📝 نمونه ای دیگر از برخورد با پرسشگری مسالمت آمیز در دستگاه حاکم | #احمد_سعیدی
🔸در بهمن ماه سال ۱۳۹۱، متعاقب سخنان مقام معظم رهبری که عمل رییس جمهور وقت در افشاگری علیه برادر رؤسای دو قوه دیگر را خلاف شرع، خلاف قانون و خلاف اخلاق خوانده بودند؛ یکی از جوانان مؤمن و انقلابی در وبلاگ خود نوشت که "چون قادر به درک فلسفه موضع مقام معظم رهبری نبوده است، از این پس تا اطلاع بعدی مطلبی در وبلاگ خود نخواهد نوشت."
🔹از قرار معلوم مقامات قضایی، نوشته او را حمل بر طعنه و #مخالفت تلویحی با #موضع #مقام_معظم_رهبری انگاشته و علیه وی بابت نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی اعلام جرم نمودند و از آنجایی که دسترسی به مشار الیه نداشتند، پلیس فتا را به یاری طلبیدند.
🔸#پلیس_فتا پس از کنکاش معمول، نشانی وی را یافته و او را احضار و رایانه شخصی اش را ضبط میکند. پس از طی تشریفات قضایی، پرونده به دادگاه ارسال میشود و طبق طریقت معهود، در یک دادگاه غیرعلنی، مشارالیه به #دو_سال #حبس_تعزیری محکوم میگردد.
🔹حکم صادره چنان غیرمنتظره و بهت آور مینماید که جوان مزبور را به تقلا و رایزنی برای تجدید نظر وامیدارد. جوان به یکی از مقامات مذهبی شهرشان مراجعه میکند، و از طریق او به قاضی تجدیدنظر معرفی میشود. قاضی مزبور بعد از صحبت حضوری با آن جوان و آگاهی از گرایشات مذهبی و اینکه اقربای وی از #شهدای_مشهور آن شهرند؛ النهایه حکم به برائت او میدهد.
🔸جوان که مشغول به #کار_دولتی و صاحب همسر و دو دختر خردسال بود، نقل میکرد که برای جلوگیری از صدمات روحی، ماجرا را جز به همسر و تنی چند از رفقای صمیمی به کسی بازنگفته است و در بازه زمانی میان دو حکم؛ اقسام نذر و نیاز (از جمله طی پیاده طریق از نجف تا کربلا) را آزمود تا مگر از مکافات آن حکم هولناک برهد؛ چرا که تحمل دو سال حبس و محتملا از دست رفتن شغل ضربه جبران ناپذیری به زندگی و معاش فرد وارد می آورد.
🔴 این بود نمونه ای دیگر از پرسشگری مسالمت آمیز در دستگاه حاکم...
@maktubat
🔸در بهمن ماه سال ۱۳۹۱، متعاقب سخنان مقام معظم رهبری که عمل رییس جمهور وقت در افشاگری علیه برادر رؤسای دو قوه دیگر را خلاف شرع، خلاف قانون و خلاف اخلاق خوانده بودند؛ یکی از جوانان مؤمن و انقلابی در وبلاگ خود نوشت که "چون قادر به درک فلسفه موضع مقام معظم رهبری نبوده است، از این پس تا اطلاع بعدی مطلبی در وبلاگ خود نخواهد نوشت."
🔹از قرار معلوم مقامات قضایی، نوشته او را حمل بر طعنه و #مخالفت تلویحی با #موضع #مقام_معظم_رهبری انگاشته و علیه وی بابت نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی اعلام جرم نمودند و از آنجایی که دسترسی به مشار الیه نداشتند، پلیس فتا را به یاری طلبیدند.
🔸#پلیس_فتا پس از کنکاش معمول، نشانی وی را یافته و او را احضار و رایانه شخصی اش را ضبط میکند. پس از طی تشریفات قضایی، پرونده به دادگاه ارسال میشود و طبق طریقت معهود، در یک دادگاه غیرعلنی، مشارالیه به #دو_سال #حبس_تعزیری محکوم میگردد.
🔹حکم صادره چنان غیرمنتظره و بهت آور مینماید که جوان مزبور را به تقلا و رایزنی برای تجدید نظر وامیدارد. جوان به یکی از مقامات مذهبی شهرشان مراجعه میکند، و از طریق او به قاضی تجدیدنظر معرفی میشود. قاضی مزبور بعد از صحبت حضوری با آن جوان و آگاهی از گرایشات مذهبی و اینکه اقربای وی از #شهدای_مشهور آن شهرند؛ النهایه حکم به برائت او میدهد.
🔸جوان که مشغول به #کار_دولتی و صاحب همسر و دو دختر خردسال بود، نقل میکرد که برای جلوگیری از صدمات روحی، ماجرا را جز به همسر و تنی چند از رفقای صمیمی به کسی بازنگفته است و در بازه زمانی میان دو حکم؛ اقسام نذر و نیاز (از جمله طی پیاده طریق از نجف تا کربلا) را آزمود تا مگر از مکافات آن حکم هولناک برهد؛ چرا که تحمل دو سال حبس و محتملا از دست رفتن شغل ضربه جبران ناپذیری به زندگی و معاش فرد وارد می آورد.
🔴 این بود نمونه ای دیگر از پرسشگری مسالمت آمیز در دستگاه حاکم...
@maktubat