سلام
این داستان بر میگرده بعد ازدواج من با خانم ستاره
یک روزی رفته بودیم با باجناقم و خانمش سارا باغ 
باغ به نام پدر خانمم بود ماتوی باغ نزدیک شب چله اون جا بودیم کنار شومینه نشسته بودیم بساط خوردن هم براه بود بعد اینکه حسابی خوردیم رفته اتاق که باخانم زمان مجردی رفته بودیم با هم حال کردیم چون مشروب خورده بودم ابم دیر میاد بعد که آب خانم اومد نمیدونم چی شد که گفتم ای کاش سارا هم میکردم اون موقع ازدستم پرید خانم که عاشقم بود گفت وایسا میام بعد رفت بعد چند دقیقه اومد سارا هم باهاش بود امیر با سارا که مست میکنن هیچ توحال خودشون نمیشه سارا آورد لختش کرد که به من گفت بیا حال کن منکه باورم نمیشد کیرم رو کردم توی کس سارا

کس سارا حسابی داغ بود که گفت امیر کیرت چقدر بزرگ شده منم که داشتم حال میکردم کیرم حسابی داشت جر میداد کس سارا رو که دیدم ستاره رفت دم کشو یکدونه کیر مصنوعی آورد گذاشت توی کس سارا که اون موقع بود که سارا فهمید که داره به من میده که ستاره گفت تو باید چاقال عشقم آریا بشی جنده ساکت وگرنه فیلمتو باامیر که میدادی توی مجردی به بابا نشون میدم ساکت فهمیدی جنده که من داشتم میکردم دراوردم کیرمو آوردم جلوی دهنش ستاره هم با کیر مصنوعی میکرد تو کس سارا منم داشتم میکردم کیرم رو میکردم تو دهنش عقب جلو میکردم کیرم ۱۷ سانت ولی خیلی کلفت داشت نگاه میکرد که من بس کنم منم که اون موقع یک ربع بود میکردم تو دهنش دراوردم رفتم پشتش اول اروم کردم تو کونش چون خیلی تنگ بود داشت جر میخرد گریه میکرد بعد یکدفعه همشو گذاشتم تو کونش داد زد که با دست دهنش و رو گرفتم بعد ستاره خانمم کیر مصنوعی آورد گذاشت توی دهن سارا که ساکت بشه وقتی رفت تو کونش دو دقیقه عقب جلو نکردم که جا باز کنه بعد دیگه حسابی محکم میکردم داشت یواشش داشت حال میکرد داره به من میده میگفت کیرت بزرگ حسابی کیر امیر به اندازه تو نیست که یواشش منم داشت ابم میومد که در آوردم گذاشتم تو دهن سارا و تمام ابمو ریختم تو دهنش بعد اون شب بود که امیر فهمید و با ما قهر کرد ولی من حسابی حال کردم اون شب وسارا رو جر دادم و سارا اون شب بعد فهمید سوراخ کونش حسابی بزرگ شده و یک چاقال شده .





@Cofe_Dastan118 😈
@Cofe_Dastan118 😈


💞 پونزده سال دیر و رسیدن به کیر

سلام
پروین هستم میخوام داستانم رو براتون تعریف کنم
منو رامین پونزده ساله ازدواج کردیم و دوتا بچه داریم و تو این مدت هیچی از عشق و دوست داشتن نفهمیدم از بس که شوهرم به فکر پول بود و کار
تا اینکه شش ماه پیش تصمیم گرفتیم یک مدت از هم جدا باشیم حتی طلاق هم گرفتیم
اون رفت برای خودش خونه گرفت من موندم پیش بچه هام و کارای خونه
تا اونموقع با هیچ کسی رابطه نداشتم و تو دوران مجردی هم اهل رفاقت با پسری نبودم
تو اینستا گرام خیلی ها پیام میدادن و درخواست دوستی میکردن اما هیچ وقت توجهی نمیکردم تا اینکه یک روز به خودم گفتم منم حق دارم تا از زندگی لذت ببرم من تازه چهل سال بیشتر ندارم چرا خودمو اسیر یک آدم بی فکر کنم که هیچ احساسی به من نداشته…. اگه بخوام بگم خیلی طولانی میشه….
خلاصه اینکه یک شب یک نفر به اسم حسین تو اینستا خیلی گیر داد به من تا بالاخره باهاش چت کردم
میگفت چهل و پنج سالشه و از همسرش جدا شده و بچه هم نداشتن و کارمنده و تنها زندگی میکنه و……
چند شب باهم چت کردیم دیدم آدم محترمیه

 

خیلی دوست داشت منو ببینه تا اینکه باهم قرار گذاشتیم و یه غروب پاییزی اومد دنبالم و سوار ماشینش شدم و رفتیم سمت جاده امامزاده داوود میگفت اونجا یک رستوران خوب میشناسه
خلاصه شام باهم بودیم و چند ساعت فقط صحبت میکردیم و تو این مدت کوتاه یک دل نه صد دل عاشق من شده بود
بعد از شام سوار ماشین شدیم که برگردیم تو راه همش بغلم کرده بود و دستم تو دستش بود منم خیلی احساس خوبی داشتم بهش، دیگه یه زن آزاد بودم باید لذت میبردم از زندگی
خلاصه بعد از اون قرار اول بیشتر بهش اعتماد کردم و اکثرا باهم بیرون بودیم تا اینکه کم کم حسین بحث رو کشوند به سکس و رابطه عمیق تر و منم میدونستم که هم اون به سکس نیاز داره هم من اما ته دلم هنوز به شوهرم وفادار بودم و برام سخت بود با کسی سکس داشته باشم
چند وقتی از بحث سکس در میرفتم و میدیدم حسین صبوری میکنه و خیلی باکلاس برخورد میکنه و میگه هر وقت تو خواستی انجام میدیم و منم ازش بخاطر درکش تشکر میکردم

یک شب که بچه ها رفته بودن پیش شوهرم تا اینکه باهم برن خرید و شام که دیر وقت شد و زنگ زدن اجازه گرفتن که پیش شوهرم بمونن منم اجازه دادم، بعد اینکه تلفن رو قطع کردم یه دفعه ای هوس کردم که به حسین بگم بیاد خونه من بهش زنگ زدم و صحبت کردیم که پرسید بچه ها کجان منم گفتم موندن پیش پدرشون که با یه شیطنتی گفت تنهایی نمیترسی منم گفتم چرا میترسم پاشو بیا پیشم اونم انگار دنیا رو بهش دادم گفت نیم ساعت دیگه میام، منم سریع رفتم دوش گرفتم و بعدش حسین اومد بلافاصله بغلم کرد و لب تو لب شدیم و حسابی لب و گردن همو داشتیم میخوردیم

 

گفت پروین جونم خیلی وقته منتظر این لحظه ام گفتم امشب مال تو هستم عزیزم
رفتیم روی تخت و همدیگرو لخت کردیم شروع کرد به خوردن سینه هام و بعدش کوسمو حسابی می لیسید و منم بعد از چند ماه داشتم به ارگاسم میرسیدم که گفتم حسین بسه نمیخوام به این زودی ارضا بشم اونم اومد بالاتر دوباره لب تو لب شدیم و کم کم کیرشو گرفتم تو دستم سفته سفت بود و خیلی کلفت، البته مال شوهرم گنده تر از این بود، ولی این لحظه بهترین کیر دنیا بود برام کمی براش خوردم بعدش پاهامو داد بالا خیلی آروم کیرشو وارد کوسم کرد
یه آهی از روی لذت کشیدم حسین شروع کرد به عقب جلو کردن و کم کم سرعتش زیاد شد و تو کوسم داشت میزد و لبامو حسابی میخورد
انقدر لذت بخش بود که نفهمیدم یک ساعته داره میکنه تو کوسم و منم فقط آه و ناله میکردم و مست شده بودم و داشتم حسابی حال میکردم… حسین گفت پروین برگرد از پشت بکنم تا ارضا بشم منم حالت سگی شدم از پشت کرد تو کوسم و چند دقیقه محکم کرد و آبشو خالی کرد تو کوسم، من بعد از بچه دومم لوله هامو بستم، خلاصه اینکه بعد از دو ساعت سکس لذت بخش افتادیم بغل هم تا صبح خوابیدیم صبح حسین رفت سرکار منم رفتم دنبال بچه هام .




@Cofe_Dastan118 😈
@Cofe_Dastan118 😈


💞 ﻋﺸﻖ ﻭ ﺷﯿﺪﺍﯾﯽ

سلام
ﻓﺮﯾﺪﻩ ﺍﻡ ۱۹ﺳﺎﻟﻪ ﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎﺕ ﻭ ﺑﺪﻧﯽ ﺳﻔﯿﺪ ﻭ ﺑﻘﻮﻝ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﺧﻮﺷﮕﻠﻢ ﺳﯿﻨﻪ ﻫﺎﯼ ۸۰ ﻭﺑﺎﺳﻦ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺍﺯ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻡ ﯾﮑﻤﯽ ﺍﺯ ﺳﮑﺴﺎﻣﻮ ﺑﺮﺍﺗﻮﻥ ﺑﮕﻢ . ﺗﺎﺯﻩ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﻗﺒﻠﯿﻢ ﺑﻬﻢ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺭﻋﻨﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺑﯿﺮﺳﺘﺎﻧﯿﻢ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯽ ﻫﻤﻮ ﺑﻬﻢ ﻣﯽ ﮔﯿﻢ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﺩﺍﺩ ﺑﺎ ﺻﺎﺑﺮ ﺭﻓﯿﻖ ﺩﻭﺳﺖ ﭘﺴﺮﺵ ﺁﺷﻨﺎﻡ ﮐﻨﻪ ﻋﺼﺮﯼ ﺗﯿﭗ ﺯﺩﯾﻤﻮ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﻓﻠﮑﻪ ﺩﻭﻡ ﺗﻬﺮﺍﻧﭙﺎﺭﺱ ﻭ ﺍﻭﻧﺎ ﻫﻢ ﺍﻭﻣﺪﻥ ﻭ ﭘﺴﺮﻩ ﺻﺎﺑﺮﻭ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺪﮎ ﻧﺒﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺯﯾﺎﺩﻡ ﭼﺸﻤﮕﯿﺮ ﻧﺒﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﺩﻭﺱ ﭘﺴﺮ ﻗﺒﻠﯿﻤﻮ ﺑﺴﻮﺯﻭﻧﻢ ﺧﻼﺻﻪ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺩﻭﺳﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﭼﺮﺧﯿﺪﯾﻢ ﻭ ﺍﺏ ﻣﯿﻮﻩ ﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﯾﻢ ﻭ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺭﺩ ﻭ ﺑﺪﻝ ﺷﺪ ﻭ ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ ﺧﻮﻧﻪ . ﺻﺎﺑﺮ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﻧﺸﻮﻥ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺗﺎ ﭘﺎﺳﯽ ﺍﺯ ﺷﺐ ﺗﻮ ﺗﻠﮕﺮﺍﻡ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺗﺒﺎﺩﻝ ﻧﻈﺮ ﮐﺮﺩﯾﻤﻮ ﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﺟﻤﻌﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ .
ﺟﻤﻌﻪ ﻗﺮﺍﺭﻭ ﻓﯿﮑﺲ ﮐﺮﺩﯾﻤﻮ ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﻣﯿﺮﻡ ﺗﺎ ﻏﺮﻭﺏ ﻧﻤﯿﺎﻡ ﺻﺎﺑﺮ ﺍﻭﻣﺪ ﺩﻧﺒﺎﻟﻢ ﮔﻔﺖ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻡ ﺍﺯ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﺮﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﮔﻔﺘﻢ ﮐﺠﺎ ﮔﻔﺖ ﻻﺭﯾﺠﺎﻥ ﮔﻔﺘﻢ ﮐﺠﺎﺳﺖ ﮔﻔﺖ ﺍﺏ ﮔﺮﻡ ﻻﺭﯾﺠﺎﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺎﯼ ﺩﻧﺞ ﻭ ﺧﻮﺑﯿﻪ ﺿﻤﻨﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﺗﻮ ﻫﺘﻠﯽ ﮐﻪ ﺍﺏ ﮔﺮﻡ ﺩﺍﺭﻩ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﺑﺮﯾﻢ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﻣﻨﻢ ﺩﻟﻮ ﺯﺩﻡ ﺑﺪﺭﯾﺎ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﺷﺐ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢ ﻫﺎ ﮔﻔﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﻭ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﯾﻢ . ﻧﺎﮔﻔﺘﻪ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﭘﺴﺮ ﻗﺒﻠﯿﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﮑﺲ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﮑﺲ ﻟﮏ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺗﺎ ﺻﺎﺑﺮ ﮔﻔﺖ ﺍﺏ ﮔﺮﻡ ﻣﻦ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺣﻤﻮﻡ ﻭ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﺰﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﮑﺲ ﻧﺰﺩﯾﮑﻪ .
ﺩﻭﺳﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﺗﻮ ﺭﺍﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﺍﺏ ﮔﺮﻡ ﺗﺎ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﻣﻨﻮ ﺯﻭﺩ ﺑﺮﻭ ﺗﻮ ﯾﻪ ﺍﭘﺎﺭﺗﻤﺎﻥ ﻣﺎﻧﺪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻬﺶ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ ﻫﺘﻞ . ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺗﻮ ﺍﻃﺎﻕ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻮﯼ ﺑﺪﯼ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﺩﺍﺷﺖ ﺣﺎﻝ ﺑﺪ ﻣﯿﺸﺪ ﮐﻪ ﺻﺎﺑﺮ ﮔﻔﺖ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻦ ﻋﺎﺩﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ . ﺍﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺪ ﺑﻮ ﺑﻮﺩ ﺧﻼﺻﻪ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﻧﻬﺎﺭ ﺍﻭﺭﺩ ﺑﺎ ﺑﻮﯼ ﺑﺪ ﮔﺎﺯ ﮔﻮﮔﺮﺩ ﻧﻬﺎﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩﯾﻢ ﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﺮﻡ ﻭﺍﻥ ﺭﻭ ﺑﺎ ﺍﺏ ﮔﺮﻡ ﭘﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺭﻓﺘﻢ ﺭﻭ ﺗﺨﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﺸﯿﺪﻡ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺗﺎﺯﻩ ﭼﺸﺎﻡ ﮔﺮﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺻﺎﺑﺮ ﻣﻨﻮ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ ﮔﻔﺖ ﺑﯿﺎ ﺗﻮ ﻭﺍﻥ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺩﯾﺪﻡ ﺭﻓﺘﻪ ﺗﻮ ﻭﺍﻥ ﻭ ﻣﻨﻢ ﻟﺨﺖ ﺷﺪﻡ ﺑﺎ ﺷﻮﺭﺕ ﻭ ﺳﻮﺗﯿﻦ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﮕﯿﺪ ﭼﻪ ﺯﻭﺩ ﺧﻮﺩﻣﻮﻧﯽ ﺷﺪﯼ ﺍﻣﺎ ﺻﺎﺑﺮ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺏ ﺑﺮﺧﻮﺭﻭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻣﻨﻢ ﺗﺎﺯﻩ ﮐﺎﺭ ﻧﺒﻮﺩﻡ ﻭ ﺳﮑﺲ ﮐﺎﺭ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﻫﻔﺘﻪ ﺩﻭﺳﻪ ﺑﺎﺭﻡ ﺑﻮﺩ .
ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﺍﺏ ﺑﺪ ﺑﻮ ﺍﻣﺎ ﮔﺮﻡ ﺑﻮﺩ ﻭﺭﻓﺘﻢ ﺭﻭﺑﺮﻭﯼ ﺻﺎﺑﺮ ﺗﻮ ﺍﺏ ﺧﺰﯾﺪﻡ ﻭ ﭘﺎﻫﺎﻣﻮ ﺑﯿﻦ ﭘﺎﻫﺎﺵ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺍﻭﻧﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺗﻮ ﻭﺍﻥ . ﺑﺮﺍﻡ ﺟﺎﻟﺐ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﯾﻠﮑﺲ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﯾﻪ ﺑﯿﺴﺖ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﯼ ﺗﻮ ﻭﺍﻥ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺑﻌﺪﺵ ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺣﻮﻟﻪ ﺩﺍﺩ ﻣﻨﻢ ﺧﻮﺩﻣﻮ ﺧﺸﮏ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ ﺗﻮ ﺗﺨﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﯾﻢ ﮐﻤﯽ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﯾﺎﺩ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺘﻤﻮﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺯﻭﺩﺗﺮﯼ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﮔﻔﺖ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﯽ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﮐﻨﯽ ﺷﺐ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﻤﻮﻧﯿﻢ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﮑﺮﺩﻡ ﺍﺧﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﻬﺶ ﻋﺎﺩﺕ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺑﺪﺗﺮ ﺑﻮﯼ ﮔﻮﮔﺮﺩ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﺍﺯﺍﺭ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻢ ﻧﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﻮﻧﻪ

ﺑﺎﺷﻢ ﮐﻪ ﺻﺎﺑﺮ ﻣﺜﻞ ﯾﻪ ﺍﺩﻡ ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﺍﺻﺮﺍﺭﯼ ﯾﻪ ﺑﻮﺳﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺑﺮﯾﻢ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭘﻮﺷﯿﺪﻥ ﻟﺒﺎﺱ ﻭ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﭼﺎﯾﯽ ﺯﺩﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ . ﻣﻨﻢ ﺑﻪ ﭘﺎﺱ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﮔﻮﺵ ﮐﺮﺩﻧﺶ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻡ ﯾﻪ ﺷﺐ ﺭﻭ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﮕﺪﺭﻭﻧﯿﻢ
ﺍﻻﻥ ﻣﺪﺗﯿﻪ ﺑﺎ ﺻﺎﺑﺮ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺍﺯ ﺍﺧﻼﻗﺶ ﻭ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺫﺍﺗﯿﺶ ﻟﺪﺕ ﻣﯽ ﺑﺮﻡ ﻫﺪﮐﺎﺭﯼ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﮐﻨﻢ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻩ ﻭ ﯾﻪ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﺗﻮ ﺭﻓﺘﺎﺭﺷﻪ ﮐﻪ ﻣﻨﻮ ﺷﯿﻔﺘﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﮔﺮ ﺍﺯﻡ ﺳﮑﺲ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺩ ﻫﻤﻪ ﺟﻮﺍﻧﺒﻮ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻩ ﻭ ﺗﻮ ﺳﮑﺲ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﻣﺎﻧﺘﯿﮑﻪ ﻭ ﻫﺮﭼﯽ ﻣﻦ ﺑﻬﺶ ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ ﺑﺪﻡ ﭘﯿﺶ ﻣﯿﺮﻩ ﺍﮔﻪ ﺑﺒﯿﻨﻪ ﻣﻦ ﺣﺎﻝ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﺩﯾﺖ ﻣﯿﺸﻢ ﺁﺭﻭﻡ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺸﻪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻢ ﺗﻮ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺭﺍﺣﺖ ﻧﺸﺪﯼ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺩﻭﺳﺪﺍﺷﺘﯽ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﻡ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﺧﻢ ﺑﻪ ﺍﺑﺮﻭ ﻧﻤﯿﺎﺭﻩ ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺳﻨﺶ ﮐﻤﻪ ﺍﻣﺎ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﯾﻪ ﻣﺮﺩ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﻭ ﭘﺨﺘﻪ ﻋﻤﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ .
ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺣﯿﻦ ﺳﮑﺲ ﺍﺭﻭﻡ ﺗﻮ ﮔﻮﺷﻢ ﮔﻔﺖ ﻣﯽ ﺷﻪ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﻟﺪﺕ ﺑﺒﺮﯾﻢ ﻣﻨﻢ ﺗﻮ ﺭﻭﺩﺭﻭﺍﺳﯽ ﺳﺮﯼ ﺗﮑﻮﻥ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻡ ﻧﻤﯿﺎﺩ ﺳﮑﺲ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﺎ ﺍﺣﺘﯿﺎﻁ ﺩﺍﮒ ﺍﺳﺘﺎﯾﺎ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺭﻭﻡ ﮐﯿﺮﺷﻮ ﺑﺎ ﺳﻮﺭﺍﺥ ﮐﻮﻧﻢ ﺗﻨﻈﯿﻢ ﮐﺮﻭ ﻭ ﻣﻨﻢ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺣﺎﻝ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺳﺮﺷﻮ ﮐﻪ ﻓﺮﻭ ﮐﺮﺩ ﻣﻦ ﺍﺩﺍﯼ ﺗﻨﮕﺎﺭﻭ ﺩﺭﺍﻭﺭﺩﻣﻮ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺍﻩ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺯﺩﻡ ﺯﯾﺮ ﮔﺮﯾﻪ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﭼﮑﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﺍﺭﻭﻡ ﮐﯿﺮﺷﻮ ﺍﺯ ﮐﻮﻧﻢ ﮐﺸﯿﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻭ ﺍﻭﻧﻘﺪ ﻣﻨﻮ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻣﻨﻮ ﺑﻮﺳﯿﺪ ﻭ ﻋﺬﺭ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﮐﺸﯿﺪﻡ ﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﻓﯽ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺩﻭﺳﺪﺍﺷﺘﻢ ﻣﻨﻮ ﺑﮑﻨﻪ ﻭ ﮐﻮﻧﻤﻮ ﺟﺮ ﺑﺪﻩ ﺍﻣﺎ ﺻﺎﺑﺮ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﻨﻮ ﺑﮑﻨﻪ

ﺣﺎﻟﺖ ﻣﺎ ﻣﻮﻧﺪﯾﻢ ﭼﻄﻮﺭﯼ ﺑﮕﯿﻢ ﺑﯿﺎ ﮐﺎﺭﻭ ﺗﻤﻮﻡ ﮐﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻡ ! ﻣﮕﻪ ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭ ﻣﯽ ﺭﻓﺖ ﺑﺎ ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﻭ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻭ ﻋﺸﻮﻩ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺭﺍﻗﯿﺶ ﮐﺮﺩﻡ ﺣﺎﻝ ﮐﻨﻪ .
ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭﻡ ﻫﻤﺘﻮﻥ ﺍﺯ ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﻢ ﮐﻪ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺑﻮﺩ ﻟﺪﺕ ﺑﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﯿﻦ ﺍﮔﻪ ﺩﻭﺳﺪﺍﺷﺘﯿﻦ ﯾﻪ ﺳﮑﺲ ﺗﻮﭖ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻤﻮ ﺑﺮﺍﺗﻮﻥ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ .




@Cofe_Dastan118 😈
@Cofe_Dastan118 😈


💞 رابطه با معلمم

سلام
یکی ازخاطره های سکسیم میخام براتون تعریف کنم یجورایی از بهترین سکسام محسوب میشه
اسم من سارا هس سنم 17 هستش یه دختر نسبتا خوشگل وجذاب با قد 160 و وزن 60 رنگ پوستم برنزه وهیکل خوبی دارم….
داستان از اونجایی شروع میشه که من سال اول دبیرستانم بود و تو یه مدرسه غیردولتی درس میخوندم واکثر معلمام مرد بوداولین روز بودکه ریاضی داشتیم معلممون وارد کلاس شد یه مرد بسیار خوشگل جذاب وهیکل درشت بود قیافش میخورد که حشری باشه و اهل سکسای خشن!

یه چن ماهی از مدرسه ها می گذشت که یچیزایی درمورد معلم ریاضیمون شنیدم میگفتن اهل دوستی با دختراس فلان…اول باور نمیکردم تا اینکه درموردش خیلی چیزا میشنیدم هر روز واز سرکنجکاوی زد به سرم که برم این معلم تو اینستا فالو کنم ببینم ایا همه حرفا دربارش درسته ؟یعنی بمنم چشم داره؟ بمنم پیشنهاد میده؟
چن مدتی تو فالورام بود و هرزگاهی استوریامو ریپلی میکرد بعضی وقتا که عکسم میزاشتم میگف زیبا هستین فلان… بوس اینا میفرستادبا خودم گفتم اره درسته مث اینکه!
چون فکر میکردم ازطرز چت کردنش این یه هدفایی داره خلاصه یسال گذشت چیزی نگف واتفاق خاصی پیش نیومدتا اینکه سال بعدش که باز معلمم شد من بهش اعتماد داشتم یجورایی ودرموردش فکری نمیکردم چون چیزی ازش ندیدم ولی چن ماه از مدرسه گذشت دیدم بمن پیام داد وحال احوالمو پرسید و یه سوالی ازم کرد گف اگه فضولی نباشه میتونم بپرسم دوس پسرداری یانه گفتم نه و اون همش منو ارشاد میکرد که دوستی باپسرا اصلا خوب نیست و بدرد نمیخوره یه چن روزی همینجوری بم پیام داد گف تابحال شده با پسری تنها باشی گفتم اره قبلا گف واقعا؟حالا چی شد خیلی سنگین گفتم هیچی رابطه ما دراون حدا نبود
بهم گف خیلی دخترخوبی هستی وخیلی ازت خوشم اومده میخام یکم صمیمی ترشیم منم بدم نمی اومد وباهاش صمیمی تر شدم تو یه ماه یجورایی باهم خیلی صمیمی شدیم یجوری که از نیازام بهش میگفتم که خیلی حشریم اینا ولی نمیتونم باکسی رابطه داشتم چون واقعا میترسیدم به پسری اعتماد کنم اون بهم گف کمکی از دسش برمیاد گفتم نمیدونم وهمه حرف اینجا تموم شد دیگه بحثی نکردیم تو ذهنم بود که این میخاد منو بگاد منم بدم نمی اومد که ی حالی بکنم با ی مرد

دوسه روز بعدش بهم پیام داد گف دلم میخاد بریم بیرون وباهم بگردیم منم بدون درنگ قبول کردم وقرارو برای فردا باهاش گذاشتم با خودم میگفتم ینی ممکنه این منو بکنه یا اتفاقی بیفته؟رفتم حموم و خودم واس یه سکس احتمالی تر تمیز کردم یجوری که بدنم برق میزد فردا شد واین اومد دنبالم جلوی یه اموزشگاهی باهم قرار گذاشتیم وقتی سوارماشین شدم از استرس داشتم میمردم هم استرس وهم خجالت
خلاصه رفتیم یه جاده خلوت ودرمورد اینو اون حرف میزدیم که گف عجب پس حشری هستی بعد خندید گفتم اره مگه چی میشه گف هیچی نمیخای حشری بودنتو رو کنی گفتم منظورت چیه دیدم یهو دسش برد رو رونام واروم ماساژمیداد نشگون میگرف گف میخاد بوسم کنه گفتم باشه وصورتش اورد نزدیک از لبم بوس کرد دسش اروم اروم رفت رو کصم از رو شلوار کصم میمالید خیلی خوشم اومد از اینکارش گف بهم زیپتو باز کن بازکردم دسش از زیر شرت برد تو کصم تو دساش گرف باچوچولم بازی میکرد انگشتش میمالید دوره سوراخم خیلی لذت خوبی داشت رفت یه جای خلوت نگهداشت وگف برو پشت ماشین اونم اومد مانتومو دراورد یه نیم تنه پوشیده بودم داد بالا ودسشو کرد تو ممه هام محکم ماساژمیداد منم خیلی کیف میکردم اروم میخورد نوکش واااییی چه حالی میداد بعد گفت شلوارت دربیار دراوردم دراز کشیدم شورتم داد کناروشرو کرد به خوردن کصم زبون میزد توش و گرمی نفساش وقتی که حس میکردم میمردم از لذت
کیرشو دراورد گف بخورش گفتم نمیخورم خوشم نمیاد از ساک زدن و اونم اصراری نکرد ازم پرسید از کون میدم یا کص گفتم جلو نگام کرد باتعجب گف دختر مگه پرده نداری؟گفتم دارم استاد جان ولی حلقویه گفت مطمئنی؟ گفتم اره بعد لنگام داد بالا وکیرشو اروم میمالییییید به کصم و یهو گذاش دم سوراخ کصمو یواش یواش میکرد تو تا اینکه تا ته توش بود تلمبه میزد داشتم از لذت و درد میمردم خیلی حس خوبی بود وقتی یه مرد میکنتت مخصوصا اون مرد معلمت باشه بعداز چن دقیقه تلمبه کیرش دراورد و ریخت رو ممه هام خیلی خوش گذشت وسکس باهاش خیلی بهم چسبید .





@Cofe_Dastan118 😈
@Cofe_Dastan118 😈


توی کسم تلمبه زد تا ارضا شد حالا نوبت بعدی بود با دو دستش لای کونمو باز کرد و کیرشو تا ته توی کونم کرد و تند تند تلمبه میزد و اون یکی هم خودشو به زیر منو رسوند و کیرشو توی کسم کرد و تند تند تلمبه میزدن و حالا نفر بعدم که ارضا شده بود کیرشو توی دهنم کرد و دوطرف سرمو گرفته بود و دهنم میگایید اووووم اوووم اااااای آیییییی و اشک میریختم و کون و کسم درد داشتن نزذیک به یه ربع پیاپی تلمبه زدن تا ارضا شدن و تک تک از کون و کسم عکس کردن و رفتن بعدها فهمیدم اونا دوستای سعید بودن بلند شدم توی روشویی دست و صورتمو شستم و و در حال پوشیدن لباس هام بودم که علیرضا که از پرستارهای شیفت بود سر زده اومد داخل و منو دید با یه نگاه براندازم کرد و گفت ببخشید و فوری خاست که بره دستشو کشیدم گفتم پشت در وایستا و نذار کسی بیاد داخل پشت در ایستاد منم شلوارشو کشیدم پایین و شروع به ساک زدن کردم براش و حالا کونمو که حسابی قرمز شده بود و سوراخش باز شده بود رو قمبل کردم و اونم کیرشو تو سوراخ کونم کرد و تلمبه میزد حسابی گشاد شده بود و من ناله میکردم و کسمو میمالیدم و به علیرضا با ناز نگاه میکردم منو بکن زهرا رو بکن جنده توام و علیرضا آبشو توی کونم ریخت و بلند شدم ایستاده ازم لب گرفت و همون حالت کسمو مالید تا توی بغلش ارضا شدم

کمکم کرد تا لباسهامو بپوشم به سختی راه میرفتم و منو با ماشین خودش به خونه رسوند من دیگه جنده کادر درمان شدم و همه دکترها و پرستارهای مرد سعی میکردن توی بیمارستان حضور داشته باشن و اضافه کار وایسن به بهانه خدمت به مردم. در خدمت کون و کس زهرا خامنه ای جنده کادر درمان باشن بعد چند روز متوجه شدم که فقط سرما خورده بودم اما راضیم اینم یه جور خدمته و خیلی دوستش دارم.





@Cofe_Dastan118 😈
@Cofe_Dastan118 😈


💞 کون و کس زهرا

سلام
من زهرا هستم نرس یا همون پرستار، از موقع شیوع کرونا بیمارستان امام رضا (یا همون رضا انگوری) محل قرنطینه بیماران کرونایی شد که متاسفانه من همین جا کار میکنم ماجرا از اونجا شروع شد که وقتی علایم کرونا رو در خودم دیدم (که البته بعدها فهمیدم یه سرما خوردگی ساده بود) خیلی ترسیده بودم ترس از قرنطینه و طرد شدن و مرگ. حتی میترسیدم به کسی بگم وقتی دیدم حالا که قراره بمیرم چرا از این چند صبا زندگی لذت نبرم. من خیلی شهوتی هستم دوست دارم دائم زیر کیر این و اون باشم تصمیم گرفتم بشم جنده کادر درمان اوایل دکترها و پرستارها همه به هر روشی میخاستن جیم بشن و در اون محیط نباشن تا خامنه ای در راه خدمت دست بکار شد یکی از دکترهای متخصص بنام محسن بود خیلی وقت بود توی کفش بودم صبح روز بعد یه لباس خواب سکسی زیر لباس کارم پوشیدم وقتی دکتر به اتاقش برای استراحت رفت رفتم پیشش و گفتم خیلی سر درد دارم و براش ناز کردم دکتر گفت برو رو تخت دراز بکش تا بیام رفت که ماسک و دستکش بپوشه من پرده کنار تخت رو کشیدم فوری مانتو و شلوارمو در اوردم و با لباس خواب سکسی ام حالت داگی روی تخت دراز کشیدم صدای دکتر اومد خانم خامنه ای خب میگفتید سر درد دارید تا چشمش به من افتاد مات و مبهوت مونده بود کونمو بیشتر قمبل کردم و با ناز گفتم آقا محسن منو بکن تا خوب شم کونمو جر بده تو رو خدا …

دکتر هم سریع در اتاق رو قفل کرد و برگشت و شروع به ماساژ کونم شد و قربون و صدقه ام میرفت شرت بندیمو از لای کونم کنار زد و انگشتشو خیس کرد و توی کونم فرو میکرد درد داری زهرا جان و حالا دو انگشتی میکرد دردش بیشتر شد و حالا سه انگشتی توی کونم میکرد اگه اینو تحمل کنی برات یه جایزه دارم آی آی جرم بده بکن منو، شلوارشو پایین کشید و در حالی که کیرش رو میمالید به سمتم اومد خانم خامنه ای اینو باید بخوری تا خوب بشی منم همون حالت داگی کیرشو براش ساک میزدم و میخاستم خودم با کیرش خفه کنم اووووم اوووم اوووم هااا هااا مال منه تو باید جرم بدی اووووم اووووم اوووم محسن محکم زد توی گوشم و دستمو گرفت و از تخت پایین اوردم دو زانو نشستم و کیرشو حسابی ساک زدم و برگشتم و حالت داگی کونمو به سمتش قمبل کردم اونم سر کیرشو روی سوراخ کونم گذاشت و محکم فشار داد و تند تند تلمبه میزد منم ناله میکردم کیر میخام کیر میخام آآآااااای واااااای جررررر بده جررررر بده زهرا جنده تویه منو بکن و دکتر تند تند تلمبه میزد حالا دکتر کیرشو در آورد و در سوراخ کسمو میمالید و من ناله میکردم سرمو روی زمین گذاشته بودم و ناله میکردم که یکباره صدای باز کردن درب اتاق اومد یکی کلید روی درب می انداخت فوری در باز شد دو تا از پرستارهای شیفت اومدن داخل و در رو قفل کردن من ترسیده بودن تا خاستم حرکتی بکنم یکیشون کیرشون توی دهنم گذاشت و گلومو می فشرد بخورش منو شروع به ساک زدن کردم و دکترم تند تند توی کسم تلمبه میزد و اون یکی هم فیلم میگرفت تازه فهمیدم چه خبره مثل اینکه دکتر خبرشون کرده ترسیده بودم ولی چیزی واسه از دست دادن نداشتم کیرشو از دهنم در آوردم رو به دوربین کردم با ناز گفتم کیر میخام منو بکن بکنم بکننننننم اون یکی طاقت نیاورد و گوشیشو یه طوری تنظیم کرد که من توی کادر باشم و خودشم ملحق شد به سمتم اومد محکم رو کونم ضربه میزد حالا محسن روی زمین دراز کشیده منم رو کیرش نشستم و تند تند کیرشو توی کسم تلمبه میزنم و محسن سینه هامو میخوره و کیر سعید هم توی دهنمه و حمید هم خودشو به پشتم رسونده و کونمو انگشت میکنه آاااای وااای وااای اوووم اوووم اووووووووم و خودمو روی کیر محسن بازی میدم که ناگهان درد شدیدی احساس کردم و یه جیغ زدم حمید کیرشو تا ته توی کونم کرد آاااای وااای خامنه ای رو جر بدین کیر میخام اووووم اووووم زهرا جنده کادر درمانه منو بکنین و تند تند ساک میزدم

اووووم اووووم و کس و کونم جر میخورد محسن اینقد تلمبه زد و آبشو توی کسم ریخت و از صدای اووووم اوووووم و ناله هام حمید با چند تا تلمبه محکم آبشو توی کونم خالی کرد و سعیدم آبشو روی صورتم خالی کرد و مقداری از آبشم خوردم حالا هم داشتن آماده میشدن که برن بیرون خاستم بلند شم که سعید نگذاشت رفت به پشتم شروع کرد به گاییدن کونم. بسه سعید بذار برم درد دارم محسن و حمید اتاق رو ترک کردم تا در رو باز کردن که برن سه تا مرد دیگه داخل شدن نمیشناختمشون سعید گفت تحویل شما و رفت و اون یکی درب رو پشت سر سعید قفل کرد. میخام برم ولم کنید یکیشون محکم توی گوش زد خانم خامنه ای مگه کیر نمیخاستی دستمو پیجوند و منو به دیوار زد و کیرشو به کونم میمالید و محکم به کونم ضربه میزدم. باشه باشه دستم دستم درد گرفت میدم میدم. منو روی زمین انداخت اون یکی کیرشو توی دهنم کرد و اون یکی از پشت توی کسم تلمبه میزد چه کیرهای کلفتی
داشتن دردم میگرفت وااای وااااای مردم غلط کردم کیر نمیخام دردم میاااد آااااای ولم کنید اینقد


💞 خواهرم فرحناز

سلام
میدونید که داشتن س.ک.س تو زندگی خیلی مهمه ولی مهمتر اینکه باکی س.ک.س میکنی و چقدر ازش لذت میبری من ازوقتی که فهمیدم کوس چیه همیشه دنبال راحت ترین راه برای دید زدنش بودم برای من از همه راحت تر دید زدن خواهرم از پنجره حموم بود همیشه از لای پنجره نگاهش میکردم چه جوری لخت میشد وخودش رو میشست خودش رو دست مالی میکرد با کوسش ور میرفت کوسش رو میخواروند با پستوناش بازی میکرد منم همین جور ابم میومد خیس اب میشدم کیرم راست بودو نمیتونستم بکنمش همیشه سعی میکردم که بعداز خواهرم برم حموم اون گرمای حموم منو بدتر دیونه میکردوشورت خواهرم که همیشه تو حموم میزاشت تا ابش بره منم با شورتش حال میکردم اونو بو میکردم ولیسش مزدم میکردم تو دهنم و یا میپیچیدم دور کیرم خلاصه یه دست جـ.ق حسابی براش میزدم خواهرم دو بار طلاق گرفته بود حسابی همه تو خونه از دستش کلافه بودن با بیست شش سال سن بیوه بود اونم یه همچین کوسی که منم که برادرشم نمیتونم ازش بگذرم دوست دارم بگیرم تا کمر دارم از عقب و جلو بکنمش خلاصه هر روزحـ.شری تر میشدم سعی میکردم که خیلی راحت با هاش حرف بزنم از پشت میگرفتمش و هی به عناوین مختلف خودمو بهش میمالوندم که بعضی وقتها حس میردم که شاید فهمیده که چی تو کلمه یه دفعه که داشتم از پنجره حموم نگاهش میکردم خوابید و زمین حموم شروع کرد با کوسش بازی کردن وخودش رو انگشت کردن اوه دیگه داشتم دیونه میشدم دوست داشتم برم تو حموم و بیفتم رو کوسش وکوسش رو جر بدم تمام تنش راداشت دستمالی میکرد دیگه نمیتونستم تحمل کنم اومدم پایین وخودم رو مشغول کردم تا از حموم بیاد وقتی از حموم اومد ومنو دید که عین دیونه ها شدم گفت چی شده من هیچی نگفتم ولی از چهرم معلوم بود که کلافم دوباره ازم پرسید و گفت که به من بگو هر چی شده من برات حلش مکنم که دیگه دوام نیاوردم اون تنش که هنوز ازش گرمای حموم میومد بهش چسبیدم و گفتم من تورو برا یکبارم که شده میخوام شروع کردم سینه هاش رو مالوندن و وقتی دیدم ساکت مونده و هیچی نمیگه بردم تو اطاق خواب و پرتش کردم وتخت وشروع کردم به مالوندنش داشتم یونه میشدم به تنها چیزی که فکر میکردم کیرم بود ک داشت میترکید خواهرم هیچی نمیگفت من دامنش رو بالا زدم اون پاهای سفیدش کوسش از زیره شورت توریش شلوارم رو پایین کشیدم و کیرم اوردم بیرون کیرم شده بود دوبرابر شق درد گرفته بودم ابم همینجوری شرشر میومد مثل سیل ابم میریخت رو تخت خواهرم داشت کیرم و میدید بهش گفتم سالهاست که تو حموم دیدت میزنم ولی الان دیگه نوبت منه که کوستو بکنم مخوام جرش بدم میخوام مثل یه جـ.نده بکنمت تو همین حال دستم تو شورتش بود داشتم کوسش رو میمالیدم شورتش رو کشیدم پایین و خوابیدم روش هنوز باورم نمیشد کیرم و چسبوندم به کوسش و بعد چند لحظه کردم توش مثل یه حیون شروع کردم به کردنش مثل وحشیها دوست داشتم که صدای اه و ناله اش رو بشنوم که یواش یواش داشت بلند میشد اوه چه کوسی بلوزش رو در اوردم وشروع به مک زدن پستوناش کردم یکی دو بار که کیرم از تو کوسش بیرون پرید که خودش با دستاش دوباره کرد توش دیگه خیالم راحت تر شد وقدرت بیشتری پیدا کردم کیرم رو تا دسته تو کوسش میکردم بعد از چند لحظه چرخوندمش پاهام رو تکیه دادم به دیوار و شروع کردم دوباره به کردنش ولی خیلی محکم تر طوری که وحشت رو تو چشمهاش میدیدم اون روز حسابی بیرحمانه کردمش لیسش زدم و تو چشمهاش رضایت و دیدم چندروزی باهم زیاد حرف نزدیم تا بعد از مدتی دوباره رابطمون شروع شد.




@Cofe_Dastan118 😈
@Cofe_Dastan118 😈


شبی که برده زوج بودم



من پسر 24 ساله هستم که خیلی دوست داشتم برده زوح باشم البته از کون دادن هم میترسم و فقط ساک زدن و تحقیر شدن رو دوست دارم. یه روز که گفته بودم میخوام برای یع نفر ساک بزنم یکی بهم داد که 35 سالش بود. گفت همین شبی بیا برام ساک بزن؛ صحبت مکان که شد و من گفتم مکان ندارم اون یهو گفت اگه توی یه جمع باشه ساک میزنی که من اولش جا خوردم و گفتم یعنی چی توی جمع
اون گفت خونه دوست دخترم خالیه. اگه اون باشه مشککلی نداری جلوی اون ساک بزنی. اینو که گفت من از خدا خواسته گفتم که نه اتفاقا دوست دارم جلوی یه زن کیر شوهر یا دوستشو ساک بزنم. بهش گفتم خوشحال میشم که موقع ساک زدنم اون بیاد سرمو رو کیرت تکون بده و به نحوی محبورم کنه که واست ساک بزنم. خلاصش کنم با هم قرار گذاشتیمو اون با دوست دخترش دوتایی اومدن دنبالم (رفتم سرکوچمون) سوار که شدم با پسره سلام علیک کردم و این حرفا دختره ولی اصلا به محل نذاشت. تا اینکه رفتیم تو خونه و دختره رفت تو اشپزخونه شام درست کنه. پسره ه ملباساشو در اورد و نشست جلوم. من منتظر بودم تا دختره هم بیاد بعدش جلو اون واسش ساک بزنم که پسره گفت بیا کیرمو بخور . منم جلوش رو زمین زانو زدمو شروع کردم به ساک زدن. دختره بعدش رفت تو یه اتاق دیگه . همینطور که من ساک میزدم به پسره گفتم بگو دوست دخترت بیا جلو اون ساک بزنم که اونم صداش زد ولی دختره فکر کرد جلو ان خجات میکشم و نیومد. منم همینطوری تنهایی واسش ساک میزدم تا اینکه پسره گفت ایمجوری ارضا نمیشم و باید بکنمت. اینو که گفت جا خوردم و باهاش دوستانه گفتم تورو خدا من از کون دادم بدم میاد بعد کلی اصرار گفت باشه و دوست دخترشو صدا زد که بیاد و حداقل اونو بکنه. دختره بازم نیومد تا اینکه پسره به من گفت بیا بریم تو اتاق رفتیم تو اتاق دختره رو تخت دراز کشیده بود پسره هم کنارش خوابید و با لب گرفتن. منم هیرون وسرگردون داشتم نکاشون میکردم (جالبه که اینقدر استرس داشتم اصلا کیرم شق نشده بود. کیرم کوچولو مونده بود) یهو پسره نگام کرد و گفت چرا وایسادی بیا برام ساک بزن اینجا بود که رفتم رو تخت برای پسره ساک میزدم و این صحنه همون صحنه ای بود که همیشه ارزوشو داشتم. من داشتم کیر پسری رو میخوردم و اون تو بغل دوست دخترش داشتن با هم لب میگرفتن (یه حس تحقیر شدن کاlل و توپ) بعد چند دقیقه گفت بسه حالا برو کس اونو لیس بزنو حداقل ائنئ ارضا کن. منم از خدا خواسته رفتم کسشو میخوردم درحالیکه اون دوتا ازهم لب میگرفتن..... خیلی حس خوبی بود تا انکه دختره رو با دهنم ارضاش کردم. بعدش پسره بلند شد دختره رو خوابوند و از کون کردش و ارضا شد . حیف اونجا روم نشد بهش بگم ولی خیلی دلم میخواست دختره حالت سگی باشه و من زیر دختره به پشت بخوابم و صورتم درست زیر کون دختره باشه و قشنگ رفتن کیر تو کون دختره رو ببینم (مث فیلمهای کاکولد) و بعدش ابشو بریزه رو صورتم. حیف که خریت کردم و اینو بهش نگفتم. اخرشم پسره و دختره ارضا شدنو من بدبخت تحقیر شده تو حالت کف بودم که سکسشون تموم شد و من سریع خداحافظی کردم و از خونشون رفتم بیرون.... (یه نکته تحقیر امیز هم این بود که بعد ارضا شدن هر دو دختره یکم روش تو روم باز تر شد و با یه حسی بهم میگفت موقعی که میخوای واسه یه مرد ساک بزنی زبونتو قشنگ بچسبون زیر کیرش چون مردها اینجوری بیشتر دوست دارن حالا انگار نه انگار من بدبخت نامرد یه پسرم و کیر دارم) 
این داستان واقعی بود و مال حدود سه ماه پیش توی کرمان.

@Cofe_Dastan118 😈
@Cofe_Dastan118 😈

#پایان


دوستان خیلیا پرسیدین چرا ما زدیم و به ما تعلق نگرفت این توکن
باید بگم که حتما باید والتتون قدیمی و باشه و تراکنش داشته باشه و مقداری دلار داخل ولت داشته باشید
تا تشخیص بده ولت واقعیه و جدید ساخته نشده❤️
بازم سوالی بود در خدمتتونم😘


چطوری_بکارتم_پاره_شد


تازه با کسی که عاشقش بودم و هستم کات کرده بودم خیلی تنها بودم یه دفعه یاد یکی از دوست ‍پسرای قبلیم افتادم گفتم یه زنگ بزنم باهاش قرار بزارم یکم ازین حال و هوا در بیام.حدود 1هفته باهاش حرف زدم و قرار گذاشتیم بریم بیرون و رفتیم کافه یه چی خوردیم و حرف زدیم چند وقت بعدش بهم گفت بریم ویلای من هم غذا بخوریم هم قلیون بکشیم و حال و هوات عوض شه...گفتم باشه...فرداش اومد دنبالم رفتیم جوجه گرفتیم وزغال و ازین خرت و پرتا راه افتادیم وبعداز 2ساعت رسیدیم خیلی سرد بود رفت بخاری رو روشن کرد من نشستم بغل بخاری اونم رفت جوجه هارو سیخ زد تو بالکن و تموم که شد اومد منم بلند شدم سفره انداختم ...غذا خوردیم تمومو شد اون رفت قلیون رو ردیف کنه منم دراز کشیده بودم اومد قلیون رو گذاشت کنارم و نشست کشید...بعد چند دقیقه کنارم خوابید دستشو گذاشت رو کمرم کم کم نزدیکم شد چسبید بهم...چرا دروغ بگم؟منم خوشم اومد و چسبیدم بهش منو برگردوند سمت خودش لبامو شروع کرد به خوردن منم همراهیش کردم دستش رفت رویه سینه هام میمالیدشون ...داغ شده بودم خوشم اومده بود منم کیرشو مالیدم شلوارمو دراورد شروع کرد کوسم ومالیدن داشتم لذت میبردم اما اشکام میومد یاده سکسم با عشقم بودم که برگردوند منو به پشت کیرش کلفت بود اما دراز نبود ولی سیاه بود...کونمو انگشت کرد چندبار یکم که باز شد کرد تو کونم دردم اومد اما یاده عشقم افتاده بودم و گریه میکردم یه دفعه کیرش در اومد رفت تو کوسم درد داشتم زود دستمو بردم رو کوسم دیدم خون اومدش دیوونه شدم ...گریم به جیغ تبدیل شده بود پسر رو کلی زدم چنگ انداختمش گفتم بدبختم کردی نامرد پردمو زدی فحشش میدادم جیغ میزدم ...تو حال خودم نبودم به فکر عشقم بودم و پیش خودم میگفتم که جوابشو چی بدم بگم اون دختری که میمردی واسش جنده شده؟؟؟؟؟؟؟؟پسره بغلم کرد گفت بخدا میریم دکتر پول میدم بدوزتش گریه میکرد ...بلند شدم به بهونه اینکه خودمو بشورم رفتم تو حمومشون و در و از پشت قفل کردم
دوش و باز کردم ...دیدم یه تیغ تو دسته تیغ هست باهاش رگمو زدم دیگه نفهمبدم تا اینکه دیدم تو بیمارستانم و همه بالا سرم وایسادن مامان بابا داداشم و اون پسره...اون و که دیدم دنیا رو سرم خراب شد دلم میخواست بمیرم همه صحنه ها جلو چشام بود...خودم کردم که لعنت بر خودم...بعدازین که مرخص شدم پسره منو برد دکتر واسم پردمو دوخت و من واسه همیشه این عذاب تو وجودمه

نوشته:‌ یلدا

@Cofe_Dastan118 😈
@Cofe_Dastan118 😈
#پایان

20 last posts shown.

774

subscribers
Channel statistics