Forward from: Mahdi
#Text
Mese Tehran - Gdaal X Imanemun
دوباره شب و منو خاطراتو تکرار
دوباره عینک تیره میره رو چشماش
دوباره میگه بلند هرچی کرده احساس
دوباره مریضن این شعرا مثل تهران
دوباره مریضن این شعرا مثل تهران
دوباره مریضن این شعرا مثل تهران
باز این روزا میگذرن هی الکی
میزنم یواشکی به گذشته سرکی
یادم میاد یروز کجا بودیم و حالا
دقیقا کجای این چرخ و فلکیم
اون روزا دوره زیاد
با دوستام توی ایران
حالا اون سر دنیا توو جیبام پول زیاد
دوباره مونده بیدار
صداش توی خونه میاد
اَ پایین داد میزنه
پَ کجا مونده جیدال
میرم پایین تویه خونه پُر آدم
خوب میدونن نیستم از اون سوبرا من
میریزنو میپاشم باز امشبم دور ماهم
تو آیینه تصویرم میگه
بلیطت برده بازم
سلطان بد عادتی
دوباره چند تا خط میره بالا
دوباره برا من ریخت
دوباره سلامتی
ولی اصلا سلامت نی رژیمم
میکشه دردا امشب
دوباره فردا ردیم
دوباره شب و منو خاطراتو تکرار
دوباره عینک تیره میره رو چشماش
دوباره میگه بلند هرچی کرده احساس
دوباره مریضن این شعرا مثل تهران
دوباره مریضن این شعرا مثل تهران
دوباره مریضن این شعرا مثل تهران
یادمه ۵ ساله پیش
تو سرم
بودش تنها یه چیز
یه سال بعدش
اون بودش تنها رفیقم
اون شدش تنها رفیقم
اون شدش تنها رفیقم
اون شدش تنها رفیق
میگذرن ثانیه ها
زندگی جاریه باز
روزا میان و میرن
ما سوار قافیه ها
نگاهم رو به جلو
به گذشته
میندازم گاهی نگاه
از دیروز مطمئن ترم
این بازی بازیه ماست
گذشت چه سالی به ما
گاهی وقتها حس میکنم خوابیم انگار
نمیخوام پاشیم بجاش
چشامو میبندمو
باز دوباره پا میره گاز
از رسالت تا اجرا صف
تو کسافتو حسادت
پابه پا هم تو رفاقت
آره تا تش
خائنا ترس
دنبال رویای ممنوعه دور دنیا
میترسن از ما کل گلشون و گرگاش
تو نگام هراسی نیست تو دستام جفت آسه
سلاحم قلممه سرمایم پشت کار
باز یکی برا من ریخت
این یکی سلامتی برادری
که گذاشت برا من جیب
دوباره شب و منو خاطراتو تکرار
دوباره عینک تیره میره رو چشماش
دوباره میگه بلند هرچی کرده احساس
دوباره مریضن این شعرا مثل تهران
دوباره مریضن این شعرا مثل تهران
دوباره مریضن این شعرا مثل تهران
@erfanpaydar7
Mese Tehran - Gdaal X Imanemun
دوباره شب و منو خاطراتو تکرار
دوباره عینک تیره میره رو چشماش
دوباره میگه بلند هرچی کرده احساس
دوباره مریضن این شعرا مثل تهران
دوباره مریضن این شعرا مثل تهران
دوباره مریضن این شعرا مثل تهران
باز این روزا میگذرن هی الکی
میزنم یواشکی به گذشته سرکی
یادم میاد یروز کجا بودیم و حالا
دقیقا کجای این چرخ و فلکیم
اون روزا دوره زیاد
با دوستام توی ایران
حالا اون سر دنیا توو جیبام پول زیاد
دوباره مونده بیدار
صداش توی خونه میاد
اَ پایین داد میزنه
پَ کجا مونده جیدال
میرم پایین تویه خونه پُر آدم
خوب میدونن نیستم از اون سوبرا من
میریزنو میپاشم باز امشبم دور ماهم
تو آیینه تصویرم میگه
بلیطت برده بازم
سلطان بد عادتی
دوباره چند تا خط میره بالا
دوباره برا من ریخت
دوباره سلامتی
ولی اصلا سلامت نی رژیمم
میکشه دردا امشب
دوباره فردا ردیم
دوباره شب و منو خاطراتو تکرار
دوباره عینک تیره میره رو چشماش
دوباره میگه بلند هرچی کرده احساس
دوباره مریضن این شعرا مثل تهران
دوباره مریضن این شعرا مثل تهران
دوباره مریضن این شعرا مثل تهران
یادمه ۵ ساله پیش
تو سرم
بودش تنها یه چیز
یه سال بعدش
اون بودش تنها رفیقم
اون شدش تنها رفیقم
اون شدش تنها رفیقم
اون شدش تنها رفیق
میگذرن ثانیه ها
زندگی جاریه باز
روزا میان و میرن
ما سوار قافیه ها
نگاهم رو به جلو
به گذشته
میندازم گاهی نگاه
از دیروز مطمئن ترم
این بازی بازیه ماست
گذشت چه سالی به ما
گاهی وقتها حس میکنم خوابیم انگار
نمیخوام پاشیم بجاش
چشامو میبندمو
باز دوباره پا میره گاز
از رسالت تا اجرا صف
تو کسافتو حسادت
پابه پا هم تو رفاقت
آره تا تش
خائنا ترس
دنبال رویای ممنوعه دور دنیا
میترسن از ما کل گلشون و گرگاش
تو نگام هراسی نیست تو دستام جفت آسه
سلاحم قلممه سرمایم پشت کار
باز یکی برا من ریخت
این یکی سلامتی برادری
که گذاشت برا من جیب
دوباره شب و منو خاطراتو تکرار
دوباره عینک تیره میره رو چشماش
دوباره میگه بلند هرچی کرده احساس
دوباره مریضن این شعرا مثل تهران
دوباره مریضن این شعرا مثل تهران
دوباره مریضن این شعرا مثل تهران
@erfanpaydar7