|در سرا


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


فعلا نه

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


ز جان خوش تر چه باشد؟
_ لااقل یک روز کامل خوب بودن مامانبزرگ.


Forward from: نــادو…
+ ز جان خوشتر چه باشد؟
- باقلوا !


امشب خیلی فکر کردم
رفتنت غمگینم نکرده؛ حتی عصبیمم نکرد
ناامیدم کرد!
ناامید شدم از خودم، از رفتارم
از شناخت نسبت به خودم بابت انتخاب و بدست آوردنم توسط فردی مثل تو.


فکر میکردم سالها باید پشت هم طی شوند تا انسان بزرگ شود، بعد ها فهمیدم این اتفاق در سه ثانیه رخ می‌دهد.


_دنبالت کردن که با این سرعت پا تند کردی!؟
برگشت.
فکر میکنم سه ثانیه شد. بله، درست سه ثانیه.
آمارش را دارم!


ما الکی داریم وقتمونو توی توییتر هدر میدیم،
تولید محتوا و بدو بدو برای ایمپرشنش برای ماست، پولش توی کپی کاری بدون ذکر نام کانالای تلگرامیه.


من جدیدا یه چیزایی دلم میخواد که قبل ماه رمضون بیجا میکردم بهشون حتی فکر کنم
خدا کنه بعد ماه رمضونم همینطوری تو حبس باشه، جلو خلاقیتم واسه فساد و فحشارو گرفته بود.


Forward from: |مُــحــاق|
کاش علاوه بر دست و پا، دهن شیطان بی صفت رو هم می‌بستن؛
فقط منم که حس می‌کنم تو ماه رمضون با قوای بیشتری می‌خواد گولمون بزنه یا این چیزایی که به ذهن میرسه همش ابتکار و خلاقیت خودمونه؟


آدم‌هایی که چارچوب و قوانین مختص به زندگی و هویت خودشونو اول کشف میکنند و بعد توی زندگی پیاده میکنن، واقعا جذابند.


پیراهن مردونه گشاد سورمه ای، شلوار راسته و عینک کائوچویی گرد‌.
از دور دیدمش. با محاسن مرتب شده و نگاهی که مثل همیشه میدزدید نگاهی که برخلاف همیشه امروز آروم نبود!
دم در شنیده بودم که برادرشو دیشب موقع پخش کردن اعلامیه ها دستگیر کردن...


شب برای عارف و عاشقه،
روز برای دانشمند و کاردان
باز هم که ساکن طبقه وسطی بابا جان!


امروز گردی در میدان های طهران زدیم
انگار که خدا از دل چروکیده و نخ کش ما خبردار شده باشد، سه تن از خواتین مَه چهره سیمین کردارِ شکر گفتار را به مشایعت ما فرستاد.
عجب مصاحبتی بود!
فوق النهایه حق دادیم به خاقان مغفوره قاجار برای بازگشایی حرمسرا، به ولله که حق داشتند!
خدا این وعده های شکرین را برای ما زیاده نبیند ان شالله.😞


وای خدایا


نفیسه سادات موسوی بهم گفت قجر نویس حقوقدان




شما راست میگید من آدم ترسوییم، من حتی از خوشبختی هم میترسم!
_ وقتی به جای فکر کردن، چجوری فکر کردن یادت میدن همین میشه دیگه...
📽leila's Brothers


_ من که فهمیدم بزرگ شدن یعنی هر چی زمان میگذره، بیشتر بفهمی قرار نیست به اون چیزایی که دوست داشتی برسی.


تمام شب به یاسمنِ دهه دیگه ای فکر کردم.
عینک کائوچویی گرد، مانتوی گشاد کرم....
یه روسری تترون قواره 90 که گره‌اش رو به قدری محکم بسته که انگاری روسری قراره فرار کنه!
علوم سیاسی میخونه، نمیدونم!
شاید هم ادبیات.
تنها دختر یاغی فامیل که دانشگاه رفته و مامانش تمام روز فکر میکنه دخترش یه بی هنرِ سرتقه.
یه رادیوی قدیمی تو اتاقش داره و تا صبح ویگن گوش میده...
انگار که...زندگی فعلی من، زندگی من نیست.


نداری غذای مونده نیست که بخوریش بالاخره تموم بشه،
نداری رو هر چی بیشتر میخوری بدتر بیشتر میشه.

📽leila's Brothers



20 last posts shown.

44

subscribers
Channel statistics