مفهوم خودگردانی (autogestion) پیشینهای طولانی در ادبیات سیاسی و اقتصاد سیاسی دارد. در سادهترین تعریف واحدهای خودگردان را می توان، در موقعیتهایی تعریف کرد که کارگران یا کارکنان یک واحد کار را با خرید آن واحد یا نجات دادنش از ورشکستگی خود در دست می گیرند و با مناسباتی برابرگرا میان یکدیگر تلاش می کنند که واحد را نه به سود یک فرد یا گروه سرمایهدار بلکه به سود همه کارکنان آن حفظ و تقویت کنند. شرایط فرهنگ در کشور ما در موقعیتی که گروهی از مسئولان به شدت تمایل به کالایی کردن همه محصولات فرهنگی هستند، بسیار بحرانی است. محصولاتی چون روزنامه، کتاب، سینما و تئاتر به سرعت در حال خارج شدن از دسترس دموکراتیک مردم هستند و هنرمندان خلاق و ارزشمند ناچارند هر روز میدان را برای بازاری ترین شکل هنر و فرهنگ خالی کنند. در این شرایط خودگردانی فرهنگی که درباره آن بسیار سخن خواهیم گفت میتواند راه حلی باشد که ما را به سوی رسیدن به موقعیتی دستکم اندکی بهتر ببرد. افراد فرهنگی که انگیزه هایی واقعی و نه پولی و مالی دارند باید گرد هم بیایند و با تامین نیازهای مالی خود، امکان تداوم کار فرهنگی را برای خود فراهم کنند. بدون این اقدام، و بدون توجه به نیازی که در جهان کاملا پولی شده امروز، به منابع مالی هست ،نیروهای فرهنگی هر روز بیشتر به عقب و حاشیه رانده خواهند شد و بی فرهنگان پول پرست زیر اشکال پوشالی هنر و فرهنگ همه چیز را در دست می گیرند.