به جای دستهی لیوان
دست مرا بگیر
و اضافات ذهنم را
از روی این شعر، بلند کن
من بلد نیستم
اسم لاتین قرصهای تو را
لابهلای این کلمات بیخاصیت جای بدهم
چیزی به یاد نمیآورم
قرص آبی کمرنگ مال کدام آرزو بود؟
کپسول سفید مایوس، مال کدام شادی؟
چرا جای ساعتهای قرار
خطهای مورب داروفروشها
دغدغهی ما شده؟
مرا از روی این شعر بردار
پنجرهی اتاقت را از خانههای نزدیک
دور کن
و با خلوتترین صدای خودت
صدایم کن
من به هوای شهرهای دور محتاجم.
#جلال_حاجی_زاده
@jalalhajizadeh
دست مرا بگیر
و اضافات ذهنم را
از روی این شعر، بلند کن
من بلد نیستم
اسم لاتین قرصهای تو را
لابهلای این کلمات بیخاصیت جای بدهم
چیزی به یاد نمیآورم
قرص آبی کمرنگ مال کدام آرزو بود؟
کپسول سفید مایوس، مال کدام شادی؟
چرا جای ساعتهای قرار
خطهای مورب داروفروشها
دغدغهی ما شده؟
مرا از روی این شعر بردار
پنجرهی اتاقت را از خانههای نزدیک
دور کن
و با خلوتترین صدای خودت
صدایم کن
من به هوای شهرهای دور محتاجم.
#جلال_حاجی_زاده
@jalalhajizadeh