симфония


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


The writings of a sick infj.
Edward:
http://t.me/HidenChat_Bot?start=2055992219
Camellia:
t.me/HidenChat_Bot?start=5763734082

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


U.


Forward from: فاکینگ مود
بچه ها بعد یه مدت طولانی برگشتم اکانتم دیل شده بود
فور کنید فور میکنم ازتون🔥




Forward from: 𝗝𝗘𝗢𝗡𝗙𝗔𝗜𝗥𝗬
فورکنید دیلیاتون جوین بدم؛ براتون ممبر بیارم-


Forward from: ᴊᴇᴏɴʀᴏᴢᴀʟɪɴ
فور کنید شخصیتتون هنگامِ بحث با پارتنرتون توصیف کنم-


از وقتــی نیســتی انگــار منــم نیستــم
هستمــ،ولی گمشدم
هستمــ،ولی نمــیدونم کیــم و کجــام
هستمــ،ولی یهــو میــزنم زیر گریــه
من اون ادمـ قبـلی نیسـتم کـوک


تـو‌ زندگـی‌ مـن بـودی جونگکـوک
امـا زندگـی هیچـوقت عادلـانه نیست.




دستی به سر پســرک کشید و با دســت دیگش اشــک روی گونــه پسر رو پــاک کرد.
به هیچکــس اعتــماد نکن کوک،
بعضــی ادما بهت قول میــدن توی لحظه های سخــت کنارت باشــن.
اما میبیــنی تلـخ تــرین لحــظه هارو خودشون برات رقــم میزنن؛پس غصــه نخور
همیــشه این بوده و همــین خواهد ماند.






_امـروز غمگـین به نظر میـرسی.
+راستـشو بخـای مـن خیلی وقـته غمگینم.ولـی امروز انـرژی کافی بـرای پنهان کردنش رو نـدارم.:)


صـورتشو مماس صــورت معشوقه اش کـرد و با نـفس های داغ توی صورت کوک زمـزمه کرد..
جئــون تو گاز میــگرفتی؛ اما من ادمارو تیــکه پاره میکـنم،
روش سـگ و گرگ باهــم فرق میکنه.


قـدم های اهستش رو به سمـت مردش برد و نگاهی بهش کرد.
با صدایی که توش پر از بغض بود فریاد کشـید'
+چقدر زود فرامـوش کردی کـیم،فکر میکـردم بعد من دیـگه نتـونـی بلـند شی‌..
پوزخنـدی از روی درد زد و با دســتاش چشمهاشو مالــوند تا اشکهــایی که راه دیــدشو بسته بودن محــو شن'
اره..حالا کوک منتــظر جواب مردش بود
اما تهیونگ فقط به چـشمای پسر زل زده بود و حرفی نمـیزد .
بعد از چندثانیــه کیــم بالاخره به حــرف افتاد و دست از چشمــای پسرش کشــید'
میدونـی ادما هیـچوقت فراموش نمیکنن،فقـط یاد میگیرن بی صــدا غصه بخورن و با مشکلات کنار بیان.




_میـدونی دزیـره یعـنی چی؟...
دزیـره بودن‌...یعـنی دوستـش داری
ولی میـدونی هیـچوقت قرار نیسـت
مـال تو باشـه!..


نمـیفهمی؟
نمـیفهمی نـبودت داره داغـونم میـکنه؟
یـاد چشـمات دیـوونم میـکنه،
صـدات تو گوشـم میـپیچه
عکـساتو که میـبینم بغـض گلـومو خفه میـکنه؟
انقدر احمـقی که نمیـفهمی دارم تـو باتلاق نـبودنت دسـتو پا میزنم؟


روی کانــاپه ی مشکی رنــگش لم داد و به روبــرو خیره شد و چیزهــایی رو زیر لــب اروم گفت'
_جونگکــوکا ازین بدت مــیومد که من ادم بدی شــم
پوزخنــدی زد و دســتی توی موهای لختــه مشکی رنگـش کشیــد
حالــا به خاطر تو از بــدم بدتر شــدم...


جئــون قرار ما ایــن نبودش.
من فقط زنـدگی ساده و عاشقــانه با تو میخواستــم
قرار نــبود تو دل به یــکی دیگه ببنــدی.‌
قــرار نبود اینطــوری شه..


مــن همیشــه خودمــو به اب و اتیــش میزدم که برات بهتــرین باشم جئــون..
اما تو اونــو به من ترجیــح دادی؛
پس بــرو با همونا خــوش باش جــئون))

20 last posts shown.

65

subscribers
Channel statistics