Forward from: 𝑮𝒐𝒔𝒕 𝑺𝒉𝒂𝒅𝒐𝒘
شاملو میگه:
●○ دلهای ما که بهم نزدیک باشد،
دیگر چه فرقی می کند که کجای این جهان باشیم؟
دور باش اما نزدیک
من از نزدیک بودنهای دور می ترسم...
نامهای از اعماق تاریکی و خلا، از جادههای سِیْر و سفر. رهگذری میشوم به اعماق دلت، ستارهی خاموشی در نمای چشمت. سخنی از من برای تو، گر بخواهی گر بگویی.
نشانیِ دیدار ما: جایی میان تلاقیِ افکار، کوچههای تنهایی، هزارتوی گمگشتگی. نامهای با امضای سایهی شبح
نشانیِ افراد ناشناخته: پشتپردهی دریای خاکستری، صندوق پیامهای ناشناس
●○ دلهای ما که بهم نزدیک باشد،
دیگر چه فرقی می کند که کجای این جهان باشیم؟
دور باش اما نزدیک
من از نزدیک بودنهای دور می ترسم...
نامهای از اعماق تاریکی و خلا، از جادههای سِیْر و سفر. رهگذری میشوم به اعماق دلت، ستارهی خاموشی در نمای چشمت. سخنی از من برای تو، گر بخواهی گر بگویی.
نشانیِ دیدار ما: جایی میان تلاقیِ افکار، کوچههای تنهایی، هزارتوی گمگشتگی. نامهای با امضای سایهی شبح
نشانیِ افراد ناشناخته: پشتپردهی دریای خاکستری، صندوق پیامهای ناشناس