Forward from: Karkhoone | کارخانه | کارخونه
کارآفرینی، توهمها و آسیبها (اینک آخرالزمان)
| مسعود زمانی
سلام
چند روزی است که با خودم کلنجار میروم این مطلبی که در ادامه میآید را بنویسم یا نه… این تردید یک دلیل بزرگ دارد آنهم احتمال دلگیری انبوه دوستان و عزیزانی است که در این اکوسیستم فسقلی کسب و کارهای نوپای ایران دارم، واقعیت این است که متاسفانه شکل گلایههای این دوستان از اکوسیستم و دولت ناراحتم کرده است و ریشههای آن را در مسائلی میبینم که دقت نکردن به آنها میتواند موجب اشتباهات استراتژیک در مسیر توسعه کارآفرینی در ایران و البته اقتصاد کشور باشد.
آنچه در ادامه گفته میشود خدایناکرده نه نقد و نفی زحمات عزیزانی است که با چنگ و دندان کسب و کار خود را جلو میبرند و نه نگاه بالا به پایین و عقل کلی از سمت من دارد و نه منکر زحمات کارشناسان و مدیران دلسوزی است که در لایههای تصمیمسازی و تصمیمگیری کشور فعالیت میکنند، بلکه صرفاً یک هشدار نسبت به اصلاح نگاه همگی ما به اقتصاد و کارآفرینی و کسب و کارهای نوپا است.
در بخش اولیه این نوشته مشکلات و آسیبها ذکر خواهد شد و در ادامه بخشی از کجفهمیهای متداول شفافسازی شده و راهکار نیز ارائه خواهد شد. (طبیعتاً براساس ذهن ناقص و سواد نیمبند من)
نکته مهم اینکه برای همه عناوین مورد بحث، عنوان یک فیلم نیز ذکر شده است که صد البته نکات مستتری در آن وجود دارد.
۱ – آه و ناله (اگه میتونی منو بگیر)
چند سالی است که بسیاری فعالان حوزه کسب و کارهای نوپا به ویژه حوزه فناوری اطلاعات به شکلهای مختلف و از کانالهای متنوع (جلسات، نشستها، سایتها، گروههای تلگرامی) از وضعیت مبهم اقتصاد و یا مشکلات کسب و کاری خود مینالند (به معنای کلمه) و بعضاً انتظارات حمایتی خاصی از دولت و نهادهای متولی دارند. از طرف دیگر به انحاء مختلف مشکلات مالیاتی و تعاملی خود با ادارات بیمه را به صورت یک بحران نشان داده و از لختی و کجفهمی نهادهای ذیربط مینالند!
این مسئله در یکسال اخیر شدت گرفته است، زیرا بخش بزرگی از از کسب و کارها یا آنقدر بزرگ شدهاند که بیش از ۱۰-۱۵ نفر کارمند دارند و یا تعداد و مبالغ قراردادهای آنها فراتر از حداقلهای سالهای گذشته شده است.
به تجربه ۱۵ ساله من در تعامل با این دوستان در حوزههای مختلف (فناوری اطلاعات، نانو و زیستی) نشان داده است عمده این چالشها ناشی از دو مسئله مهم است:
اول آنکه دوستان (بویژه ای-کامرسیها) در هنگام طراحی کسب و کار خود نقش مالیات پرداختنی خود را بالکل نادیده میگیرند و یا در طراحی مدل کسب و کار خود با فرض حمایتهای نهادها (که در ادامه اشتباهات آن نیز ذکر خواهد شد) آن را کمرنگ و بیاهمیت تلقی میکنند. دوم آنکه به هیچوجه متوجه نیستند که درست یا غلط قوانین بیمه پیچیده است (چه در تعامل با نیروها و چه در بخش قرادادی) و بدون گرفتن مشورت و یا حتی استخدام افراد آگاه قراردادها را تنظیم کرده و در نهایت هنگامی که مشکلی پیش میآید، ناکارآمدی و فساد نهاد مرتبط را دلیل اصلی مشکلات خود میشمارند.
به هیچوجه توهمِ دانستن تمامی ابعاد حقوقی مالیاتی و بیمه خود را نداشته باشید زیرا به چشم خودم دیدهام صندوقی حمایتی! با گردش بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان و یا نهادی خصولتی مطالعاتی، با وجود داشتن چندین فرد مدعی متخصص اشتباهات و البته جرائم وحشتناکی را تجربه کردهاند. شرح این قصه برای استارتاپها که مثنوی هفتاد من خواهد بود. بسیاری از دوستان را دیدهام که پس از اولین علیالراس شدن عملا کار را تعطیل کردهاند و یا بیش از یکسال است که درگیر گرفتن مفاصاحساب تامیناجتماعی هستند و عملاً دریافتی قرارداد آنها با در نظر گرفتن نرخ تورم به صفر میل کرده است!
دوست عزیز کارآفرین من! اگر کسب و کار شما با گرفتن مالیات دیگر توجیهپذیر نیست خب بهتر است انجامش ندهی که همین الان هم بسیاری از فعالیتهای اقتصادی آنلاین کشور واجد این شرایط هستند.
و اگر بلد نیستی اسناد و فاکتور و دفاتر خود را استاندارد تهیه کنی و درک درستی به مالیات ارزش افزوده نداری، اینقدر به کارشناس مالیات مملکت گیر نده که بیسواد و مغرض و فاسد است و زورش به فلانیها نمیرسد و ما را آزار میدهد. تجربیات شخصی من میگوید کارشناس و ممیز مالیاتی احتمال خیلی کمی دارد اگر همه دفاتر و حسابهای شما صحیح و درست باشد بخواهد شما را بازی دهد.
یاد بگیرید بجای اینکه کارهای مالی دفتر خود را به دخترخالهتان که ترم سوم حسابداری است بسپارید از کارشناس یا افراد و شرکتهای با تجربه استفاده کنید.
من هروقت کسی پیش من از مالیات و بیمه مینالد، فرض اولیهام کمسوادی و خطاهای خودش است تا بیمار و مفسد بودن دارایی و بیمه مملکت…
پایان بخش اول
ادامه دارد...
✅ @karkhone
| مسعود زمانی
سلام
چند روزی است که با خودم کلنجار میروم این مطلبی که در ادامه میآید را بنویسم یا نه… این تردید یک دلیل بزرگ دارد آنهم احتمال دلگیری انبوه دوستان و عزیزانی است که در این اکوسیستم فسقلی کسب و کارهای نوپای ایران دارم، واقعیت این است که متاسفانه شکل گلایههای این دوستان از اکوسیستم و دولت ناراحتم کرده است و ریشههای آن را در مسائلی میبینم که دقت نکردن به آنها میتواند موجب اشتباهات استراتژیک در مسیر توسعه کارآفرینی در ایران و البته اقتصاد کشور باشد.
آنچه در ادامه گفته میشود خدایناکرده نه نقد و نفی زحمات عزیزانی است که با چنگ و دندان کسب و کار خود را جلو میبرند و نه نگاه بالا به پایین و عقل کلی از سمت من دارد و نه منکر زحمات کارشناسان و مدیران دلسوزی است که در لایههای تصمیمسازی و تصمیمگیری کشور فعالیت میکنند، بلکه صرفاً یک هشدار نسبت به اصلاح نگاه همگی ما به اقتصاد و کارآفرینی و کسب و کارهای نوپا است.
در بخش اولیه این نوشته مشکلات و آسیبها ذکر خواهد شد و در ادامه بخشی از کجفهمیهای متداول شفافسازی شده و راهکار نیز ارائه خواهد شد. (طبیعتاً براساس ذهن ناقص و سواد نیمبند من)
نکته مهم اینکه برای همه عناوین مورد بحث، عنوان یک فیلم نیز ذکر شده است که صد البته نکات مستتری در آن وجود دارد.
۱ – آه و ناله (اگه میتونی منو بگیر)
چند سالی است که بسیاری فعالان حوزه کسب و کارهای نوپا به ویژه حوزه فناوری اطلاعات به شکلهای مختلف و از کانالهای متنوع (جلسات، نشستها، سایتها، گروههای تلگرامی) از وضعیت مبهم اقتصاد و یا مشکلات کسب و کاری خود مینالند (به معنای کلمه) و بعضاً انتظارات حمایتی خاصی از دولت و نهادهای متولی دارند. از طرف دیگر به انحاء مختلف مشکلات مالیاتی و تعاملی خود با ادارات بیمه را به صورت یک بحران نشان داده و از لختی و کجفهمی نهادهای ذیربط مینالند!
این مسئله در یکسال اخیر شدت گرفته است، زیرا بخش بزرگی از از کسب و کارها یا آنقدر بزرگ شدهاند که بیش از ۱۰-۱۵ نفر کارمند دارند و یا تعداد و مبالغ قراردادهای آنها فراتر از حداقلهای سالهای گذشته شده است.
به تجربه ۱۵ ساله من در تعامل با این دوستان در حوزههای مختلف (فناوری اطلاعات، نانو و زیستی) نشان داده است عمده این چالشها ناشی از دو مسئله مهم است:
اول آنکه دوستان (بویژه ای-کامرسیها) در هنگام طراحی کسب و کار خود نقش مالیات پرداختنی خود را بالکل نادیده میگیرند و یا در طراحی مدل کسب و کار خود با فرض حمایتهای نهادها (که در ادامه اشتباهات آن نیز ذکر خواهد شد) آن را کمرنگ و بیاهمیت تلقی میکنند. دوم آنکه به هیچوجه متوجه نیستند که درست یا غلط قوانین بیمه پیچیده است (چه در تعامل با نیروها و چه در بخش قرادادی) و بدون گرفتن مشورت و یا حتی استخدام افراد آگاه قراردادها را تنظیم کرده و در نهایت هنگامی که مشکلی پیش میآید، ناکارآمدی و فساد نهاد مرتبط را دلیل اصلی مشکلات خود میشمارند.
به هیچوجه توهمِ دانستن تمامی ابعاد حقوقی مالیاتی و بیمه خود را نداشته باشید زیرا به چشم خودم دیدهام صندوقی حمایتی! با گردش بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان و یا نهادی خصولتی مطالعاتی، با وجود داشتن چندین فرد مدعی متخصص اشتباهات و البته جرائم وحشتناکی را تجربه کردهاند. شرح این قصه برای استارتاپها که مثنوی هفتاد من خواهد بود. بسیاری از دوستان را دیدهام که پس از اولین علیالراس شدن عملا کار را تعطیل کردهاند و یا بیش از یکسال است که درگیر گرفتن مفاصاحساب تامیناجتماعی هستند و عملاً دریافتی قرارداد آنها با در نظر گرفتن نرخ تورم به صفر میل کرده است!
دوست عزیز کارآفرین من! اگر کسب و کار شما با گرفتن مالیات دیگر توجیهپذیر نیست خب بهتر است انجامش ندهی که همین الان هم بسیاری از فعالیتهای اقتصادی آنلاین کشور واجد این شرایط هستند.
و اگر بلد نیستی اسناد و فاکتور و دفاتر خود را استاندارد تهیه کنی و درک درستی به مالیات ارزش افزوده نداری، اینقدر به کارشناس مالیات مملکت گیر نده که بیسواد و مغرض و فاسد است و زورش به فلانیها نمیرسد و ما را آزار میدهد. تجربیات شخصی من میگوید کارشناس و ممیز مالیاتی احتمال خیلی کمی دارد اگر همه دفاتر و حسابهای شما صحیح و درست باشد بخواهد شما را بازی دهد.
یاد بگیرید بجای اینکه کارهای مالی دفتر خود را به دخترخالهتان که ترم سوم حسابداری است بسپارید از کارشناس یا افراد و شرکتهای با تجربه استفاده کنید.
من هروقت کسی پیش من از مالیات و بیمه مینالد، فرض اولیهام کمسوادی و خطاهای خودش است تا بیمار و مفسد بودن دارایی و بیمه مملکت…
پایان بخش اول
ادامه دارد...
✅ @karkhone