رابطه جمهوری اسلامی ایران و سازمان آزادیبخش فلسطین
⏹قسمت پنجم (پایانی)
◀️ساف بعد از اسلو از یک سازمان، به سمت یک حکومت خودگردان، تغییر شکل داد و این را برای خود فتح الفتوحی میدانست اما این سازشکاری به هیچ وجه با سیاست های ایران هم نوایی نداشت. از سوی دیگر سازمانهای حماس و جهاد با توجه به اینکه در اساسنامه خود مساله نابودی اسرائیل را مطرح کرده بودند کاملا به عنوان نمایندگان رسمی مردم فلسطین از سوی ایران پذیرفته شدند. این در حالی است که حماس بعد از اینکه به قدرت رسید با امر واقع رو به رو شد و او هم دست به اصلاح اساسنامه خود زد. گویی نشستن بر اریکه قدرت میتواند هر جنبش آرمان گرایی را واقع نگر کند. حماس نیز عبارت نابودی اسرائیل را برداشت تا بتواند به عنوان شریک در حکومت باقی بماند.
⏪ایران، تنها در جهان عرب
متاسفانه بیش از چهار دهه سابقه رابطه ما با گروههای فلسطینی، تجربه موفقی نبوده است. عدم فهم متقابل از اولویتهای متغیر آنان در طول این سالها یکی از مهمترین دلایل است. خستگی و فرسودگی ساف، حماس و جهاد را، ما به حساب سازشکاری و خودباختگی گذاشتیم در حالی که روند طبیعی بیش از پنج دهه مبارزه نتیجهای جز این نداشت. از سوی دیگر اولویتهای کلی در جهان عرب به شدت تغییر کرده است. دیگر از آن شعارهای پرطمطراق عهد ناصری و کمونیستی خبری نیست. اولویتهای جهان عرب، اشتغال، آموزش، امنیت، توسعه یافتگی، رفاه و زیست بیدرد سر در کنار همسایهای به نام اسرائیل است. بعد از آنکه جمهوری اسلامی با سازمان آزادیبخش فلسطین و عرفات و برنامه سازش او دچار مشکل شد به سمت نیروهای انقلابی و اسلامی مانند حماس و جهاد رفت اما متاسفانه آنان نیز دقیقا همان راه عرفات را رفتند و آرمانها را با واقعیت روی زمین جایگزین نمودند. در این آشفته بازار که کشورهای عربی و گروههای اسلامگرا و سکولار مبارز فلسطینی، بعد از پنجاه سال ناگزیر شدهاند تحت فشار بینالمللی و دیگر عوامل ساختاری و عینی، اولیوت نابودی اسرائیل را با تاسیس دولت فلسطینی جایگزین کنند، جمهور اسلامی ایران تنها صدایی است که خواهان نابودی اسرائیل است. طی دهههای گذشته ایران همیشه از زاویه مبارزه با اسرائیل با جهان عرب وارد گفتوگو شده است. تا زمان جنگ حزب الله و اسرائیل این رویکرد مناسب بود اما بعد از بهار عربی و مسائل سوریه و نیز بحران سیاسی اهل سنت عراق با دولت مرکزی عمدتا شیعه، دیگر این روند جوابگو نیست. رسانههای عربی توانستند برای افکار عمومی عربی دشمن جدید خلق کنند و آن ایران شیعه است. با توجه به اوضاع نزاع طایفهای موجود در منطقه، تعریف منافع ملی و اتخاذ سیاستهای واقع بینانه از سوی کارگزار هر روز سختتر و پیچیدهتر میشود. محمد جواد خلیلی کانال مطالعات جهان عرب https://t.me/dr_mj_khalili
⏹قسمت پنجم (پایانی)
◀️ساف بعد از اسلو از یک سازمان، به سمت یک حکومت خودگردان، تغییر شکل داد و این را برای خود فتح الفتوحی میدانست اما این سازشکاری به هیچ وجه با سیاست های ایران هم نوایی نداشت. از سوی دیگر سازمانهای حماس و جهاد با توجه به اینکه در اساسنامه خود مساله نابودی اسرائیل را مطرح کرده بودند کاملا به عنوان نمایندگان رسمی مردم فلسطین از سوی ایران پذیرفته شدند. این در حالی است که حماس بعد از اینکه به قدرت رسید با امر واقع رو به رو شد و او هم دست به اصلاح اساسنامه خود زد. گویی نشستن بر اریکه قدرت میتواند هر جنبش آرمان گرایی را واقع نگر کند. حماس نیز عبارت نابودی اسرائیل را برداشت تا بتواند به عنوان شریک در حکومت باقی بماند.
⏪ایران، تنها در جهان عرب
متاسفانه بیش از چهار دهه سابقه رابطه ما با گروههای فلسطینی، تجربه موفقی نبوده است. عدم فهم متقابل از اولویتهای متغیر آنان در طول این سالها یکی از مهمترین دلایل است. خستگی و فرسودگی ساف، حماس و جهاد را، ما به حساب سازشکاری و خودباختگی گذاشتیم در حالی که روند طبیعی بیش از پنج دهه مبارزه نتیجهای جز این نداشت. از سوی دیگر اولویتهای کلی در جهان عرب به شدت تغییر کرده است. دیگر از آن شعارهای پرطمطراق عهد ناصری و کمونیستی خبری نیست. اولویتهای جهان عرب، اشتغال، آموزش، امنیت، توسعه یافتگی، رفاه و زیست بیدرد سر در کنار همسایهای به نام اسرائیل است. بعد از آنکه جمهوری اسلامی با سازمان آزادیبخش فلسطین و عرفات و برنامه سازش او دچار مشکل شد به سمت نیروهای انقلابی و اسلامی مانند حماس و جهاد رفت اما متاسفانه آنان نیز دقیقا همان راه عرفات را رفتند و آرمانها را با واقعیت روی زمین جایگزین نمودند. در این آشفته بازار که کشورهای عربی و گروههای اسلامگرا و سکولار مبارز فلسطینی، بعد از پنجاه سال ناگزیر شدهاند تحت فشار بینالمللی و دیگر عوامل ساختاری و عینی، اولیوت نابودی اسرائیل را با تاسیس دولت فلسطینی جایگزین کنند، جمهور اسلامی ایران تنها صدایی است که خواهان نابودی اسرائیل است. طی دهههای گذشته ایران همیشه از زاویه مبارزه با اسرائیل با جهان عرب وارد گفتوگو شده است. تا زمان جنگ حزب الله و اسرائیل این رویکرد مناسب بود اما بعد از بهار عربی و مسائل سوریه و نیز بحران سیاسی اهل سنت عراق با دولت مرکزی عمدتا شیعه، دیگر این روند جوابگو نیست. رسانههای عربی توانستند برای افکار عمومی عربی دشمن جدید خلق کنند و آن ایران شیعه است. با توجه به اوضاع نزاع طایفهای موجود در منطقه، تعریف منافع ملی و اتخاذ سیاستهای واقع بینانه از سوی کارگزار هر روز سختتر و پیچیدهتر میشود. محمد جواد خلیلی کانال مطالعات جهان عرب https://t.me/dr_mj_khalili