#فعل_همراه_پیشوند
sprechen
حرف زدن - صحبت کردن - سخن گفتن - تکلم کردن - گفتگو کردن - گپ زدن - گفتن - بیان کردن - ابراز کردن - به زبان آوردن - سخنرانی کردن - در مورد چیزی صحبت کردن - بازگو کردن
ab/sprechen
حاشا کردن - انکار کردن - گرفتن - سلب کردن - قرار و مدار گذاشتن - توافق کردن
an/sprechen
مورد خطاب قرار دادن - خطاب کردن - مخاطب ساختن - مطرح کردن - سر صحبت را باز کردن - سخن گفتن - متوجه ساختن - پسندیدن - نظارت کردن - اداره کردن - دستور دادن - مرتب کردن - درست کردن
aus/sprechen
بیان کردن - اظهار کردن - تلفظ کردن - ادا کردن - با صدا ادا کردن - صحبت خود را تمام کردن - تشکیل دادن
durch/sprechen
تلفنی خبر رساندن - مورد بحث و بررسی قرار دادن
frei/sprechen
تبرئه کردن - برائت دادن - بیگناهی کسی را به اثبات رسانیدن
herum/sprechen
پخش شدن یک خبر - شایع شدن
nach/sprechen
تکرار کردن
vor/sprechen
متنی را به منظور اینکه کسی بتواند بازگو کند بازخوانی کردن - عرض حال دادن - ملاقات کردن - گفتار نقشی را در تئاتر بازگفتن به منظور سنجیدن استعداد بازیگری و قدرت صدا
zu/sprechen
تفویض کردن - واگذار کردن - سپردن - حق کسی را به او دادن - تسکین دادن - آرامش بخشیدن - تسلی دادن -خوردن و آشامیدن
@Ich_will_Deutsch_lernen