Hossein Bayat حسین بیات

🍀🌺

آیا هر روز برای تحقق امید به نیک‌زیستی و شادکامی، چراغی روشن‌تر از دیروز در دلی، چه دل خودمان و چه دیگری، بر‌می‌افروزیم؟ اگر پاسخ مثبت است خوشبخت و بهروزیم.
و این آیه‌ی یلداست.
***
یلدا، شب زایش میترا، بر دوگانگی استوار است. از یک سو "شب" است و در آن "زایشی" رخ می‌دهد؛ و این هر دو، عادی و مادی‌اند، این‌جهانی و گیتیایی؛ از سوی دیگر یلدا درباره‌ی میتراست، و میترا فرامادی و غیرعادی است. او در جهان خدایان‌ست، آن‌جهانی و مینُوی‌.

شب یلدا گویا کهن‌الگویی است برای شب‌های بزرگ دیگر، از جمله شب کریسمس مسیحیان و شب قدر مسلمین. در همه این روایت‌ها زمین (گیتی) و آسمان (مینو) به هم می‌رسند و زایشی بنیادی یا تولدی دوباره رخ می‌دهد، خروج "من الظلمات الی النور" رخ می‌دهد، همان روشن‌شدگی، روشن شدن چراغ امید، امید به تحقق خواسته‌ها و آرزوهایی ریز و‌ درشت که گاهی به آرمانی‌ترین کرانشان می‌رسند، به "رهایی و رستگاری" به زایش میترا و مسیح، یا به فروداشت فرشتگانِ رهایی‌بخش، به تنزل الملائکه والروح.

این طولانی‌ترین شب، لابد مصادف است با رخدادی یگانه در جهان خدایان؛ آری چنین شبی برای اهریمن بزنگاهی‌ست تا چیره شود بر اهورا! پس باید به جان‌هایمان روشنی بخشیم تا فزونی یابد نیروی اهورا؛

باید با رونمایی و لذت بردن از میوه‌های روح‌انگیز که یادگار تابش خورشید تابستانند و اشعار و الحان دل‌انگیز و روشنایی‌بخش که جملگی میوه‌ دلهای مهربانند؛ به یاری اهورا رفت، باید دِین‌مان را ادا کنیم. "او را یاری کنید که او یاری‌‌تان خواهد کرد و يُثَبِّتۡ أَقۡدَامَکم."

در این دم این آدم است که سرنوشت خدایان را رقم می‌زند! آدمی که ممکن است غفلت کند یا چرتش بزند، تَأْخُذُهُ سِنَةٌ! وَ حتی نَوْمٌ!

جدالی اسطوره‌ای و نفس‌گیر که خوشبختانه خوش‌فرجام است. صبح فردا، خورشیدی طلوع خواهد کرد که مدت و شدتش، هر روز قدری بیشتر است: تولد روشنایی روزافزون گیتیایی، خورشید، دلالتی است بر تولد روشنایی مینُوی، میترا.

پس یلدا یعنی خوشبختی در پاسخ به این پرسش نیست که اکنون در چه وضعی هستیم؟ در فقر یا ثروت، جوانی یا پیری، وطن یا غربت، در انزوا، ارتباط، غرب، شرق، خداباوری، خداناباوری،..؟ بلکه خوشبختی در پاسخ به این پرسش است که در چه روند و فرآیندی هستیم؟ آیا هر روز برای تحقق امید به نیک‌زیستی و شادکامی، چراغی روشن‌تر از دیروز در دلی، چه دل خودمان و چه دیگری، بر‌می‌افروزیم؟ اگر پاسخ مثبت است خوشبخت و بهروزیم؛ و می‌توانیم هر شبی را که برایمان طولانی‌ست جشن بگیریم و یلدایش کنیم.

یلدا آیه‌ای است و اهورا و میترا یار کسانی است که به این آیه ایمان دارند: وليُّ الَّذین آمَنوا، یُخرِجُهم مِن الظُّلماتِ إلی النُّور.

خوشبختی و بهروزی به این معنا را می‌توان و باید برای هر کسی آرزو کرد حتی تاریکترین آدمها.

با آرزوی خوشبختی و بهروزی برای همه، یلدا از و بر دلهای روشنتان مبارک باد!

🍀🌺


* ارتباط گیتی و مینو یکسویه نیست،  آدمی در آن غایب یا ثانوی یا صرفاً مخلوقی مستفیض یا بازیچه‌ای بیچاره‌ نیست؛ از این روی، خوانش آنجهان‌گرایانه و گیتی‌ستیز از آیین زرتشت و میترائیسم قابل‌دفاع نیست. یا دست‌کم این قابلیت هرمنوتیک در آن هست که بتوان ادعا کرد که "چنین گفت زرتشت".

🍃🍃🍃

این متن مصطفی تاجزاده به نظرم به قدری جامع و دقیق و بصیرت‌زاست که نه تنها تصویر درستی از آنچه در هفته‌های انتخاباتی گذشته رخ داد ارائه می‌دهد، بلکه با توجه به برشمردن برخی معیارها برای اتخاذ سه موضع "تحریم"، "مشارکت" و "سکوت" می‌تواند راهنمای خوبی باشد در انتخابات‌های آینده. آن را بخوانیم و به خاطر سپاریم.

تحلیل ایشان به عنوان کسی که افزون بر آگاهی از نظریه‌ها و داده‌ها، و عمل موثر و مسئولانه در سپهر سیاست، اهل گفتگو با "دیگری دور و نزدیک" است، برای کسی مثل من که نه از ریز و درشت‌های نظری و عملی جهان سیاست به اندازه کافی باخبرم و نه از موهبت و روحیه گفتگو برخوردارم، این اهمیت را هم دارد که تحلیل‌های پیشین خودم را در این موضوع با آن بسنجم. باز هم تاکید می‌کنم نه برای انطباق و تبعیت تام و تمام که احدی نباید چنین جایگاهی برای ما داشته باشد، اما برای سنجش و ارزیابی نقادانه در موضوع پیچیده‌ای مثل انتخابات به چنین تحلیل‌هایی و برآیند چنین تحلیل‌هایی نیاز مبرم داریم.

خوشحالم که در "جنبش تحریم و اراده معطوف به زندگی" به نکاتی اشاره کرده بودم و تحلیل را بر نکاتی استوار کرده بودم که بر اساس این سنجه نیز بیراه نبوده‌اند: بخصوص اینکه تشخیص اکثریت مردم وقتی مبتنی بر نوعی استقرای جمعی است، فی‌نفسه معیار مهمی است که باید لحاظ شود و صدایی است که باید شنیده و تقویت شود و نیز این که سال ۹۶ نقطه عطفی به شمار می‌رود در تغلب و تقلب دولت پنهان.

... ادامه از ☝️

ثانیاً منجر به ازدحام و تنش توهین‌آمیز نشه و عزت‌نفس و کرامت انسانی افراد رعایت بشه. در ازدحام و حرکت‌های گله‌ای و توده‌ای افراد متاسفانه دچار شیئ‌وارگی میشن یعنی بی‌اختیار مثل چوب و سنگ و پلاستیک به این طرف و اون طرف کشیده میشن و این شیئ‌وارگی جز در موارد استثنایی که حیاتی است ارزش نداره و نباید بهش تن بدیم.

شرط سوم اینه که اون غذای مجانی یا نذری دارای حامی مالی سالم باشه، مثلا شهرداری تهران با اموال بیت‌المال نذری می‌ده یا برخی شرکتهای خصولتی برای پولشویی نذری میدن.

چهارم اینکه گرفتن غذای مجانی بوسیله شخص منجر به نرسیدن اون غذا به دست یک شخص مستحق یا مستحق‌تر در همون جا نشه.
پنجم اینکه در اقتصاد اصلی است به نام "محال بودن نهار مجانی". ما باید ببینیم این غذا واقعا مجانی است؟ چه هزینه های آشکار و پنهانی هست که ما به اونها توجه نداریم. آیا واقعا با احتساب زمان و انرژی و سایر سرمایه‌های اجتماعی و انسانی و زیست‌محیطی که براش میذاریم مجانیه؟ آیا همین افرادی که الان در صف ایستاده‌اند مثل آدمکهای تبلیغاتی ابزار تبلیغات برای اون شرکت یا ایدئولوژی نشده‌اند؟
حالا اگر کسی با هر قومیت و ملیتی بدون رعایت این شرطها در صف غذای مجانی بایسته کار غیراخلاقی و نابخردانه انجام داده.
اغلب صفهای شلوغ غذای نذری در ایران یکی یا چند تا از این پنج شرط رعابت نمیشه.
یک رسانه متعهد باید نقد کنه نه اینکه خطاها رو توجیه یا انکار کنه.

*مخاطب این جمله آخر اون صفحه اینستاگرامی و امثال اون بود که گویا برای مدیریت افکار عمومی، محتوای سفارشی تولید می‌کنند و در اون پست می‌گفت "همه جای دنیا مردم برای غذای مجانی صف می‌بندند". و از این نتیجه می‌گرفت که نقد صفهای نذری نادرست است و نشانه خودتحقیری است.*

نظر شما چیه؟

#زن_زندگی_آزادی