محمدجواد حق شناس: گروههای مافیایی و باندها، جای احزاب را در قدرت گرفتهاند
برنامه هفتمین برنامه رکن سه؛ گفتوگو دیدار نیوز با عضو شورای مرکزی اعتماد ملی
در این گفت و گو محمدجواد حق شناس گفت:
حالِ توسعه سیاسی و احزاب خوب نیست، احزاب سیاسی در ایران فاصله زیادی با ماهیت و ذات خود دارند، از طرفی برخی از موسسین و موثرین احزاب تصور و شناخت کافی از تحزب و کارکردهای حزبی ندارند.
بسترهای رشد، بالندگی و توسعه سیاسی از مسیر فعالیت حزبی، بیشتر از پیش تضعیف شده و عملا در تمام این سالهای بعد از انقلاب، نهاد قدرت تلاشی برای آماده کردن بستر فعالیت حزبی نکرده است. به همین دلیل میتوان فهمید که اگر کادرسازی و یا آموزش جدی در احزاب صورت نمیگیرد، دلیلش بی فایده بودن و عقیم ماندن هر حرکت قوی حزبی است. حتی در همین حد فعالیت حزبی، برای بسیاری از فعالان این عرصه، دردِ سر، بازداشت، زندان و به خطر افتادن جایگاه شغلی افراد را به دنبال داشته است.
درستش این است که وقتی یک حزب در کشور پروانه فعالیت گرفت، نیازی به بحث نظارت و استصواب نباشد و احزاب هم معرف افراد به نهادهای انتخابی و هم پاسخگوی عملکرد آنها باشند. این احزاب هستند که میتوانند برنامه ریزی کنند و مثلا برای حدود ۳۰۰ کرسی نمایندگی مجلس، از هر حوزه تخصصی به میزان مورد نیاز افرادی را به مردم معرفی کرده و رای بگیرند.
قانون اساسی قلب یک نظام حکمرانی و احزاب به مثابه رگهای خونی هستند که خون پمپاژ شده توسط قلب را به تمام نقاط بدن نظام حکمرانی میرسانند، این در حالی است که هیچ ارتباطی بین قلب (قانون اساسی) و اعضای بدن رژیم حکمرانی ما وجود ندارد، چون رابط و متصدی و متولی این ارتباط طبیعتا احزاب هستند و در سیسستم ما چنین نقشی به احزاب داده نشده. به همین دلیل شاهدیم قلب وجود دارد، اما سیستم خون رسانی متعارف به بدن مختل است. قلب نمیتواند تنها از طریق مویرگها خون کافی را به همه نقاط بدن برساند. پس راهش این است که سر، قلب و بدن با هم به صورت عادی کار کنند و هر کدام در جای خود کار طبیعی خود را انجام دهند.
🔵 youtu.be/e6cv4MRbOyo
@didarnews1
@didarnewsir
برنامه هفتمین برنامه رکن سه؛ گفتوگو دیدار نیوز با عضو شورای مرکزی اعتماد ملی
در این گفت و گو محمدجواد حق شناس گفت:
حالِ توسعه سیاسی و احزاب خوب نیست، احزاب سیاسی در ایران فاصله زیادی با ماهیت و ذات خود دارند، از طرفی برخی از موسسین و موثرین احزاب تصور و شناخت کافی از تحزب و کارکردهای حزبی ندارند.
بسترهای رشد، بالندگی و توسعه سیاسی از مسیر فعالیت حزبی، بیشتر از پیش تضعیف شده و عملا در تمام این سالهای بعد از انقلاب، نهاد قدرت تلاشی برای آماده کردن بستر فعالیت حزبی نکرده است. به همین دلیل میتوان فهمید که اگر کادرسازی و یا آموزش جدی در احزاب صورت نمیگیرد، دلیلش بی فایده بودن و عقیم ماندن هر حرکت قوی حزبی است. حتی در همین حد فعالیت حزبی، برای بسیاری از فعالان این عرصه، دردِ سر، بازداشت، زندان و به خطر افتادن جایگاه شغلی افراد را به دنبال داشته است.
درستش این است که وقتی یک حزب در کشور پروانه فعالیت گرفت، نیازی به بحث نظارت و استصواب نباشد و احزاب هم معرف افراد به نهادهای انتخابی و هم پاسخگوی عملکرد آنها باشند. این احزاب هستند که میتوانند برنامه ریزی کنند و مثلا برای حدود ۳۰۰ کرسی نمایندگی مجلس، از هر حوزه تخصصی به میزان مورد نیاز افرادی را به مردم معرفی کرده و رای بگیرند.
قانون اساسی قلب یک نظام حکمرانی و احزاب به مثابه رگهای خونی هستند که خون پمپاژ شده توسط قلب را به تمام نقاط بدن نظام حکمرانی میرسانند، این در حالی است که هیچ ارتباطی بین قلب (قانون اساسی) و اعضای بدن رژیم حکمرانی ما وجود ندارد، چون رابط و متصدی و متولی این ارتباط طبیعتا احزاب هستند و در سیسستم ما چنین نقشی به احزاب داده نشده. به همین دلیل شاهدیم قلب وجود دارد، اما سیستم خون رسانی متعارف به بدن مختل است. قلب نمیتواند تنها از طریق مویرگها خون کافی را به همه نقاط بدن برساند. پس راهش این است که سر، قلب و بدن با هم به صورت عادی کار کنند و هر کدام در جای خود کار طبیعی خود را انجام دهند.
🔵 youtu.be/e6cv4MRbOyo
@didarnews1
@didarnewsir