⬅️اف بر این منطق تا قیامت....
:::::::::::
🔻آن چنان که مشهور است:
وقتی از مدینه خارج می شد عبدالله ابن عمر، که آدم مقدس مآبی بود نزدیک آمد، افسار اسبش را گرفت و گفت:
ای پسر رسول خدا! شهر جدت را ترک مکن و در خانه ات بنشین و بر یزید قیام نکن. تو در حجاز و یمن و عراق شیعیان بسیاری داری، کرسی درس و فتوا بگذار و محاسنت را به خون آغشته نساز...
حضرت فقط یک جمله پاسخش داد:
اف لهذا الکلام ابدا
تف به این منطق تا قیامت!
::::::::
▪️چقدر این نقل بر من اثر میگذارد و پیش از این مقدمه ی چند مطلبم نیز بوده...
همیشه تاریخ، پیش از هر نبردی، یک عبد الله بن عمر سر و کله اش پیدا میشود که بزدلی و انفعالش را پشت ژست عقلانیت پنهان کرده و در صدد است تا ریش سفیدی کند و با پند های اخلاقی و توصیه های خیرخواهانه و حرف های خوب و هشدارهای ایمنی، پیش از بزنگاه و کشاکش، انسان را منصرف و سر به راه کند...
تامظلوم را به شرایط موجود قانع کند، اگر نه،لااقل او را بفرستد به یک راه دراز و بی انتها و کم ریسک و آبرومندانه که هیچ گاه گذرش به کربلا نخورد...
:::::::::
@daadnevesht
:::::::::::
🔻آن چنان که مشهور است:
وقتی از مدینه خارج می شد عبدالله ابن عمر، که آدم مقدس مآبی بود نزدیک آمد، افسار اسبش را گرفت و گفت:
ای پسر رسول خدا! شهر جدت را ترک مکن و در خانه ات بنشین و بر یزید قیام نکن. تو در حجاز و یمن و عراق شیعیان بسیاری داری، کرسی درس و فتوا بگذار و محاسنت را به خون آغشته نساز...
حضرت فقط یک جمله پاسخش داد:
اف لهذا الکلام ابدا
تف به این منطق تا قیامت!
::::::::
▪️چقدر این نقل بر من اثر میگذارد و پیش از این مقدمه ی چند مطلبم نیز بوده...
همیشه تاریخ، پیش از هر نبردی، یک عبد الله بن عمر سر و کله اش پیدا میشود که بزدلی و انفعالش را پشت ژست عقلانیت پنهان کرده و در صدد است تا ریش سفیدی کند و با پند های اخلاقی و توصیه های خیرخواهانه و حرف های خوب و هشدارهای ایمنی، پیش از بزنگاه و کشاکش، انسان را منصرف و سر به راه کند...
تامظلوم را به شرایط موجود قانع کند، اگر نه،لااقل او را بفرستد به یک راه دراز و بی انتها و کم ریسک و آبرومندانه که هیچ گاه گذرش به کربلا نخورد...
:::::::::
@daadnevesht