🖍 ارسالی از #غزل
اسمم غزل هست ۲۶ سالمه باپسر عموم ازدواج کرده بودم ۳ سال نامزد موندم بعد ۳ سالم عروسیم شد ولی الان ۲ ساله خونیه بابام هستم دارم طلاقمو میگیرم طلاقمو به خاطر این میگیرم که پسرعموم معتاد شداونم دوستای بدشون کردن چن بار بستریش کردن منم بهش چندین بار شانس دادم رفتم سر زندگیم خیلی عذابم میداد وکوتکم میزد شبا خوابیدنی بالای سرش چاقو میزاش همه چاقوهارو توخونم قایمش کردم فردای اون روز دیدم بالای سرش تیغ گذاشته خلاصه تاقت نیاوردم اومدم خونیه پدرم وخدارو شکر میکنم پدرم مثل کوه پشتمه وهرکی داستان زندگی منو خوند از تهه دلشون برام دعا کنن چون طلاقم نیمه هست بزرگترین آرزوم این هست هر چه زود تر طلاقم تموم شه منم حق زندگی کردن دارم
🗣 @harfbezaan
اسمم غزل هست ۲۶ سالمه باپسر عموم ازدواج کرده بودم ۳ سال نامزد موندم بعد ۳ سالم عروسیم شد ولی الان ۲ ساله خونیه بابام هستم دارم طلاقمو میگیرم طلاقمو به خاطر این میگیرم که پسرعموم معتاد شداونم دوستای بدشون کردن چن بار بستریش کردن منم بهش چندین بار شانس دادم رفتم سر زندگیم خیلی عذابم میداد وکوتکم میزد شبا خوابیدنی بالای سرش چاقو میزاش همه چاقوهارو توخونم قایمش کردم فردای اون روز دیدم بالای سرش تیغ گذاشته خلاصه تاقت نیاوردم اومدم خونیه پدرم وخدارو شکر میکنم پدرم مثل کوه پشتمه وهرکی داستان زندگی منو خوند از تهه دلشون برام دعا کنن چون طلاقم نیمه هست بزرگترین آرزوم این هست هر چه زود تر طلاقم تموم شه منم حق زندگی کردن دارم
🗣 @harfbezaan