⭐️ ─ اون توی این چپتر از زندگیش خیلی تجربه کسب کرد. دوستهای زیادی رو بدست آورد و دوستهای زیادی رو از دست داد. فهمید که هیچچیز همیشگی نیست و هرکسی که میگه ' فلان چیز همیشگیه ' کاملاً اشتباه میکنه و درکی از حقایق و اتفاقات اطرافش نداره. اون تلاش کرد، تلاش کرد تا بتونه بزرگ بشه و رشد کنه. تلاش کرد تا بتونه تبدیل به اون آدمی که میخواد همه اون رو بشناسن بشه. خیلی شکست خورد و جا زد، خیلی جاها ناامید شد و تردید داشت، ولی در آخرش اون یاد گرفت که باید خودش رو همونطوری که هست بپذیره، اون هموتطری که هست عالیه، نیازی نیست خودش رو ' اینجوری ' یا ' اونجوری ' کنه تا مردم قبولش بکنن. اون همونجوری که دلش میخواد هست و خودش رو دوست داره.
اون از آدمای تاکسیک خیلی زیادی فاصله گرفت و خودش هم تصمیم گرفت تا جایی که میتونه از شخصیت ' سم یا تاکسیک ' بودن فاصله بگیره. اون فهمید آدمها هیچکدوم قابل اعتماد نیستن. فهمید هیچکدوم ارزش این رو ندارن که خودت رو بخاطرشون عوض کنی. فهمید خیلیهاشون لیاقت عشق و محبت رو ندارن. و خیلی چیزای دیگه. خیلی چیزای دیگه فهمید و رشد کرد و بزرگ شد.
و میدونه که قراره بزرگ تر از اینم بشه، میدونه قراره بازم رشد کنه و بازم تجربه به دست بیاره تا توی چپتر بعدی زندگیش، از اینی که هست خوشحال تر و راضیتر باشه.
✦ ─ 𝗓𝖾𝗂𝗇 , 17 𝖠𝗉𝗋𝗂𝗅 2023