روز یکم-
-چرا میخواهی هنوز هم ادامه دهی؟
+میدانی؟ اینکه تو دقیقا متضاد منی باعث شده اکنون کنار هم بیاستیم و بجنگیم برای چیزی که دوستش داریم. بیا اینبار فرمانده های خوبی باشیم!
آنها همینطوری هم از سپاه ما ترسیده اند چه برسد به وقتی که تو با نور کورشان کنی و من سایه ای باشم که از پشت میکشد.
شهری که بانوان اداره اش میکردند-سوزان
-میدونی هیونگ؟ این دفتر تموم شد و حالا من موندم و یه دنیا خاطره ای که صاحبش تویی...
مموری-
-اون موقع ها هنوز خیلی امیدوار تر بودم
+بخاطر همین اسمش برای امیدهاست؟
-چون میخواستم امیدوارترباشم. چون اون موقعم یجوری به تهش رسیده بودم!
آفتر آس-
-چرا میخواهی هنوز هم ادامه دهی؟
+میدانی؟ اینکه تو دقیقا متضاد منی باعث شده اکنون کنار هم بیاستیم و بجنگیم برای چیزی که دوستش داریم. بیا اینبار فرمانده های خوبی باشیم!
آنها همینطوری هم از سپاه ما ترسیده اند چه برسد به وقتی که تو با نور کورشان کنی و من سایه ای باشم که از پشت میکشد.
شهری که بانوان اداره اش میکردند-سوزان
-میدونی هیونگ؟ این دفتر تموم شد و حالا من موندم و یه دنیا خاطره ای که صاحبش تویی...
مموری-
-اون موقع ها هنوز خیلی امیدوار تر بودم
+بخاطر همین اسمش برای امیدهاست؟
-چون میخواستم امیدوارترباشم. چون اون موقعم یجوری به تهش رسیده بودم!
آفتر آس-