گله‌جه‌یین یولو Gәlәcәyin Yolu (راه آینده)


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


ایراندا یاشایان بۆتۆن تۆرکلرین پوْلیتیکال ـ ائکونومیک ـ توْپلومسال پایلارینی دیرچلتمه یَه ،سیویل یوْللارا سیغیناراق، گلجک بیزیمدیر.

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


آمد نیوز از آزربایجان وترکها چه میخواهد؟


طاهر نقوی⬇️⬇️⬇️


لازمه ی قضاوت در مورد هر شخصی یا جریانی یا تشکیلاتی شناخت دقیق از گذشته و حال آنهاست و در عین حال رؤیت و بررسی کارنامه ی عملکرد گذشته ی این جریان هست .

با نیم نگاهی بر عملکرد چند ماهه ی اخیر آمد نیوز و با بررسی و نقد سیاست و خط و مشی گردانندگان اصلی این شبکه به راحتی می توانیم پی به اهداف و مقصد و هدف غایی آنها ببریم.

گردانندگان آمد نیوز دارای تفکرات شوونیستی و پان ایرانیستی هستند و همچنین شدیدا دارای افکار و اندیشه های آنتی تورک و ضد آزربایجان هستند...

این موضوع را ما در جریان پوشش خبری در زمان مصاحبه ی ضد تورکی یونسی و اظهارات نژاد پرستانه ی بطهایی مشاهده نمودیم و همچنین با حمله به ائمه ی مردمی جمعه ی تبریز و اردبیل و جلفا به روشنی دیدیم.

«آمد نیوز »در روزهای سخت و بحرانی آزربایجان همیشه در کنار دشمنان آزربایجان ایستاده است.و هیچگاه قدمی در حفظ منافع ترک های ایران و آزربایجان برنداشته است.

ما هرگز ندیدیم که آمد نیوز از حقوق برابر شهروندان ترک و فارس و عرب و کرد و ترکمن ساکن ایران سخن به میان آورد.


ما هرگز ندیدیم که آمد نیوز تقاضای اجرای اصل 15قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و تدریس زبان مادری ترکها در مدارس و همچنین رسمی شدن زبان ترکی در کنار زبان فارسی سخنی بگوید و از عدالت زبانی و کلامی حرف بزند .

ما هرگز ندیدیم آمد نیوز از عدالت اقتصادی و توزیع عادلانه ی ثروت در مناطق ترک نشین و فارس نشین و کورد نشین و عرب نشین ایران سخن براند .

هرگز ندیدیم آمد نیوز از علل مهاجرت ترکها با وجود سرزمینهای حاصل خیر کشاورزی و دارا بودن معادن های بکر و غنی به پایتخت و دیگر مناطق کویری صحبتی کند .و علل تعطیلی کارخانجات و صنایع مناطق ترک نشین را بررسی نماید.

ما هرگز ندیدیم آمد نیوز از عدالت فرهنگی و حق داشتن شبکه ی تلویزیونی سراسری ترکها از صدا و سیما ی جمهوری اسلامی ایران سخن بگوید.

ما هرگز ندیدیم آمد نیوز از عدالت سیاسی و جای خالی یک حزب فراگیر برای تحول خواهان ترک ایران سخن به میان آورد.

ما هرگز ندیدیم آمد نیوز از فراکسیون مناطق ترک نشین سخنی بگوید و دلایل حمله به این جریان را بررسی نماید .


ما هرگز ندیدیم آمد نیوز یک فراخوانی برای دفاع از خشکیدن دریاچه ی ارومیه در کانال تلگرامی خویش قرار دهد .

ما هرگز ندیدیم که آمد نیوز از دستگیری فعالان مدنی ترکها و آزربایجان اخباری بگوید و از آنها مدافعه نماید .

ما هرگز ندیدیم آمد نیوز از تاریخ وفرهنگ اصیل و واقعی ترکها و آزربایجان مطلبی در کانال خویش قرار دهد.


بلکه شاهد تبلیغ تاریخ جعلی و دروغین یهود پسند هخامنشی و کوروش در کانال تلگرامی آمد نیوز بوده ایم .

و خیلی کارهای دیگر که تا کنون از این کانال و جریان نژاد پرست ندیدیم ونخواهیم دید .

اما همیشه دفاع آمد نیوز از پهلوی ها و سلطنت طلبان که دستشان به خون فرزندان آزربایجان آلوده است را به عینه مشاهده کرده ایم .

همیشه شاهد اعمال سیاست های پان ایرانیستی و پیگیری این سیاست های نژاد پرستانه و پان فارسیستی را در کانال آمد نیوز بوده ایم.

ما همیشه آمد نیوز را در کنار دشمنان آزربایجان و ترکها دیده ایم و این کانال را یک کانال ضد تورکی و ضد اسلامی می‌شناسیم .

آیا چنین کانالی میتواند ما را به مسیری و راهی فرا خواند که منافع ملت آزربایجان در آن است ؟

ملت ترک آزربایجان از وضعیت اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی فعلی خویش ناراضیست و طبیعیست که بدنبال راهکار برای برون رفت از این وضعیت نامناسب فعلی هست اما چاره ی کار و نسخه ی درد خویش را در همراهی و همکاری با سلطنت طلبان و پان فارس ها و دشمنان قسم خورده ی خویش نمیجوید .

گوش فرا دادن به درخواستهای این جریانات پان فارس و نژاد پرست، ملت آزربایجان را به نا کجا آباد می کشاند .و فعالان سیاسی و مدنی ترکها هوشیار تر از همیشه هستند .

ترکها و آزربایجان خطاهای گذشته را تکرار نخواهد کرد .از جان عزیزان و جوانان خویش پلکانی برای قدرت یافتن پهلوی ها و پان فارس ها و قاتلان فرزندان خویش نخواهد ساخت .

هرگز نخواهد ساخت هرگز هرگز هرگز...

@Galajayinyolu


Forward from: Behnam Kiyani Ecirli
✍تبریز حتی اجازه دفن جنازه طباطبائی را نخواهد داد

طباطبائی قرار است در سالروز فرمان مشروطیت در تبریز سخنرانی کند . این آقا هنوز هم باور ندارد که همانند فرزند نوح ،خاندان نبوت و اخوتش را در تبریز برای همیشه گم کرده است، برای فردی که سراسر زندگیش جز خیانت به این آب و خاک ثمری دیگر نبوده است ، ایا می خواهد در این شهر از شجاعت و غیرت کسانی صحبت کند که خود در صف مقابل آنها ایستاده است!!! به نظرم ایشان یا دیوانه شده است ، یا دیگران را اینگونه تصور می کند . افکار و اندیشه مردی که حتی یک جمله در وصف آزادی در آن وجود ندارد ، برای مشروطه چه نسخه ای می تواند بپیچد که قابل استفاده باشد . و یا برای آزادی خواهان تبریز که هنوز از اسارت شوونیسم فلسفی و سیاسی وی فریاد تظلم می کشند چه ارمغانی خواهد داشت
برای حضرت ایشان گزینه بهتر از سخنرانی در تخت جمشید جای دیگر متصور نیست . تورک بودن شرافت و عزت می طلبد نه حقارت و ذلت . حتما ایشان می خواهد در تبریز بگوید که چرا برای بازگشت شاهزاده پهلوی بر نمی خیزید زیرا مدت ها است که تیر سلطنت طلبان به سنگ خورده و می بینند که بدون تبریز همه کارها لنگ است و اگر این شهر به پا نخیزد ، شاه زاده شان در غربت جان خواهد سپرد . چه بهتر ! مگر پدر بزرگشان چنین سرنوشتی را برای شاه عزت نشان قاجار رقم نزد ؟ پس چیزی که عوض دارد گله ندارد . تبریز غرق شرم است که چرا چنین موجود نفرت انگیزی در این شهر به دنیا آمده است چه رسد به اینکه بگذارد از زبان ستارخان برای مشروطه و برای پان ایرانیست ها فلسفه ببافد . به اندازه کافی این شهر فیلسوفان و شاعران قدرتمند و وطن پرست دارد که برای فرزندان با غیرت خود چون ستارخان و باقرخان سخنرانی کنند و فلسفه قیام آنها را تشریح کنند . بهتر است طباطبائی در این اواخر عمر خود قطعه زمینی برای دفن خود در اطراف شیراز و اصفهان ، تخت جمشید بخرد ، چون خاک تبریز مقدس است و تحمل دفن جنازه وی را هم ندارد. بهنام کیانی اجیرلی @ejirli


✍: #حبیب ساسانیان یاکاموز

✅ امروز به تاریخ ۱۳۹۷/۰۵/۰۸مطلبی بدون عنوان به نقل از جناب میری در گروههای تله گرامی با مضمون کلی : آزادی محصوران خانگی ( نه زندانیان عقیدتی اقوام و ملل ) ! و حفظ تمامیت ارضی ایران فارغ از وابستگی های دینی ـ ائتنیکی ـ زبانی را خواندم که در پایان با قطعه شعر معروف "دریغ است ایران که ویران شود کنام پلنگان و شیران شود " به اتمام رسانده بودند.
با شناختی که از مطالعه ی مقاله ها و نظریات جناب میری داشتم ، بعید میدانم که مطلبی با این کیفیت نازل واقعاً چکیده ی قلم ایشان باشد. چرا که هیچ روشنفکری با مشاهده ی چنین اوضاع و احوالی با انشاء مطالبی اینچنین سطحی و ساده لوحانه ، اعتبار علمی و اجتماعی خویش را خدشه دار نمیکند. در حالی که خواب ۳۰۰ ساله ی اصحاب کهف و تغییرات غیر قابل باور در ساختار نظام پولی کشور در عرض ۲۴ ساعت و گاهاً در بازه ی زمانی یک چُرت ۱۵ دقیقه ای تعبیر و به واقعیت می پیوندد ، از جناب میری بعید است که بسان کبک، هم سر خود را در برف فرو کند و هم جناح های سیاسی اعم از داخلی و خارجی را به اتحاد از نوع ایرانیتی فرا بخواند که در آن هیچکدام از شاخصه های ایرانیت و حقوق ملل ساکن ایران لحاظ نشده باشد! ایرانی که استاد میری قائل به حفظ آن هستند بدون حفظ حرمت و هژمونی زبان اقوام ـ ادیان ـ و ائتنیک هایش چه معنا و تقدسی میتواند داشته باشد؟ حفظ ایران بدون اعتقاد به پلورالیسم فرهنگی و ائتنیکی ، در حقیقت خدمت به جریان و تفکرات پان آریائیستهای خزیده در درون حاکمیت است که در طول یک قرن گذشته ، قوی سبقت نژادپرستی را از نئو نازیستهای آلمان هیتلری نیز ربوده اند.

⚫️ این حقیقت غیر قابل انکاریست که در صورت ادامه ی چنین روندی و وجه المثالحه قراردادن خواست اکثریت ملل ساکن جغرافیای کشورایران ، و رمز وحدت قراردادن زبان عاریه ای و الکن فارسی ، اصلا ً هم بعید نیست که ؛ ایران ویران شود.

⭕️ "من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم

خواه از سخنم پند بگیر ، خواه ملال.


@Galajayinyolu


روشنفکران ساده لوح

دکتر اکرادی⬇️⬇️⬇️

دو چیز یک روشنفکر را مسخ کرده و ساده لوح می کند. بیگانگی زمانی و بیگانگی مکانی. ورد زبان روشنفکران ساده لوح #جهانی_شدن است در حالی درکی تخیلی از این امر دارند طوری که روی پشگل راه رفته و به فکر عسل بهشتی است. این ساده لوحان که البته می توانند مدرک دکتری هم داشته باشند فکر می کنند مثلا پیکاسو چون جهانی می اندیشیده جهانی شده است. فکر می کنند میکل آنژ از ابتدا جهانی می اندیشیده یا فیلسوفانی نظیر راسل، هگل و مارکس و رالز و.... چون منطقه ای نیندیشیده اند بنابراین جهانی شده اند. ساده لوحی در این حد اعجاب انگیز هست ولی متاسفانه چنین دیدگاه هایی بیشتر در سطح تحصیلکرده ها دیده می شود. بگذریم از اینکه یکی از دلایل این ساده لوحی خود سیستم آموزش و پرورش و آموزش عالی می تواند باشد ولی به هر حال انسان با مطالعه می تواند تغییر یابد.

قبل از آنکه هنرمندی یا روشنفکری، فیلسوفی جهانی بشود ابتدا منطقه ای بوده است و بعد از جهانی شدن نیز باز منطقه ای مانده است. هنرمند و روشنفکری که در اثرش نتوان محیط و مردم اطراافش را دید، نتوان ان فضا را در اثرش درک کرد مانند این هست که معلق در هوا مانده است و در عین کلاغ بودن سعی دارد صدای بلبل در بیاورد. از همین رو مخاطب ان روشنفکر نیز در مکان دیگری است و از روی ساده لوحی فکر می کنند مردم خودش قدرش را نمی داند یا سطحشان پایین تر هست. این روشنفکر همیشه احساس غریبی می کند و باید هم بکند. تجلیل مردمان مکان دیگر از وی چه بسا همان بهشت مورد انتظارش باشد. در پیکاسو چون خط و خطوط و شکل ماهیت اثرش کاملا منطقه ایست و به خاطر همین اصالت اثرش اتفاقا جهانی شده است. جان رالز مشکلات محیط خودش را دید و در پی حل مسائل آمد و جهانی شد اما روشنفکر ما مشکلات مردم اطرافش را سطح پایین یا بی ربط می داند و حرف از مکاتب هنری و فلسفی را نشانه تشخص .

یکی از مثال هایی این نوع روشنفکران حزبیونی هستند که چشم به دهن کسانی دوخته اند که حتی یک ثانیه در محیط آنان نزیسته است. از همین روست که رفح حصر برایش مهم تر از فقر و بیکاری می شود. از این روست که زبان مادریش را بی ارزش دانسته و حتی حاضر به ذبح آن در قبال خواسته فرادستان و هژمونی طلبان نامشروع به بهانه ملی گرایی و جهانی شدن و ... . آری از این نوع روشنفکران ساده لوح متاسفانه کم نداریم.



@Galajayinyolu


✍جامعه شناسی بد قواره جلائی پور

بهنام کیانی⬇️⬇️⬇️

جلائی پور اهل تهران است ،پیشه اش سیاست ، و جامعه شناسی، است .ایشان در سن ۲۱ سالگی فرماندار نقده بود و در شورش کردها و مسائل پیش آمده در آن دوره از نزدیک شاهد ماجرا بوده است. جلائی پور حوادث نقده و کشتار های صورت گرفته را نتیجه و حاصل عملکرد حزب دموکرات کردستان و شخص قاسملو می دانست (جامعه ایران در چه وضعی است ، سایت خبری و تحلیلی امتداد ، ژوئیه 20 , 2018) گرچه اعتراف و اذعان وی به این قتل و کشتار میزان مظلومیت و حقانیت آذربایجان را نشان می دهد ، اما بی تجربه گی وی در وقوع این حادثه نیز بی تاثیر نبوده است .جلائی پور گرچه ناسیونالیسم دوره رضاخانی و محمدرضا را تحریف تعریف ملت می داند اما در نهایت تمامی مولفه های که در آن دوران برای ملیت ایرانی شمرده می شد را تجویز می کند .در تعریف ناسیونالیسم ایرانی جلائی پور می گوید: ایرانی هستیم ،چون در درون مرزهای ایران زندگی می کنیم، انسان هستیم و سابقه فرهنگ مشترک داریم و دولت را با رای خود بر سرکار آورده ایم و خواهان حقوق خود هستیم .(روزنامه اعتماد ۲۶۰ ش ،۱۳۸۵/۹/۳۰). تعریف جلائی پور از تعریف ملت ،کاملا عوام گونه و فاقد مولفه های مردم شناسی و جامعه شناسی است . اما چرا ایشان به این رویه غیر علمی روی می آورد؟ برای پاسخ به این سوال بایستی به اهداف و نیاتی که وی از این رهگذر می خواهد بدست آورد توجه نمود. امتناع عمدی وی به تعریف درست از ناسیونالیسم ناظر به برخی سیاست های است که جامعیت علمی، آن را خالی از محتوا و به دور از توجیه های مردم پسند می کند .آسیملاسیون در ایران مخالف تحقیقات درست علمی از مردم شناسی و جامعه شناسی است ، علی رغم گذشت چندین دهه از ورود این رشته ها به ایران هنوز بنیان درستی برای به کارگیری متدهای آن در ایران موجو نیست،و همانند رشته تاریخ که در شعر و جعلیات دور خود می چرخد، این رشته ها نیز در عوام گرایی و شبه علم غوطه ورند. برای تکمیل پروژه تعریف سازی از ملت ایرانی جلائی پور حتی منکر قومیت در ایران است و به غیر از ترکمن ها و عرب های خوزستان ، مابقی را فاقد خصوصیات قومی می داند :اصولا در ایران مفهوم قوم با تمام ویژگی های خاص آن ( اجداد،سرزمین ، لباس و زبان مشترک ) وجود ندارد. ما در ایران می توانیم بگوئیم دو قوم مشترک عرب و ترکمن داریم و بقیه ایرانیان را نمی توانیم ذیل واژه قوم قرار دهیم ( سایت اذریها، جامعه مدرن و توضیحی که پان ها برای آن ندارند، حمید جلائی پور، ۲۶ تیرماه ،۱۳۹۷) در تحلیل مسئله مدرنیزم در ایران ایشان به ناچار مجبور می شود که به یک تعریف جامعه شناختی و سیاسی از ملیت ایرانی روی اورد ، در اینجا باز دوباره ایشان به ناسیونالیسم رضاخانی ، شعوبیه گری دوره بعد از انقلاب اشاره می کند و با ناکارآمدی و عدم واقع بینی چنین دیدگاهی ، ناسیونالیسم ایرانی را سیاسی - مدنی تعریف می کند(فراز و فرود جنبش کردی، پایگاه تحلیلی کردها ، ۸ دی ،۱۳۹۰) به نظر می رسد جلائی پور در این تعریف بیشتر به دنبال نظریه ارنست گلنر هست. گلنر پدیده ناسیونالیسم را تنها در فرهنگ و زبان خلاصه نمی کند بلکه آن را محصول جامعه ای می داند که به دنبال نوسازی است . و الزامات خود را از نحوه اداره ، صنعت ، تجارت ، می گیرد.به نظر گلنر با توجه به رشد شهرها و محو مناسبات سنتی ،و احساس بیگانگی موجود در آن، نیاز به یک زبان مشترک و ارتباط و مناسبات جدید موجود ،ناسیونالیسم قومی را به ناسیونالیسم ملی تغییر می دهد .با تاثیر پذیری که جلائی پور از گلنر دارد از نظر وی در جامعه نوساز ایرانی مفاهیمی چون، دین ، زبان، نیای مشترک، جای خود را به زبان رسمی که همان زبان فارسی است، داده است. مبنای نظریه مال جلائی پور نیست بلکه دیدگاه گلنر هست که وی سعی دارد بر جامعه ایران بچاباند و البته با تغییر در برخی نظریه های گلنر،دین و فرهنگ مشترک را در محو قومیت ایرانی،و تشکیل فرهنگ مشترک ایرانی گوشزد می کند . جلائی پور در بررسی هویت طلبی ترکان آنها را به سه گروه عمده تقسیم می کند،تجزیه طلب ، فیدرالیست و فعالینی که دنبال اجرای اصول ۱۵ و نوزده قانون اساسی هستند.و آنگاه برای همه آنها یک حکم کلی صادر می کند و می گوید تمامی این سه حلقه دنبال تجزیه طلبی هستندو وجه تمایزی بین آنها وجود ندارد، روشن است که جلائی پور برای حذف هویت طلبان، خصوصا در آذربایجان گاه به شیوه عوام گرایانه و گاه ظاهرا جامعه شناختی روی آورده و ملغمه ای از نظریات ضد ونقیض را که تنها خود می تواند از آن سر در بیاورد به جامعه عرضه می کند.جالب است که این آقای جامعه شناس، دیدگاه های جواد میری در همین حوزه را نگاه پان ترکیستی میداند که پشت نظریات جامعه شناسی پنهان شده است، حال انکه خود به طور اشکار جامعه شناسی پان ایرانیسم را با استفاده از قدرت سیاسی و هژمونی فارس گرایان به طور آشکار بر ایران تجویز می کند.
@Galajayinyolu


فرصت تاریخی نظام


طاهر نقوی⬇️⬇️⬇️

دی ماه سال پیش در کشور اعتراضاتی شکل گرفت.این اعتراضات از خراسان شروع شد و به دیگر شهرهاکشیده شد. تقریبا اکثر مناطق کشور به این اعتراضات پیوستند.تنها مناطقی که در کشور به این اعتراضات اقبالی نشان ندادند منطقه ی ترک نشین آزربایجان آن هم به در خواست جدی فعالان سیاسی و مدنی ترکها بود که از مردم اکیدا درخواست نمودند که به این اعتراضات نپیوندند.
اعتراضاتی که در آن شعار (روحت شاد رضا شاه ) داده شودبه ماهیت پان ایرانیستی و سلطنت طلبی این اعتراضات میشود پی برد.

در آن شرایط بنده مقاله ای به نام « فرصت تاریخی » نوشتم و از فعالان سیاسی ومدنی ترکها خواستم که در آن شرایط آشفته و بحرانی نظام جمهوری اسلامی ایران از نظام حمایت نمایند.و به سران نظام این حقیقت را بفهمانند که در شرایط بحرانی نظام در بین جریانات سیاسی مطرح کشور اعم از اصلاح طلب و پان ایرانیست ها و سلطنت طلب ها و غیره ،یاری صادق تر از جریان سیاسی تحول خواهانه ی ترکها و آزربایجان ندارند .و این امر به عینه بر آنها اثبات گردید .
این مطلب از سوی برخی دوستان تأئید و از سوی برخی دوستان نقدگردید.

امروز فردای همان روز هست،نظام جمهوری اسلامی ایران بخاطر لغو برجام از سوی دیوانه ای چون ترامپ و اعمال تحریم های شدید مالی و سیاسی علیه ایران در شرایط بحران سیاسی و اقتصادی قرار گرفته است دلار از مرز ده هزار تومان گذشته است و سکه رکورد تاریخی زده است.این هنوز شروع کار هست و تازه هنوز تحریمها عملا شروع نگردیده است و در روزهای اخیر رسما اعمال تحریم ها شروع خواهد شد .
طبیعیست که این شرایط برای ملت ایران قابل تحمل نخواهد بود.تورم با این شدت قدرت خرید عوام را پایین خواهد آورد وضعیت بازار و صنعت آشفته یقینا آشفته تر خواهد شد.
دشمنان داخلی نظام اعم از مجاهدین خلق و سلطنت طلبان و پان ایرانیست ها در خیال خویش اسبها را زین کردند و در خوابهای این روزهای خویش خواب سلطنت و ریاست و وزارت و صدارت میبینند.
خود را سوار بر مرکب قدرت می یابند و در خلوت خویش شادمانی ها و شادکامی ها میکنند.
آنچه جالب تر مینماید حتی برخی اصلاح طلبان نیز کار را تمام شده می دانند و با دادن سیگنال هایی به خارج نشینان خود را بر سلطنت طلبان نزدیک تر مینمایانندو به تخطئه ی فعالان سیاسی و مدنی ترکها روی میآورند و سعی میکنند آنها را ضد ایرانی جلوه دهند .
جلائی پور کلیپی از داریوش همایون (وزیر خارجه ی شاه ملعون و رژیم پهلوی )بر کانال تلگرامی خویش قرار میدهدو شدیدا بر فعالان مدنی و سیاسی ترکها می تازد.با وجود اینکه خود از افکار متعفن پان فارسی برخوردار است فعالان مدنی ترکها که خواستار اجرای اصل 15 قانون اساسی هستند را پان ترک خطاب میکند.
و مجددا همین کلیپ داریوش همایون را مصطفی تاج زاده به تبعیت از جلائی پور در کانال تلگرامی خویش قرار میدهد.
«پرویز اجلالی» در مقاله ی «ایران و دغدغه های یک جامعه شناس » آشکارا میگوید که داریوش همایون را بر همکاری با فعالان مدنی و سیاسی ترکها ترجیح میدهدو بر ائمه ی جمعه ی تبریز و اردبیل و جلفا می تازد و فعالان سیاسی ترکها را تخریب میکند.مطالب دیگر نویسنده «امیر هاشمی مقدم » را نیز در کانال تلگرامی جلایی پور و تاج زاده و شدت حمله ایشان را بر فعالان سیاسی ترکها مشاهده نمود و از این جنس سخنان بسیار میتوان یافت .
سران نظام جمهوری اسلامی ایران به هوش باشند تقویت حامیان فعالان سیاسی و مدنی ترکها از قبیل ائمه ی جمعه و «حمایت آشکار و عملی »از فعالان مدنی وسیاسی ترکها در شرایط بحرانی کنونی و دادن حقوق شهروندی و مدنی و قانونی و اجتماعی ترکها و سهیم کردن ترکها در سیاست که در سالهای اخیر با نگاههای فاشیستی و راسیستی فارس محور به حاشیه رانده شده اند میتواند دوام و آینده ی نظام را تضمین و بیمه نماید.
ایجاد وحدت ملی در شرایط کنونی میتواند نظام را به سلامت از این بحران خارج نماید.
شنیدن خبر رفع حصر رهبران جنبش سبز خشنود کننده است و میتواند بر وحدت ملی بیافزاید اما آنچه برای فعالان سیاسی ترک اهمیت دارد آزادی سیاسیون در بند فعالان سیاسی ترکها ست و همچنین تبرئه ی تعدادی از فعالان دیگری چون علیرضا فرشی و حبیب ساسانیان و اکبر آزاد و بهنام شیخی و جمال موسوی و دیگران که به ناحق به زندان های طویل المدت محکوم شده اند و پرونده های آنها در دیوان عالی کشور در حال رسیدگی هست.

تبرئه و آزادی این فعالان مدنی آزربایجان در این شرایط بحرانی و سخت نظام میتواند بر حمایت آنها از نظام جمهوری اسلامی ایران بیافزاید.
نظام نباید در دام بخشی از بدنه ی ضد تورک اصلاح طلبان بیافتد.یقینا نظام باید به مطالبات قانونی آزربایجان آری بگوید.
حمایت متقابل ترکها و آزربایجان شیعه از نظام جمهوری اسلامی ایران کشور را از این بحران سربلند بیرون میآورد.

نظام این فرصت تاریخی را ازدست ندهد.

@Galajayinyolu


اصلاح طلبان خط سومی(مورد: حمیدرضا جلایی پور)



دکتر اکرادی⬇️⬇️⬇️


در 12 دسامبر1925( 1304 هجری شمسی ) مجلس موسسانی که دستچین شده رضا پهلوی بود او را به پادشاهی برگزیدو بعلاوه در اصل 37 قانون اساسی تعیین کرد فرزندان ذکور او به تخت سلطنت خواهند نشست. در تلگراف مربوط به سفارت انگلیس که به وزرات خارجه آن کشور مخابره شد داریم: اگر این دودمان در گذشتن از نسل اول( رضا پهلوی) دوام بیاورد، آنگاه دودمانی یکسره ایرانی خواهد بود.قاجار در اصل تورک بودند و همواره تورک هم ماندند(1). مقام وزارت خانه انگلیسی ایرانی را در مقابل تورک قرار می دهد. حال همین روند اکنون با بی سوادانی چون جلائی پور ادامه می یابد. ایشان را می توان از زمره جریان خط سوم نامید ولی چه خط سومی!؟ از اواسط قرن نوزدهم جریانی موسوم به خط سوم در ایران با استعانت از رهبریت فکری نازیسم برای مقابله با روس و انگلیس شکل گرفت. هیتلر و حزبش از همان ابتدا به چاه های نفت ایران و موقعیت سوق الجیشی آن علاقه وافری داشتند و از این رو برای نفوذ از شرق شناسانشان و ایرانشناسان آلمانی بهره گرفتند. به گفته عباس میلانی نخستین بارقه های خط سوم را می توان در ماه های پایانی جنگ جهانی اول سراغ گرفت. مجله کاوه منتشر شده در برلن را می توان آغازگر نازیسم ایرانی نامید. مجله ایران باستان که تحت حمایه رضا خان منشتر می شد تمایلات آشکار خود را به هیتلر و نازیسم نمایان ساخت. در شماره دوم این مجله ذیل عکسی از هیتلر نوشت مردی ثابت العقیده که میلیون ها نفر تابع فکر او بودند. تبلیغات نازیسم در مورد برتری قوم آریایی این توهم را در بین برخی ایرانیان پدید آورد که همانا ابرقوم برگزیده نازیسم از تبار همینانند.هانس هینریش شه در ایدوئولوگ دانشگاهی آلمان هیتلری شاهنامه فردوسی را متعلق به المان نازی می داند و بر اساس آن ایران را برادر ملت نازی آلمان نامیده است. تعجب برانگیز نیست که از به خاطر تبلیغات همان سالها هنوز هم شاهنامه از طرف پان فارس ها به غلط نماینده تعصب ایران گرفته می شود. آنان نمی دانستند که مفهوم توهمی آریایی هیتلر و حزبش از نظرات عجیب غریب خانم بلاواتسکی در برهه ای خیالی از تاریخ گرفته شده است . مجله ایران باستان بیش از یکسال چاپ شد و خزعبلات فاشیستی خود را به خورد مردم می داد. طوری که اسم کشور را ایران نه به خاطر ویژگی فراقومیتی بلکه به خاطر قرابت موهومیش با آریا انتخاب کردند. باری به هر صورت خط سوم آن سالها با رهبریت فکری نازیسم (برای مقابله با انگلیس و روس جهت به دست گرفتن ثروت ایران ) جریان داشت در واقع راه از چاله به چاه را انتخاب کرده بود. اکنون اما خط سومی که اصلاح طلبانی چون جلایی پور مروج آن هستند خطی در تضاد با اسلام و مدنیت که در جهت حفظ قدرت قومی خود نحت لوای نام ایران است. ایشان فارس گرایی(تاجیک گرایی و هندو گرایی) خود را ملی گرایی مدنی ایرانی قلمداد می کند و همین نکته عامل نفرت پراکنی در بین مردم ایران بوِیژه غیر فارس هاست. جالب اینجاست دیدگاه خود را از منظر امنیت ملی اذعان می دارد. بنده نحیف معتقد بودم اکثر اصلاح طلبان گرفتار نوعی از راسیسم با عنوان راسیسم دموکراتیک هستند ولی اینک با اظهارات و نوشته های جلایی پور به عنوان سلبریتی سیاسی اصلاح طلبان معلوم شد که به نوع عریان تری از راسیسم دچار هستند. راسیسم را با هر اسمی چون ناسیونالیسم مدنی نیز تبلیغ کنیم همان راسیسم هست و با الطبع مولد نفرت و تفرق در بین ایرانیان تا زمانی که واقعیت های اتنیکی موجود در ایران را همانطور که هست قبول نکنیم و حقوق مشروعشان را به بهانه های واهی در نظر نگیریم در نهایت حکومتی خواهیم داشت که قدرت پشتوانه مشروعیتش هست نه اقتدار که به سان خانه عنکبوت سست است.

ادامه دارد...

@Galajayinyolu
استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.


حمیدرضا جلائی‌پور به زبان ساده


روزبه سعادتی ⬇️⬇️⬇️

این نوشته نقد نیست. تحلیل هم نیست. صرفا توصیفی‌ست از یک آدم؛ حمیدرضا جلائی‌پور. او حقیقتا ماقبل نقد است و تحلیل دقیقش نا-ممکن. برای همین باید به توصیفش بسنده کرد. دکتر است و عضو هیئت علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه تهران و البته بی‌سواد. به معنای دقیق کلمه بی‌سواد. کمی پی‌گیر کلاس‌هایش شوید. از جلسات پایان‌نامه‌هایش بپرسید. شاهکاری‌ست برای خودش. برای پایان‌نامه‌ای، نشریه‌ای داخلی را منبع معرفی‌ می‌نماید و برای یکی دیگر، یادداشت‌های سطحی دنیای مجازی را. پارسال در جلسه‌ی پایان‌نامه‌ای با عنوان "شکل‌گیری مفهوم ملت در ایران از دیدگاه جامعه‌شناسی معرفت" مفهوم «منطق ارزش» را با مفهوم «ارزش و هنجار» خلط می‌کند. اثبات بی‌سوادی‌اش سخت نیست اگر سری هم به کانال تلگرامی‌اش بزنید. نوشته‌های بی‌سر و ته، چیپ، مبهم و بی‌چارچوب، کمی هم زرد. ابایی هم ندارد برخی را پان خطاب کند، برخی را عامل بیگانه. این اواخر ذیل عنوان «پان» پروژه‌ی تخطئه‌ی فعالان تورک را دارد. در این بین اما، بی‌سوادی‌اش فاشش می‌کند. آنجا که واژه‌ها و اصطلاحات را مبتذلانه بکار می‌گیرد، به هیچ دقت علمی و بی‌هیچ وسواس نظری. او اصطلاح «پان» را فله‌ای، بی‌حساب و کتاب و کوچه‌بازاری بکار می‌برد. از مطالبه‌ی رسمیت زبان تورکی تا مطالبه‌ای سیاسی برای تورک‌ها، همگی را به «پا‌ن‌ترکیسم» حواله می‌دهد. پان‌تورکیسم چیست؟
@Galajayinyolu
جلائی‌پور نمی‌داند. برای او زبان مادری، بنیاد‌گرایی قومی، تجزیه‌طلبی، نژادپرستی، هویت‌طلبی، قوم‌گرایی، ملی‌گرایی و ... همه معادل دیگر پان‌تورکیسم‌اند. معلومات این آدم در سطح چند خط ویکی‌پدیای فارسی هم نیست. وقتی اصطلاح «ملت» را بکار می‌برد گویی از کتیبه‌ای باستانی می‌نویسد؛ سنگی، تاریخی، مشخص و لایتغیر. بدوی‌ترین و دگم‌ترین برداشت از مفهوم «ملت». نگاه او حتی نافی نگاه مسئولان امنیت کشور است؛ چند وقت پیش یکی از مسئولان، طی اظهارنظری مدعی تفکیک بین هویت‌طلبی و تجزیه‌طلبی شد. اما برای جلائی‌پور تفکیک‌هایی از این دست بی‌معناست. او نگاه امنیتی خودش را دارد؛ برای او، تنها پان‌تورک‌ وجود دارد و تجزیه‌طلب‌ و لاغیر. او صاحب خلاقیت هم است؛ در یکی از نوشته‌هایش -با عنوان چرا «پان‌ها» دروغ می‌گویند؟- می‌نویسد: "اینکه گفته می‌شود اصلاح‌طلبان «ضد زبان مادری» هستند یک دروغ آشکار، نژادپرستانه و از نوع «پانی» هست." یعنی هر کسی بگوید اصلا‌ح‌طلبان بر علیه زبان مادری هستند، نژاد‌پرست است. آن هم از نوع پان. عجب! این به اصطلاح استاد جامعه‌شناسی، تعریف جدیدی هم از نژاد‌پرستی ارائه‌ می‌دهد. البته به سنت مسبوق، بعید نیست اصلاح‌طلبی را هم به ژن خوب و نژاد و آی‌کیو و قس‌علی‌هذا ربط داده باشد. بیشتر شبیه شوخی نیست؟ البته که است.

جلائی‌پور پررو هم است. نوشته است اصلاح‌طلبان با آموزش زبان مادری در خانواده‌ها مخالف نیستند. جل‌الخالق! این یعنی اصلا‌ح‌طلبان لایق صلح‌نوبل هم هستند. باید قدردان آنها بود! به باور این آدم، اصلاحی-اعتدالی‌ها به هیچ وجه نمی‌توانند مخالف آموزش زبان مادری باشند. لابد منظورش این است که در دلشان مخالف نیستند. شاید هم در چهار دوره زمامداری آنها در قوه‌ی مجریه، زبان‌های مادری تدریس و شکوفا می‌شدند و ما بی‌خبر بوده‌ایم. جلائی‌پور، همچنین حیات هفتاد زبان مادری را در عرصه‌ی جامعه‌ی مدنی، نشان از آزاد و پویا بودن آموزش زبان مادری می‌داند. این یکی استدلال است یا کشک؟ مهم نیست. مهم جلائی‌پور است که داعیه‌ی امنیت ملی را دارد و عطش دیده‌ شدن را. امنیت ملی در نگاه او یعنی همه‌ی کسانی که دغدغه‌ی هویت و زبان مادری‌شان را دارند -فارغ از رویکردشان به مسئله- عامل بیگانه‌اند. او آنقدر مفاهیم و اصطلاحات را کله‌پا می‌کند و آنها را مغشوش جلوه‌ می‌دهد تا امکان مرزبندی، تفکیک و شفافیت فعالیت‌ها و مطالبات در حوزه‌ی ائتنیک‌ها را سلب کند و بتواند عامل بیگانه‌ی فرضی را به عرصه‌ی تحلیل‌های آبکی‌اش وارد کند. در واقع او با این روش نخ‌نما، نگاه دیگری‌ستیزش را ذیل ادعای امنیت‌ ملی‌ و تمامیت ارضی‌اش روکش می‌کند و فعالان عرصه‌ی هویت را به ضد امنیت ملی و ضد تمامیت ارضی بدل می‌نماید. او «دیگری» را با تمام هویتش، با تمام برد اجتماعی‌اش و با تمام تکثرش به "عامل‌ بیگانه" تقلیل می‌دهد و بستر داخلی و زمینه‌ی اجتماعی شکاف‌های موجود را نادیده می‌گیرد. اما این پلیدسازی جلائی‌پور از «دیگری»، با ادعای اصلاح‌طلبی و در سکوت اصلاح‌طلبان صورت می‌پذیرد. با این سکوت، البته بعید هم نیست ترجیح اصلاح‌طلبان نه تبری از جلائی‌پورها و اظهاراتی این چنین سخیف که حمایت از امثال آنها، علیه "زبان‌های مادری در حاشیه" باشد.

🔹 ---------
کانال تلگرامی روزبه سعادتی
@ruzbeh1984


وضعیت تأسفبار مزار شیخ محمد خیابانی در شاه عبدالعظیم (تهران)

@Galajayinyolu
آیا دیدن چنین منظره ای برای محفل آذری ها سخت است؟آیا نمیبینند یا خود را به ندیدن زده اند؟
آذری ها کوررنگی حقیقت گرفته اند .


آذری ها و وارونه جلوه دادن حقایق


طاهر نقوی⬇️⬇️⬇️

سایت آذری ها (پان فارس ها) که اخیرا خوراک فکری آنها را جلایی پور تشکیل میدهد ،کلیپی منتسب به مزار شهیدان افغانی جنگ قره باغ کشور جمهوری آذربایجان را در کانال خویش قرار داده اند.

در این کلیپ یک شهروند آزربایجانی به حق بر وضعیت نامناسب سنگ قبور شهیدان افغانی ،جنگ قره باغ معترض میشود و خواستار مرمت آنها میشود.

حال ایراد کار کجاست ؟

1- سالیان سال فعالان مدنی و سیاسی ترکها و آزربایجان خواستار ترمیم قبر ستارخان بزرگ مرد تاریخ و قهرمان ملی که در وضعیت نامناسب در بارگاه شاه عبدالعظیم به خاک سپرده شده است،هستند.
چند سال پیش تحت فشار افکار عمومی سنگ قبر حقیرانه بر مزار این بزرگمرد قرار داده شد به گونه ای که شما گذرتان به شاه عبدالعظیم بیافتاد چنانچه از قبل محل دقیق مزار ستارخان را نشناسید مطلقا از وجود چنین مکانی مطلع نخواهید شد.
عقلای قوم ناامید از رفتار برخی مدیران پان فارس نهایت به این نتیجه رسیدند که برای انتقال مزار ستارخان به تبریز تلاش نمایند .چرا که معتقدند و معتقدیم چنین قبری در حد شان و جایگاه ستارخان بزرگ نیست . یا باید مقبره ای در شان این مرد بزرگ ساخته شود یا جسد مقدس ستارخان به تبریز منتقل گردد و بارگاهی در شان ایشان ساخته ودر آنجا به خاک سپرده شود و بیش از این شاهد بی احترامی به این شخصیت بزرگ ترکان نشویم .

2-اخیرا به بهانه ی برخی کارهای عمرانی اطراف شاه عبدالعظیم قبر روحانی بزرگ آزربایجان مرحوم شیخ محمد خیابانی تخریب گردید و مرقد مطهر این ابرمرد دینی و ملی محل تخلیه ی نخاله های ساختمانی گردید .که این امر سبب گردید فعالان مدنی و سیاسی ترکها مراتب اعتراض رسمی خویش را به دولتمردان ایران گوشزد نمایند . آنچه مایه ی تعجب است چگونه در یک حکومت دینی که سردمداران و رهبران سیاسی آن روحانی هستند اجازه بی احترامی به قبر یک روحانی مبارز دینی شیعه داده میشود؟
انتظار ما این است که با نظر گرفتن جایگاه ویژه ی این عالم دینی و سیاسی و مبارز آزربایجانی جلوی این بی حرمتی ها گرفته شود و یقینا لازم است فعالان مدنی آزربایجان با ائمه های جمعه و نمایندگان ولی فقیه در استان های ترک نشین در این رابطه رایزنی نمایند .

3-حال چگونه است که آذری ها که در این سالها همیشه به ناحق طرفدار دولت اشغالگر ارامنه بوده اند و آشکارا از اشغال اراضی شیعه نشین قره باغ توسط دولت ارمنستان حمایت نموده اند چگونه یک شبه طرفدار شهدای افغانی تبار جنگ قره باغ جمهوری آذربایجان شده اند ؟

4-آیا مدیران سایت آذری ها حاضر خواهند شد از وضعیت ظاهری اسف بار قبور بزرگان کشور یعنی ستارخان سردار ملی و شیخ محمد خیابانی کلیپی تهیه نمایند و به دولت رسمی کشور ایران اعتراض نمایند ؟یا فقط مرگ برای همسایه ی ترک خوب است و لاغیر ...؟

5- روشن و هویداست که محفل آذری ها خود جزو ناسپاس ترین جماعت هستند و به دنبال نمایاندن حقیقت نیستند بلکه بدنبال وارونه جلوه دادن حقایق هستند .
در طول این سالها ما قدمی برای احقاق حقوق شهروندی و قانونی و مدنی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی ترکها که بیش از نصف جمعیت ایران را تشکیل می دهند از سوی باند آذری ها مشاهده نکردیم بلکه برعکس هر روز برای پایمال نمودن وکتمان حقوق ترکها قلمفرسایی میکنند و سخن میرانند و بر مردان مدافع حقوق مدنی و شهروندی ترکها تاخته اند.و هجمه ی اخیر باند آذری بر ائمه ی جمعه ی تبریز و اردبیل و جلفا از این جنس حملات بد اخلاقانه بوده است.


@Galajayinyolu


بازگشت به دوره باستان و مخالفت با هر گونه
مظاهر اسلامی نه تنها موضوع هویت طلبان نیست بلکه اساسا هویت اسلامی با هویت ترکی جدایی ناپذیر است . نگاهی کوتاه به تاریخ ترکان و نقش و جایگاه روحانیت در دولت های ترکی اهمیت بارز و تعیین کننده داشته و دارد . در وضع فعلی هویت طلبان می توانند نوعی همگرایی قوی در منطقه را برای جلوگیری از خطراتی که بیش از گذشته کشور را در معرض خود قرار داده است، موثر باشند ، ما در پی تفسیرهای دلخواسته و سست و بی پایه نیستیم ، بلکه سعی داریم آن سماجتی که راه را برای نتیجه گیری های بی منطق باز می کند را برملا کنیم . یک واقعیت زمانی اهمیت پیدا می کند که ابهام را از بین ببرد .می دانیم که مخالفان ما چنین مطلبی را حمل بر مفروضات انحرافی تفسیر خواهند کرد . آنها هیچ اعتبار و اهمیتی به این مسائل قائل نیستند زیرا ضدیت با خواسته ها و مطالبات ما از هر پیش فرضی که از طرف هویت طلبان ارائه می شود ،حتی قریب به یقین نیز باشد ، مردود و حتی تخطئه خواهد شد این مشکل ایدئولوژی آنهاست، همان مشکلی که سبب شده است به دور خود بچرخند و تاریخ گذشته را بجویند .عدم صداقت آنها را مدام با وقایع روبرو قرار می دهد که همیشه منتج به نتایج بدی شده است از دید آنها رفع شبهه در این مورد خود عملی زیان بار است به همین جهت نه تغییر می کنند و نه به تغییر امکان فرصت برای تجدید نظر اساسی می دهند . در هر حال زمان برای اندیشه و عمل صریح و صحیح فرا رسیده است و وقت بیش از آنچه فکر کنیم تنگ تر و کمتر شده است .

بهنام کیانی اجیرلی
@Gәlәcәyinyolu


✍چاوش می گوید وقت تنگ است

بهنام کیانی⬇️

⛔️مقاله و نوشته جدید جناب حبیب ساسانیان حاوی تحلیل قابل تأمل و دارای نکات اساسی و حتی از جهاتی تعیین کننده است. به نظرم روحانیت کم کم، سیگنال هایی که هویت طلبان ، به طور مکرر در صدد رساندن آن به گوش آنها بودند ، را می گیرند . جناب ساسانیان را همه ما می شناسیم و می دانیم که در این راه پر دشوار و طاقت فرسا از همه چیز و از همه دوست داشتنی های خود گذشته ، اما ذره ای از آرمان ها و ایده های متعالی خود عقب نشینی ننموده است ،مقاله اخیر وی از جهاتی برای شخص بنده شوک آور بود به این دلیل که به ندرت کسی پیدا می شود که بخواهد به خاطر آرمانهایش از شخصیت اجتماعی خود نیز مایه بگذارد . چنین روالی لااقل در بین هویت طلبان اتفاق نادری است . البته این امر و این موضع گیری برای سیاسیون چندان تعجب بر انگیز نیست اما برای فردی که شاعر و اهل هنر است به راستی چنین نگرشی بسیار سخت و سنگین است . احساس می کنم جناب یاکاموز برای تک تک این سطرها نه یک بار بلکه چندین بار شخصیت خود را به چالش کشانده و در یک مبارزه جانکاه آن را به پایان رسانده است . ساسانیان با نوشتن این مقاله اهمیت سیاست و مبارزه را در می یابد و مبارزه پروپاگاندایی و یا همان پوپولیسم انقلابی را نه تنها نتیجه بخش نمی داند بلکه سم مهلکی برای این حرکت می داند. در جامعه ما تعلیق پرسشهای اساسی مبتنی بر سرشت نظم طبیعی جامعه ، یک اصل و تابو محسوب می شود ، اما آزمایش زمان داوری سختگیر، و عیار صائب و ثابت برای آن است. ضرورت درونی تفکر ، ایجاب گر این حقیقت است که سنجش رویداد های اجتماعی نه به صورت قهری بلکه از زاویه ترکیب حقایق، برای فهم آن مورد بررسی قرار گیرد .التقاتی بودن ، خارجی بودن ،عامل و عمله بیگانگان ، برچسب هایی است برای راندن و رَماندن حقیقت . از برخی جهات و در وضع فعلی چنین سخنانی بار ارزشی ندارد ، زیرا طالبانِ چنین درکی از وقایع، هم کم هستند و هم در حاشیه. در طی این مدت هویت طلبان شیوه های مختلفی برای رسیدن به مقاصد تعیین شده خود از زاویه درک مرکز از خواسته خود پیموده اند. حرکت دکتر چهره گانی ، برای احقاق حقوق آذربایجان، در چارچوب قوانین کشور ، نقطه عزیمت خواسته آذربایجان در مسیر جامعه مدنی بود ، اما متاسفانه حاکمیت و دولت نتوانست خود را از فضای دهه شصت بیرون بیاورد. لذا برخورد قهری با این خواسته قانونی رویّه ثابت و جزو اصول دولت مداری در در برخورد با مخالفان شد . این شیوه برخورد ، نتایج بدی به دنبال داشت و به ریزش حداکثری منجر شد.و بدتر از آن اینکه هیچگاه تحلیل درست و واقع بینانه از آن واقعه به عمل نیامد . بلکه به عکس" برخورد قهری"با تبلیغات وسیع تنها شیوه مقبول و مشروع برای چنین حرکاتی ارزیابی شد. حکومت ما استعداد فوق العاده ای در دشمن تراشی برای خود دارد .یک شاهد آشکار برای این ادعا این است که در همان دوره بیشتر هویت طلبان مشکلی با ساختار نظام نداشتند. اما گویی سیاستی اعمال می شد که آنها را به صورت اپوزوسیون علیه دولت در آورد و آوردند ، حال آنکه اگر به خواسته های قانونی در چارچوب قوانین کشور بهایی داده می شد الان در داخل کشور بودند و حامی جمهوری اسلامی . آنچه را که دکتر چهرگانی، بیش از دو دهه پیش دنبال آن بود اکنون همان حرف ها را ائمه جمعه می گویند بی آنکه ضرر و زیان حاصل از تعلل در اجرای قوانین ، سنجیده شود. بسیاری از فعالین سیاسی و فرهنگی به این دلیل ساده تبدیل به مخالف سرسخت شده اند که می بینند اصرار عجیبی وجود دارد که مملکت بایستی به همان شیوه و شرایط ده شصت اداره شود احتمالا چنین تفکری ، آشنا به فلسفه نیست اما گویی همانند کانت دوست دارند مکان و زمان را بر تمامی رویدادهای بعدی تحمیل کند و موفقیت آن را در میزان سرکوب مخالفان بسنجد . به طور مسلّم سیاست و جامعه شرایط دینامیکی دارد و تغییر امری مسلم در طبیعت و روح جامعه است . امروز حکومت اسلامی توسط سلطنت طلبان، ملی گرایان پان ایرانیست به شدت تهدید می شود،و آنها هم از داخل توسط طیف وسیعی از اصلاح طلبان و هم از خارج مورد حمایت و پشتیبانی قرار می گیرد.از دید بنده هویت طلبان آذربایجان بزرگترین و قوی ترین نیرو آن هم با توجه به پتانسیل جمعیتی خود در برابر آن هستند و می تواند چنین نگرانی و خطر فزاینده را بر طرف و شکست دهند.مرزهای فکری پان ایرانیست ها با هویت طلبان به نقطه تعیین کننده رسیده است.گرچه آنها سعی دارند با وعده و وعید این پتانسیل عظیم را به سوی خود بکشند اما سابقه برخورد آنها با این خواسته ها نتوانسته دغدغه ها را از پیش پا بردارد،گزینه گفتگو با هویت طلبان را جمهوری اسلامی خصوصا روحانیت باید درک کند و به اهمیت آن پی ببرند.آذربایجان همانگونه که گفته شد با مبانی جمهوری اسلامی مشکلی ندارد . ما دنبال زرتشتیسم ، لائیسم ، سکولاریسم نیستیم،سکولاریسم دغدغه اصلی ما نیست
@Galajayinyolu


👎🔴فحاشي ركيك خسرو معتضد (گزارشگرتاريخ) به روزنامه نگاربي قانون

🔸🧐 بازنشر يادداشت معتضد در ثناي شاه، علت فحاشي او علیه خبرنگار بوده است!

@Galajayinyolu


💠ناامیدی نسبت به آینده و نظریه مصرف گرایی

✍مصطفی ملکیان

♻در دهۀ ۱۹۶۰ تعدادی از روان‌شناسان اجتماعی فرانسوی با همكاری یک مؤسسۀ تحقیقاتی بزرگ، در اروپا یک مركز شبانه‌روزی تأسیس كردند. در این مركز، نوجوانان ۱۲ تا ۱۹سال آموزش می‌دیدند و زندگی می‌كردند. مدّت یک سال همه‌چیز به‌صورت عادی جریان داشت و آزمایش‌های مختلف كمی و كیفی بر روی آنان انجام می‌گرفت. در طول این یک سال، هر نوجوان سه وعدۀ غذایی روزانه با احتساب میان وعده‌ها، ۸۰۰ گرم غذا می‌خورد. پس از یک سال به‌تدریج و آگاهانه شایعه كردند به علت وضعیت اقتصادی نابسامان شبانه‌روزی، ممكن است غذا به لحاظ كمی و كیفی جیره‌بندی شود. شش ماه بعد از این شایعه، میزان غذای مصرفی روزانه هر فرد از ۸۰۰ گرم به ۱۲۰۰ گرم افزایش یافت.

✅هنگامی كه عملاً جیره‌بندی را آغاز كردند، مصرف غذا از ۱۲۰۰ گرم به ۱۵۰۰ گرم رسید و حتی در اواخر این دورۀ چهارساله، نوجوانانی بودند كه در شبانه روز بیش از ۵ كیلوگرم غذا می‌خوردند.
دلیل افزایش مصرف این بود كه نوجوانان آیندۀ خود را مبهم می‌دیدند.

✅هنگامی كه مركز شبانه‌روزی در وضع عادی قرار داشت، افراد غذای خود را به یكدیگر تعارف می‌كردند و نسبت به یكدیگر رابطه‌ای مبتنی بر نیكوكاری، شفقت و نوعی از خودگذشتگی داشتند. امّا هنگامی كه شایعۀ كمبود غذا مطرح شد، تعارفات، رعایت ادب و رفتارهای مهربانانه، نسبت به یكدیگر كمتر شد. در واقع به دلیل مبهم بودن آینده، اخلاقی زیستن بر پایۀ عدالت، احسان، رعایت ادب و.. به مرور زمان كمرنگ گشت.

✅آینده مبهم و نامعلوم افراد از نظر مالی، شغلی و ... آستانۀ اخلاق و تحمل را در هر جامعه‌ای كاهش می‌دهد.
برای مثال، در جامعه‌ای كه همۀ افراد با هر تخصصی می‌توانند شغلی داشته باشند، كارشكنی، حسادت، تهمت، سخن‌چینی، چاپلوسی و.. كمتر است.

✅به طور كلی در جامعه‌ای كه نیازهای اساسی انسان‌ها در آن تأمین می‌شود، افراد بر پایۀ موازین اخلاقی زندگی می‌كنند.
پس اخلاقی زیستن ارتباطی به نصیحت‌های اخلاقی و ازدیاد مجالس دینی ندارد.
اخلاقی زیستن نیاز به آرامش ذهنی و ثبات اقتصادی دارد.

@Galajayinyolu


تولد کانال «عقلانیت و حریت» مبارک باد



امروز آذربایجان و ملت ترک بیش از هر روزی تشنه ی خردورزی و عقلانیت و حریت و آزادی و آزادگیست.

امروز حرکت تحول خواهی ترکها و آزربایجان محتاج مردان و زنان خردورز و اندیشمند هست .

حرکت کسانی را فریاد میزند که اندیشه و عقلانیت را بر ذهن و جان بی رمق این حرکت تزریق میکند.

حرکت کسانی را میخواهد و میخواند که بجای دادن شعارهای تند و ساختارشکنانه ملت را به شعور وفلسفیدن وا میدارد.

دیروز شاید ما را هیجان کارساز می بود اما امروز رادیکالیزم به کارمان نمی آید وعمیقا این روزها جای خالی عقلای قوم در حرکت احساس میگردد.

بیائید ایده الها را در دلمهایمان برای خود نگه داریم و به مقوله ی سیاست رئالیستی بنگریم.چرا که غیر از این باشیم قافیه را خواهیم باخت.

دشمنان ما تاریخ وفرهنگ و هویت ملت ما را نشانه رفته است،از هر ابزاری برای نابودی ملت ما بهره میگیرد به غیر اخلاقیترین اصول و روشها دست اندازی میکند که ما را از صحنه ی سیاست این سرزمین حذف نماید .

راه اندازی کانال «عقلانیت و حریت » را توسط آزاد مرد و خردمند و خردمرد و خردورز بزرگ حاج آقا عظیمی قدیم را به ملت ترک تبریک عرض میکنم امیدوارم این کانال چراغ روشنگری باشد برای هدایت جوانان ترک در این مسیر حق طلبی و آزادگی و آزادی ...

@Galajayinyolu
با آرزوی موفقیت طاهر نقوی


✅ چراغ سبز عقلانی اما دیر هنگام طیف اصولگرایان



◀️ به دنبال توصیه ی اکید رهبر انقلاب به خانواده ی یکی از شهیدان مدافع حرم مبنی بر آموزش زبان مادری فرزند شهید و پخش گسترده آن در فضای مجازی و کانالها و گروههای هویت طلبان تورک زبان کشور که با اقبال عمومی همراه بود ، در مقابل جریانهای افراطی پان فارسها اعم از نفوذیان داخلی و اپوزسیونها ، مخصوصاً اعضای حزب پان ایرانیست ها و حمله به غرفه ی آذرتورک ، تنشها در این مقوله صورت علنی به خود گرفت. با ادامه ی اتفاقات ناگوار در باره ی شکست برجام و فشار های خارجی و افکار عمومی ، بالاخره طیف منتسب به اساس حاکمیت یعنی ائمه ی جمعه ی برخی شهرهای تورک نشین در شمال غرب و حتی نمایندگان تهران ، با محکوم کردن اظهارات سخیف یونسی و وزیر آموزش و پرورش دولت بی تدبیر و نا امید ،اهمیت و نقش واقعی تورک ها را به خوبی دریافته و سیگنالهای مثبتی در رد سیاست تورک ستیزی صد ساله به نیابت از بیت رهبری بر جامعه ارسال داشتند. از آن جمله : مواضع صریح حاج نادر قاضی پور نماینده محترم اورومیه در مجلس شورای اسلامی ـ امامان جمعه ی تبریز ـ اردبیل ـ جلفا ـ ماکو و در این اواخر امام جمعه ی مشهد مقدس ، که با دستور تخریب مجسمه ی فردوسی که به حق نمونه ی بارز تورک ، عرب و حتی کورد ستیزی است ( آنجا که در شاهنامه کوردها را مشتی بز چران مینامد) آب پاکی بر پیکره پان آریاییسم ریخت. چرا که طیف معقول حاکمیت ، با ارزیابی اتفاقات جهانی ـ منطقه ای و داخلی به فراست دریافته اند : جهت جلوگیری از فروپاشی زودهنگام اتحاد ملل ساکن ایران و جلوگیری از قدرت گیری دوباره ی سلطنت طلبان که سردمدارشان (فرزند محمد رضا شاه پهلوی ملعون) در حال تدارک دیدار تاریخی از اسراییل غاصب و تعبیر خواب های آشفته بر آحاد ملل و اقوام ساکن جغرافیای موسوم به ایران است ، به نیکی میدانند که ؛ تورکان هیچگونه مشکلی با سیستم اسلامی حکومت ندارند و تنها دلخوریشان از هدر رفتن خون باکریهاییست که بنام حفظ استقلال و اسلام ، درخت تفکرات صهیونیستی سیستم پهلوی را با عنوان یک دولت ـ یک ملت با پوشش انقلاب اسلامی بارور نمود.
بر کسی پوشیده نیست که موضوع خطبه های نماز جمعه ها ی هر هفته ، پیشاپیش از جانب دفتر بیت رهبری تعیین میشود. نگارنده به عنوان عضوی کوچک و قطره ای از دریای تورکان کشور که خواستار اجرای عادلانه ی قوانین منطبق بر حقوق بشری ـ انسانی - اسلامی و بندهای صریح معطل مانده ی قانون اساسی هستند، توصیه میکنم ؛ ائمه جماعات مناطق تورک نشین ، علی الخصوص امام جمعه ی محترم شهرستان سلماس ، به تأسی از سایر همقطارانشان ، فتوای به زیر کشیدن نماد افتراق یعنی مجسمه ی نوساز فردوسی را از میذان مرکزی شهر صادر فرموده و موجبات شادی دل میلیونها هموطن تورک را فراهم آورند . چرا که بی شک مردم غیور سلماس و سایر تورکان ، با دیدن چنان تندیس مشمئز کننده ای که مظهر توهین و تحقیر انسانیت است. هر روز صبح و قت و بی وقت در هنگام گذر از میدانهایی با نماد تندیس فردوسی و خیابانهایی که نام این نژادپرست شعوبی را یدک میکشند ، خدو اندازی میکنند.

حبیب ساسانیان ـ یاکاموز


@Galajayinyolu


Forward from: آذرباى
✅بزرگترین پرچم تیراختور به ابعاد چهل در بیست وپنج متر با عنوان #یاشاسین_آزربایجان و #یاشاسین_تیراختور در اولین بازی در ورزشگاه سهند باز خواهد شد


👇👇👇
@khabar_Az


🔴 اردوغان، رئیس جمهور ترکیه:

🔸ایران همسایه و شریک راهبردی ماست
🔸به خرید نفت و گاز ادامه می‌دهیم
🔸چه کسی در سرمای زمستان ما را گرم خواهد کرد؟


@Galajayinyolu


🔴 اردوغان، رئیس جمهور ترکیه:

🔸ایران همسایه و شریک راهبردی ماست
🔸به خرید نفت و گاز ادامه می‌دهیم
🔸چه کسی در سرمای زمستان ما را گرم خواهد کرد؟


@Galajayinyolu


نمایندگان مجلس ترک آزربایجان و کرد به وزیر آموزش وپرورش اخطار کتبی دادند و مراتب اعتراض خود را نسبت به اجرایی نشدن اصل 15قانون اساسی اعلام کردند.


@Galajayinyolu

20 last posts shown.

179

subscribers
Channel statistics